آفتابنیوز : 1- فضاي داخلي فلسطين: قراردادهاي آتش بس پيشين در زمان رهبري ياسر عرفات بر فلسطين امضا شدند. ياسر عرفات در چشم فلسطيني ها نماد نيم قرن مبارزه براي رهايي از اشغال و از نظر اسرائيلي ها نماد تروريسم بود. عرفات براي جلوگيري از نااميدي مردم فلسطين و در عين حال حفظ وجهه خود به عنوان رهبر مقاومت ناگزير به همراهي كامل با افكار عمومي فلسطيني ها بود. اما ابومازن چنين وضعي ندارد. او نه بر اثر انتخاب طبيعي و مبارزه آزادي بخش و آرمانخواهانه، بلكه در يك رقابت فشرده سياسي و با سازوكاري دموكراتيك به قدرت رسيده است و انتظاري كه جامعه فلسطين از او دارد، رفتاري بر اساس تأمين منافع رأي دهندگان است. اين ويژگي، ابومازن را در پيگيري آرمان هاي انقلابي و ايدئولوژيك، دور و به تصميم گيري هاي واقع گرايانه نزديك تر مي كند. رهبر واقعگرا مي تواند در مصاحبه اي تلويزيوني هم از مقاومت مردم فلسطين در برابر اشغالگران ستايش كند و هم در آن مصاحبه به گروه هاي مسلح فلسطيني كه در گوشه اي از اسرائيل بمب گذاري كرده اند، انتقاد كند. توازن بين آرمانخواهي فلسطيني ها و سختگيري هاي اسرائيل، هنري در حوزه واقعگرايي است كه ذهن و زبان رهبر منتخب واقع گرا (ابومازن) از عهده آن بهتر برمي آيد تا آرمانخواهي و ايدئولوژي رهبري برانگيخته و آرمانگرا (عرفات).
2- فضاي منطقه اي: جنبش فلسطين در عهد رهبري عرفات تا سال 1991 كه اتحاد شوروي فروپاشيد به پشتگرمي اعراب و شوروي پيش مي رفت. اما از يك دهه پيش از فروپاشي شوروي، بازيگر تازه نفس ديگري يعني جمهوري اسلامي وارد اين ميدان شده بود و فلسطيني ها به پشتگرمي آن حالت تهاجمي يافته بودند. حتي پس از آن كه روابط ياسر عرفات و جمهوري اسلامي به علت حمايت فلسطيني ها از صدام حسين در جنگ ايران و عراق تيره شد، ايران حمايت خود را از جنبش فلسطين متوقف نكرد بلكه كمك ها را به سوي گروه هاي نوبنياد جهاد اسلامي و حماس تغيير داد. منبع ديگري كه جنبش فلسطين از آن ارتزاق مي كرد، كشورهاي عربي به ويژه عربستان سعودي و عراق بودند كه اولي به گروه هاي ميانه رو كمك مالي مي داد و دومي گروه هاي راديكال را تجهيز نظامي مي كرد.
اكنون رژيم صدام حسين فروپاشيده است و از عراق كمك دولتي به فلسطين ارسال نمي شود. عربستان سعودي براي دوري گزيدن از اتهام هايي كه پس از 11 سپتامبر متوجه آن شده است در ارسال كمك احتياط مي كند و جمهوري اسلامي كه زير فشار سنگين آمريكا و اروپاست و اتهام رسمي حمايت از تروريسم را پيش رو دارد، راهي براي كمك مؤثر به فلسطيني ها نمي شناسد.
علاوه بر تنگناهايي كه حاميان منطقه اي فلسطين با آن مواجه اند در سال هاي اخير اسرائيلي ها با تنگ كردن حلقه محاصره خود پيرامون نوار غزه و كرانه باختري، مناسبات اقتصادي اين مناطق را مختل كرده اند. فلسطيني ها سه سال پيش با چنان وخامت اوضاع اقتصادي رو به رو شدند كه جامعه جهاني براي جلوگيري از مرگ حتمي هزاران فلسطيني، دو ميليارد دلار به آنان كمك كرده اند.
در چنين فضايي ابومازن ناگزير است براي حفظ آتش بس بيشتر بكوشد و وقت خود را بيشتر از جنگ و مذاكره، صرف بازسازي نظام اقتصادي فلسطين كند.
3-فضاي بين المللي: اسرائيل تا پيش از فروپاشي اتحاد شوروي براي آمريكايي ها نوعي نيروي بازدارنده در برابر راديكاليسم عرب و توسعه طلبي كمونيسم بود. اما اكنون كه شوروي وجود ندارد و راديكاليسم عربي از رهبران به مردم و گروه هاي بنيادگرا منتقل شده است، رژيم اسرائيل كار ويژه تازه اي يافته است. اين كار ويژه همان است كه آمريكايي ها تابستان گذشته در قالب «طرح خاورميانه بزرگ» اعلام كردند. براساس اين طرح، اكنون آنچه امنيت جهان را تهديد مي كند نه كمونيسم است و نه ناسيوناليسم عرب؛ بلكه نيروي توفنده اي است كه از مراكز نامشخص به سوي هدف هاي غيرقابل پيش بيني هجوم مي برد. اين نيرو كه اكنون با نام القاعده شناخته مي شود، هدف هايش را مي تواند در نيويورك، مادريد، بغداد، مالي، اندونزي و يا هر جاي ديگر برگزيند. به همين علت اين نيرو، دشمن همه جهانيان تلقي مي شود و لاجرم هرجا كه سخن از مبارزه با اين نيرو در ميان است، جهان متحد مي شود.
اين اتحاد جهاني به آمريكا امكان داده است كه براي حل همه مناقشه هاي منطقه اي به بازيگران مؤثر بين المللي رجوع كند و پاسخ مساعد دريافت كند. اكنون اروپا، سازمان ملل و روسيه به همراه آمريكا در قالب كميته چهار جانبه بين المللي از هدف هاي آمريكا در بحران فلسطين حمايت مي كند و رهبران واشنگتن اميدوارند اين حمايت را به ساير حوزه ها از جمله طرح خاورميانه بزرگ يا «دموكراسي سازي» در خاورميانه تعميم دهند.
مجموعه شرايط داخلي، منطقه اي و بين المللي كه شرح آن رفت، فلسطيني ها را وادار مي كند كه براي دفاع از منافع خود از راديكاليسم فاصله بگيرند و اسرائيل را مجبور مي كند خويشتندار باشد. همين دو ملاحظه است كه شارون و ابومازن را به ادامه آتش بس اميدوار مي كند.