آفتابنیوز : آفتاب: هفتهنامه تماشاگر، در شماره اخیر خود به بهانه اتفاقات اخیری که در فوتبال کشور افتاده است، پروندهای قطور از جنجال برانگیزترین رویدادهای حاشیهای فوتبال ایران تهیه کرده است.
یکی از خواندنیترین بخشهای این پرونده، گزارشی است که در ادامه میآید.
پای منقل در دهه پنجاه 2بازداشت گروهی در جماعت فوتبال بازتاب گستردهای داشت. یکی در بازی معروف روز 16شهریور ماه سال52 بود. در این بازی معروف، پرسپولیس حریفی را 6 بر صفر برد که بهترین تیم آن روزهای فوتبال ایران بود.
از جمع یاران تاج سابق در شهریور52، ناصر حجازی، منصور رشیدی، نصرا... عبداللهی، جواد ا...وردی، اکبر کارگرجم، عزت جانملکی، علی جباری، کارو حقوردیان، جواد قراب، محمدرضا عادلخانی، غلامحسین مظلومی، مسعود مژدهی، حسن روشن و... یاران تیم ملی بزرگسالان و جوانان بودند. تاج از سال49 تا سال52 طی سهفصل یکبار قهرمان آسیا، یکبار قهرمان لیگ، 3بار قهرمان مسابقات باشگاههای تهران، 2بار قهرمان جام میلز و باردولو، یکبار قهرمان جام اتحاد و... شده بود.
بعد از بازی برگزارشده بین 2تیم پرسپولیس و تاج سابق که با پیروزی 6 بر صفر سرخپوشان به پایان رسید، آبیها به توجیهات مختلف روی آوردند. بعدها «ج.ا» در جواب انتقاداتی که علیه او میشد فاش کرد 3بازیکن تیم استقلال، شب قبل از بازی را در کلانتری سپری کردهاند. از این 3نفر یکی دروازهبان و دیگری مهاجم و آن یکی از هافبکهای جوان تیم بود که به ادعای او در شب 15شهریور52 به علت رفتار غیراخلاقی در یک خانه مجردی و استفاده از مواد افیونی و مزاحمت برای همسایگان دستگیر شده بودند.
از ترس ساواک یکی از مهمترین جنجالهای تاریخ فوتبال ایران در آستانه جامجهانی 1978آرژانتین بروز کرد. بعد از اینکه تیم ملی در سال1976 به المپیک مونترال صعود کرده و قهرمان جام ملتهای آسیا شده، به جام جهانی صعود کرد اما این صعود به جامجهانی باعث ادعای تازهای از سوی ملیپوشان باتجربه شده بود؛ میگفتند بعد از این همه تلاش، هیچ پاداش شایستهای به آنها داده نشده است.
حسین گازرانی، علی پروین و ناصرحجازی تهدید به ترک اردوی تیم ملی کردند و رسما تمایل خود را برای خروج از اردو اعلام کردند. ساواک وارد گود شد و اعلام کرد در صورت بروز چنین کاری عملکرد یاران تیم ملی، اعتصاب و عدم تمکین از رژیم تلقی میشود. یاران تیم ملی در اردو بازداشت شدند. یک بازداشت محترمانه صورت گرفت، همسر شاه مخلوع با یک هلیکوپتر به محل اردوی تیم ملی رفت و یک سکه نقره به آنها داد تا به نوعی به تحقیر ملیپوشان بپردازد. بعد از توجیه یاران تیم ملی، بازداشت تمام شد و در آستانه سفر، به هر کدام یک ساعت رولکس داده شد! علی پروین همان وقت ساعت چند نفر از ملیپوشان را خرید.
نجسی در غرب در سالهای پایانی دههشصت، 4بازیکن تیم ملی که در اردوی ملیپوشان در شوروی سابق مرتکب شرب خمر علنی شده بودند، بعد از رسیدن به تهران بازداشت و به کلانتری ارجاع داده شدند. آنها به مدت یکسال از حضور در تیم ملی محروم شدند. «م.م»، «م.ف»، «س.ق» و «ن.د»، نفرات مورد اشاره بودند، پروندهای که خیلی زود مختومه اعلام شد.
قدرنشناس محبت! (م ـ ک)، (م ـ م)ـ (ح ـ ر) و (ب ـ د) ستارگان قرمزپوش پایتخت یکی از جنجالیترین داستانهای اینچنینی را رقم زدند. پلیس نیروی انتظامی، ظاهرا به علت شهرت این ستارگان پرسپولیسی، در حال رفع و رجوع و گذشت از ارتکاب خلاف آنها بود اما سماجت (م ـ م) که حالت طبیعی نداشت باعث شد که پلیس از خیر گذشت، بگذرد و آنها را راهی کلانتری و سپس محاکم قضایی کند. خاطیان به مدت یکسال از فوتبال محروم شدند. جالب اینکه پایتخت بزهکاران فوتبال ما در تمام سالیان مورد اشاره، کلانتری یوسفآباد بوده است!
