آفتابنیوز : آفتاب: پیمان خاکسار، مترجم، از کتابهایی گفت که ترجمه کرده است و در انتظار مجوز نشر هستند.
بنابه اظهار این مترجم، "اتحادیهی ابلهان" که یکی از مهمترین آثار ادبی امریکا است، سرگذشت عجیبی دارد. جان كندی تول؛ نویسندهی این رمان، در بیست و چند سالگی رشتهی ادبیات انگلیسی را تا مدارج عالی طی کرده است. او بعداز اتمام تحصیل و آغاز تحصیل نوشتن "اتحادیهی ابلهان" را آغاز میکند. رمان بسیار حجیم میشود.
خاکسار گفت: ناشران از پذیرفتن این رمان برای نشر سر باز میزنند. ویراستارها در سازمانهای انتشاراتی مختلف، پیشنهادهایی دربارهی حذف و یا اصلاح بخشهایی از رمان میدهند اما در سرانجام کار، هیچ نشری حاضر نمیشود کتاب را چاپ کند. نویسندهی کتاب در اواخر عمرش پارانویید میشود و در سن 32 سالگی خودکشی میکند.
خاکسار ادامه داد: مادر نویسنده 11 سال تلاش میکند تا کتاب فرزندش را چاپ کند. درعین ناامیدی او، یک استاد دانشگاه در لوییزیانا مسئولیت چاپ کتاب را برعهده میگیرد. رمان، در دنیای ادبیات غوغایی به پا میکند. نویسندهی این رمان اولین کسی است که جایزهی پولیتزر پس از مرگش به او تعلق میگیرد. ناشران مختلف، "اتحادیهی ابلهان" را در قطعهای مختلف چاپ میکنند، تنها انتشارات پنگوئن کتاب را در 5قطع و با جلدهای مختلف چاپ میکند.
مترجم این رمان دربارهی طرح آن گفت: "اتحادیهی ابلهان"، داستان یک انسان فرهیختهی فوقالعاده باسواد است که در رشتهی ادبیات قرون وسطی تحصیلات خود را تمام کرده است. او از فرهنگ امریکا متنفر است تا جایی که از خانه هم بیرون نمیآید. اما بعداز تصادفی که برای مادرش پیش میآید ناگزیر از کارکردن و رودررویی با این فرهنگ میشود.
خاکسار در خاتمه افزود: رمان از طنز بینظیری بهره میبرد.
اما رمان دیگری که با ترجمهی پیمان خاکسار، مدت سه سال در ارشاد منتظر مجوز مانده است، باشگاه مبارزه نام دارد که فیلم بسیار مشهوری نیز براساس آن ساخته شده است. وی دربارهی این رمان گفت: باشگاه مبارزه داستان کسی است که اسیر زندگی مصرفی امریکایی شده است، او همهی توان خود را میگذارد تا ماشین بهتر و خانهی مجللتر و کلکسیون متنوعتری داشته باشد. کم کم شخصیت او عوض میشود و شروع به تخریب تمام چیزهایی میکند که یک عمر با زحمت به دست آورده بود.
جان كندی تول يكی از بنيانگذاران ادبيات آمريكاست كه رمان «اتحاديهی ابلهان» را در سالهای دههی 70 تاليف كرده است. نوشتن اين كتاب 10 سال طول كشيده است.
مترجم "باشگاه مبارزه" ادامه داد: او حتی خانهاش را هم نابود میکند، چراکه معتقد است هیچ ارزش زحمت کشیدن نداشته است. او موزهها را هم نابود میکند تا اثری از تاریخ بر جای نماند. شخصیت دوم او (یعنی وجه پارانوییک شخصیتاش) تا حدی کاریزماتیک میشود که حتی پلیسها هم دستگیرش نمیکنند...
خاکسار در خاتمه با اشاره به اینکه "باشگاه مبارزه" مدت سه سال در ارشاد منتظر مجوز ماند و بعداز آن ممنوعالانتشار شد، تاکید کرد: این رمان بسیار خواندنی است. مراجعات مکرری به ارشاد داشتهام و نامهنگاریهایی نیز انجام دادهام، اما متاسفانه هنوز گشایشی در کار این کتاب حاصل نشده است.