آفتابنیوز : آفتاب: محمد بیرانوند ـ یکی از نویسندگان سریال «مختارنامه» ـ پس از گذشت هشت سال از نگارش فیلمنامه این سریال، «مختارنامه» را به لحاظ نگارش، اثر داوود میرباقری دانست.
این فیلمنامهنویس که نامش در تیتراژ سریال «مختارنامه» آمده است، با یادآوری اینکه پیش از «مختارنامه» در نگارشسریال «معصومیت از دست رفته» با داوود میرباقری همکاری داشته است، گفت: «مختارنامه» و «معصومیت از دست رفته» قرابت تاریخی زیادی با هم داشتند؛ به همین دلیل تحقیق و پژوهش «مختارنامه» برای ما آسانتر شد چراکه در آن زمان ما با شخصیتهای واقعی عاشورا آشنا بودیم.
وی ادامه داد: طرح اولیه قصه به این طریق ریخته شد که همهی اتفاقاتی که دنیای علوی را تعریف میکند در ایدهی اولیه گنجانده شد؛ بنابراین میتوان گفت که ایدهی اولیه «مختارنامه» ملهم از تاریخ بود. توافقی بین نویسندگان صورت گرفت تا مختار را به عنوان شخصیتی به تصویر بکشیم که در صلح امام حسن (ع) وارد نمیشود، اما انتقام کشته شدگان روز عاشور را میگیرد.
نویسنده «مختارنامه» خاطرنشان کرد: وجوه دراماتیک وارد قصه شد و اساس قصه به این صورت شکل گرفت. با همفکری داوود میرباقری، آمدن امام حسن (ع) به مدینه دراماتیک شد. این امر حاصل تعامل سه نفر ما یعنی من، داوود و حسن میرباقری به عنوان تیم نویسندگان بود. من و حسن میرباقری هر یک بخشی از داستان را نوشتیم که گسترش داده شد و مختاری شد که میبینیم. در طول کار نیز قصه بسط داده شد و بعضی از کاراکترها بیشتر شدند. به همین دلیل آن چه را که در تیتراژ سریال تحت عنوان نویسندگی من و حسن میرباقری و بازنویسی داوود میرباقری میبینیم، کاملا صحت دارد.
محمد بیرانوند در پاسخ به این پرسش که «مختارنامه» تا چه حد مبتنی بر تاریخ است و تا چه میزان داستانپردازی و تخیل نویسندگان در پردازش داستان آن نقش داشته است، گفت: تجربهای که در «معصومیت از دست رفته» داشتیم تخیل صرف بود که تاریخ به آن اضافه میشد. اما مختار یک شخصیت واقعی و تا حدودی حساسیتبرانگیز بود؛ این حساسیتها دست ما و بقیه کسانی را که کار تاریخی میکنند میبندد.
این نویسنده سپس با انتقاد از برخوردها با «مختارنامه» اضافه کرد: شیوه برخورد با اثر نمایشی هنوز در جامعهی ما جا نیفتاده و به نظر میرسد یک مقوله سوء تفاهم برانگیز است. در همهی دنیا وجوه مثبت و منفی یک اثر در کنار یکدیگر دیده میشود و نقدها در چارچوب است. با توجه به این مسائل و حساسیتزا بودن شخصیت مختار، به تاریخ وفادار بودیم و چون خود قصه بار نمایشی داشت به آن وفادار بودیم. ضمن این که قدرت خلاقانه و تکنیک نمایشی در خدمت فراز و فرود داستان و شخصیت پردازی بود. هم قصه نمیطلبید که تخیلی شود و هم این که حساسیتهای بیمورد در رابطه با این مساله وجود داشت.
وی یادآور شد: مهران مدیری- کارگردان قهوه تلخ- نیز نگاه طنز انتقادی به تاریخ داشته و خیلی هم بیرحمانه به این مساله نزدیک شده است ولی این امر باعث نمیشود که مردم از تاریخ متنفر شوند. تاریخ و روح جمعی یا یک مساله را میپذیرد یا رد میکند، ما نباید متولی ذهن مردم باشیم.
وی با اشاره به زبان به کار برده شده در سریال «مختارنامه» و خشونتهای کلامی و غیر کلامی این سریال گفت: یک درام خوب، تصویر واقعی از آن زمان ارائه میدهد. خشونت جزئی از تاریخی است که باز نمایشیاش کردهایم. با توجه به تحقیقات و پژوهشهایی که انجام دادهایم، زندگی اعراب با خشونت آمیخته شده است، این خشونت در «مختارنامه» غیر قابل اجتناب بود.
نویسنده «مختارنامه» یادآور شد: قیام مختار با خون و شمشیر بوده و به تصویر کشیدن آن جز این نمیتوانسته باشد. در چند قسمتی که پخش شد خشونت زیادی نبوده است، فصلهای خون و خونریزی سریال مختارنامه هنوز آغاز نشده است.
وی افزود: برخی به ما خرده میگیرند که چرا رنگرز مداین اینگونه صحبت میکند. هرکسی باید مثل خودش صحبت کند. شخصیتپردازی یک زن لکاته و سبک صحبت کردن او با یک فرد دیگر کاملا متفاوت است.
محمد بیرانوند زبان به کار گرفته شده در سریال «مختارنامه» را که تا حدودی با اصطلاحات زبان امروزی تلفیق شده است را زبان مناسبی دانست و گفت: ما در بخشهایی از «مختارنامه» با زبان امروزی سر و کار داریم. دیالوگها بخشی از زبان قصهگوست. زبان باید به سادهترین شکل گفته شود تا مخاطب تلویزیون که گاهی توجه زیادی به آن چه میبیند ندارد، واژهها را بفهمد.
نویسنده «مختارنامه» تاکید کرد: در «مختارنامه» هم از زبان باستانی و هم زبان امروزی استفاده شده است. پخش باستانی به خاطر رئال بودن کار و بخش امروزی برای پل زدن به مخاطب است.
وی یادآور شد: سادهترین کار در آثار نمایشی تاریخی، عوض کردن دیالوگها و جایگزین کردن عبارات امروزی با عبارات قدیمی است اما ما این کار را تعمدا انجام ندادیم.
محمد بیرانوند با اشاره به وجه درام داستان «مختارنامه» در پاسخ به این پرسش که چه تمهیدی در «مختارنامه» اندیشیده شده تا وجه درام این داستان بر وجه حماسی و تاریخی آن غالب نشود؟ خاطرنشان کرد: اگر بخش درام داستان در خدمت شخصیت قهرمان باشد، با پررنگ شدن این بخش فاجعهای در داستان اتفاق نمیافتد. در تحلیل یک واقعه تاریخی وجوه عاطفی، روانشناسی و اجتماعی، بخش عمدهای را تشکیل میدهند. از نگاه فروید نیز زن محور خیلی از امور نفسانی است. مساله مهم در این مورد درست گفته شدن بخش عاطفی داستان است.
وی تاکید کرد: این لحظات عاطفی از بار خشونت داستان میکاهد. قصه مختارنامه را خانوادهها میبینند. حماسه باید در چارچوب این ارتباطات ساده انسانی گنجانده شود. این امر نباید حماسه را تحتالشعاع قرار دهد. داستان مثل یک ارکستر است که در آن همه یسازها باید درست زده شوند.
نویسنده «مختارنامه» در پایان گفت: نقش زنان در تاریخ غیرقابل انکار است بنابراین سعی کردیم تصویر واقعگرایانهای را از آن روزگار به تصویر بکشیم.