برادر عمو نصی بعد از بازی 2-2 معروف 30دیماه پرسپولیس و استقلال، بازیکنان درگیر که باعث اضطراب، تشویش و تحریک تماشاگران شده بودند به کلانتری فراخوانده شدند. مجتبی محرمی، امیرقلعهنویی، رضا شاهرودی، محمود فکری، محمد پنجعلی، نصرا... عبداللهی، امیر عابدینی، پزشکیار قبانی، پزشکیار ثابتی، بهزاد داداشزاده، مسعود غفوریهای اصل و...، بازداشتیان مورد اشاره بودند.
گفته میشود در سالن بازداشت کلانتری، نصرا... عبداللهی یکی از بازیکنان پرسپولیس را که اورکت سبز به رنگ لباس فرم نیروی انتظامی بر تن کرده بود، با ماموران پلیس اشتباه گرفته و چند بار با احترام کامل او را به نام «برادر» و «جناب سروان عزیز» خوانده بود.
میانجیها در تمام موارد اتهامی دهه60، علی پروین یک پای ثابت ریشگروگذاشتن برای فوتبالیهای خاطی بود. بهجز علی پروین، 2نفر دیگر در فوتبال ما بسیار آبروی خود را برای این خاطیان گرو گذاشتند؛ یکی از آنها حبیب کاشانی بود که علیرغم سن نهچندان زیاد، نقش برادر بزرگتر را برای بسیاری از اهالی فوتبال بازی کرده است. محمدحسن انصاریفرد، حمید استیلی و مصطفی آجورلو هم چنین نقشی را بر عهده داشتند.
انصاریفرد به مدیران نیروی انتظامی نزدیک و استیلی دوست نزدیک مسئولان دادگاه قضایی و رسیدگی به پروندهها در خیابان خالداسلامبولی بوده است. در مورد سردار آجورلو و اقداماتی که برای حل برخی مشکلات ورزشکاران انجام داد هم سخن زیاد است. برخی هم شایعه ساختند که در عوض این حمایتها بازیکنانی که خود را مدیون او میدیدند، بسیاری از قراردادها را با ملاحظه فراوان با تیم او میبستهاند.شایعهای که شواهد نشان میدهد حقیقت نداشت.
میگویند در این فهرست، جواد نکونام و آرش برهانی هم نام طلایی خود را ثبت کرده بودند. خداداد عزیزی تعریف میکند که یکبار وقتی شاکیان پروندهاش از اتاق افسر پرونده خارج شدند، یکی از مسئولان کنار او ایستاده و درخواست برداشتن تصویر یادگاری از او کرده است!
دعوای پیچیده کار حمید استیلی و ستار همدانی هم یکبار در کیش منجر به کتککاری شد، اتفاقی که منجر به بروز درگیری میان آنها شد توسط ستار همدانی به وجود آمده و مقصر پرونده او بود اما مساله آنقدر خاص بوده که غیرقابل بازگویی است. تنها بگوییم که این مساله در کلانتری حل نشد و بزرگترها برای او ریش گرو گذاشتند.
سپاس نیکی محمد دادکان یکبار یک حرکت طلایی برای علیرضا نیکبخت انجام داد و باعث شد که نیکبخت برای همیشه سپاسگزار او باشد. دادکان درباره این اتفاق توضیحی نمیدهد اما وقتی نیکبخت در بازی حساس ایران-اردن در مقدماتی جامجهانی 2006آلمان گل موفقیت و صعود ایران را بهثمر رساند، به سمت جایگاهی رفت که دادکان در آنجا نشسته بود و از آنجا به او یک سلام نظامی بلندبالایی داد که نگو و نپرس!
منکراتی شاهرخ بیانی هم در ابتدای دهه70 یکبار کارش به خاطر مسالهای که همه میدانیم به بازداشت کشید و باعث شد تماشاگران پرسپولیس به او لقب غیر زیبای شاهرخ پشت میله را بدهند!
آبگوشت شب اول این مطلب دایرهالمعارف بازداشتیهای فوتبال نیست و تنها به بازداشتهای خاص در فوتبال ایران میپردازد. اگر بخواهیم تمام پروندههای بازداشتی را مرور کنیم محتاج کتاب میشویم. یکی دیگر از بازداشتیان معروف فوتبال احمدرضا عابدزاده بود.
او وقتی در اصفهان با دشنام ناموسی تماشاگران مواجه شد، با آنها درگیر شد و به کلانتری رفت. یکبار هم خداداد عزیزی به خاطر مضروب ساختن یک خبرنگار کارش به کلانتری افتاد. در این عرصه، کلانتری پشت کلانتری و بازداشت پشت بازداشت ثبت شده است. مثل طرفین درگیر در بازی دیماه سال79 که محمد نوازی، پرویز برومند، حمید استیلی، مهدی تارتار و پایان رافت بودند.
داستان از فحاشی تا لگد و مشت بود و همه در کلانتری مطرح شد. پایان تمام درگیریهای فوتبال ایران به کلانتری ختم شده است. عزیز اصلی بعد از زدن ابوالقاسم حاجابوالحسن، حسن روشن، علی گیوهای و سپس داوران به کلانتری رفته و نام خود را در میان بازداشتگاه و آبگوشت شب اول بازداشتگاه مطرح کرد.