آفتابنیوز : آفتاب: "تهرانامروز" به روایتی از حضور پسران مقامات در تشکلهای دانشجویی پرداخت و نوشت:
سجاد صفارهرندی از جمله شاخصترین پسران است که در نهم آبانماه سال 86 در انتخاباتی که در میان اعضای بسیج دانشجویی برگزار شد، به عنوان رئیس بسیج دانشجویی دانشگاه تهران انتخاب گردید. اگر چه او تا پیش از این تاریخ هم با فعالیتهای سیاسی درون دانشگاهی بیگانه نبود اما در این سال بود که بر بالاترین مسند بسیج دانشجویی دانشگاه تهران تکیه زد. رسیدن صفارهرندی به این سمت، حاصل اختلافاتی بود که در آن سالها در بسیج دانشجویی دانشگاه تهران پدید آمده بود. یعنی بدنه این تشکل بر حضور یکی از اعضا بر کرسی بالاترین مسئولیت اصرار داشتند اما گروهی بر نام دیگری تاکید میکردند. رئیس دانشگاه که در آن زمان عمید زنجانی بود، اعلام کرد که به رای بدنه بسیج دانشجویی احترام خواهد گذاشت.
در نهایت پس از بحثهای طولانی، سجاد صفارهرندی به عنوان نفر سوم وارد ماجرا شد و به عنوان رئیس بسیج دانشجویی معرفی گردید. حضور پسر وزیر ارشاد دراین مسند به بیش از یکسال نینجامید و او با پایان تحصیلاتش در شهریورماه 87 از این جایگاه خداحافظی کرد. در مدتی که صفارهرندی مسئولیت بسیج دانشگاه تهران را بر عهده داشت، احضاریهای از سوی دادسرا دریافت کرد که به گفته خودش برای پاسخ به سوالاتی پیرامون نشریه سپیدار (ارگان بسیج دانشجویی) بود.
سجاد صفارهرندی صاحب وبلاگی به نام «خصوصی نیست...» است که در ابتدای راه اندازی آن در سال 87 بیش از این روزها به مسائل سیاسی اهمیت میداد اما با گذشت زمان رویکردی به مسائل اجتماعی پیدا کرد و در حوزه علوم اجتماعی به نقد سیاست پرداخت و جالب است که کمتر موردی در این وبلاگ میتوان یافت که او در مورد پدرش مطلبی نگاشته باشد. از سوی دیگر فعالیتهای مطبوعاتی سجاد صفارهرندی را باید در نشریه پنجره یافت که در کنار فریدالدین حدادعادل و زهیر توکلی، مقالاتش را منتشر میساخت.
پسر رئیسجمهور در نقش واسطه سیاسی مهدی احمدینژاد هم در 22 مرداد سال 84 یعنی کمتر از دو ماه پس از ریاستجمهوری پدرش وارد گود سیاست شد و به عنوان عضو شورای مرکزی جامعه اسلامی دانشجویان معرفی گردید. اگر چه حضور او در این تشکل آنچنان که انتظار میرفت نمود بیرونی نداشت اما از رایزنیهای موثر او به راحتی نمیتوان چشمپوشی کرد چنانچه تنها تشکلهایی که در طی سالهای اخیر فرصت دیدار با رئیسجمهور را یافتند، جامعه اسلامی دانشجویان و دفتر تحکیم وحدت (جامعه اسلامی دانشجویان عضو این دفتر است) بودهاند. دیدارهایی که حتی بسیج دانشجویی هم فرصت آن را نیافته است. در دورهای شایعه شد مهدی احمدینژاد که همانند پدر تحصیل در دانشگاه علم و صنعت را انتخاب کرده است، به سمتی در نهاد ریاستجمهوری منصوب شده است. او در سال 87 با دختر اسفندیار رحیممشایی ازدواج کرد و آن طور که میگویند در سادهزیستی همانند پدرش است.
فرزند شریعتمداری با کوله باری شایعه ابوالفضل شریعتمداری فرزند حسین شریعتمداری هم در زمانی عضو بسیج دانشکده حقوق دانشگاه تهران بود. او همانند پدرش از صراحت لهجه برخوردار است و در تریبونهایی که سخنرانی کرده است همانند پدرش از جملاتی مانند این استفاده میکند: «ما نمیباریم مگر آنکه سیل به راه اندازیم. نمیوزیم مگر آنکه طوفان به پا کنیم.» در فعالیتهای دانشجویی، آنچنان که انتظار میرفت خبری از فعالیتهای او منتشر نشده است و در عین حال برخی بر این باورند که ارتباط او هیچگاه با عمیدزنجانی مثبت نبوده است. فرزند حسین شریعتمداری در زمان تحصیل سردبیر نشریه مستضعفین هم بود و در سال 87 در وبلاگ دور پنجمیها به انتشار مواضع خود که البته گاهی طنز هم چاشنی آن میشد، اقدام میکرد.
همانند پدر حامد سروری هم از جمله افرادی است که راه پدر رزمنده خود را دنبال کرد. او در سالهای 84 یا 85 مسئولیت بسیج دانشکده ادبیات دانشگاه تهران را بر عهده داشت اما خبری در مورد فعالیتهای او در بسیج دانشجویی دانشکده ادبیات منتشر نشده است. حامد سروری هم دارای ویژگیهایی همانند پدرش است یعنی در اکثر مواقع سکوت میکند و زمانی که از او سوال شود، لب به سخن باز میکند. او اهل جنجالهای سیاسی نیست و ترجیح میدهد در سکوت به فعالیت بپردازد. حامد سروری به دلیل همین روحیه پس از پایان تحصیلاتش به مرکز آینده پژوهی دانشگاه تهران رفت و به فعالیتهای علمی پرداخت و به عبارتی، دور سیاستورزی را خط قرمز کشید.
دیگر فرزندان سیاسی احسان فرزند پرویز داوودی اگرچه رئیس بسیج نشد اما عضوی از این تشکیلات بود و هنوز هم با این مجموعه در ارتباط است. همانند پدرش ترجیح میدهد در حاشیه بماند و کمتر در جنجالهای سیاسی حضور دارد. او اخیرا مصاحبهای انجام داده و طی آن از برخی شایعات که به دلیل سکوت او منتشر شده است، انتقاد کرده بود. محمد روح الامینی هم فرزند عبدالحسین روح الامینی است که فعالیتهای دانشجویی پدر در او هم رسوخ کرده به نحوی که مدتی مسئولیت بسیج دانشجویی دانشگاه تهران را عهده دار شد. مشی او در دورانی که این مسئولیت را بر عهده داشت، مشیای معتدل بود و علاقهای برای اظهارنظرهای جنجالی و حاشیه سازی از خود نشان نداد. پس از فوت برادرش در ماجرای کهریزک هم پاسخ او به هر سوال این بود که به دستور پدرم از پاسخ به هر سوالی معذورم. فرزند شهاب الدین صدر نیز وارد فعالیتهای سیاسی نشد و به سمت مسائل صنفی رفت، به نحوی که هم اکنون دبیر شورای صنفی دانشکده اقتصاد دانشگاه تهران است.
گفته میشود او در کنار امور صنفی فعالیتهای سیاسی را نیز دنبال میکند و در انتخابات ریاستجمهوری یازدهم باید منتظر فعالیتهای سیاسی فرزند نایب رئیس مجلس باشیم. مهدی صیاد شیرازی فرزند شهید علی صیاد شیرازی هم وارد گود سیاست شده است و رئیس بسیج دانشگاه آزاد واحد علوم و تحقیقات است.
حلقههای جدید در راهند در 30 سالگی انقلاب اسلامی، و در آغاز دورانی که سخن از بازنشستگی نسل اول بهمیان آمده است، بدون تردید چهرههای جوانی که شرحشان آمد، از جمله مهمترین کاندیداهای جانشینی و تشکیل حلقههای جدید سیاستورزی بهشمار میروند، بهویژه اینکه در سالهای اخیر، ترقی روزافزون چهرههای جوانی چون مهرداد بذرپاش که روزگاری عضوی از نهادهای دانشجویی بودند، مشتاقی دوچندانی برای این نسل فراهم ساخته است.