آفتابنیوز : آفتاب: حجتالاسلام و المسلمین حسین طائب با حضور در همایش دادستانهای عمومی، انقلاب و نظامی سراسر کشور اظهار کرد: آمریکاییها برای قرن 21 چنین مطرح کردند که آمریکا باید از رهبری غرب به رهبری جهان تبدیل شود و در قرن 21 اجماع جهانی و رهبری جهان به دست آمریکاییها باشد. در اواخر قرن بیستم دو پروژه دهکده جهانی و استراتژی امنیت ملی آمریکا را طراحی کردند. عمده چالشهایی که برای تحقق این دو پروژه مطرح میشود در منطقه خاورمیانه، اروپا، شرق آسیا و آسیای میانه است.
معاون فرماندهی کل سپاه پاسداران ادامه داد: برای اینکه آمریکا را به عنوان مغز جهان مطرح کنند بر این باورند که مغز برای تداوم حیات خود باید قلب را به استخدام گیرد و میگویند که قلب جدید خلیجفارس است و تا زمانی که قلب را در اختیار نداشته باشیم نمیتوانیم به حیات ادامه دهیم. برای تسلط بر این قلب و اینکه بتوانیم خاورمیانه جدید را تحقق بخشیم باید مساله ایران را حل کنیم.
وی تصریح کرد: در این رابطه سه محور بیثبات سازی در کشورهای حول ایران، بیثباتسازی محیط ایران و در نهایت بیثبات سازی نظام حاکم بر جمهوری اسلامی که همان نظام ولایت فقیه است را طراحی کردند.
رییس اداره اطلاعات سپاه پاسداران انقلاب اسلامی خاطرنشان کرد: بر این اساس تیمی از استراتژیستهای آمریکا برای اوباما طرحی را علیه ایران تدوین کردند که بر اساس آنچه یافتههای ما نشان میدهد، دولت آمریکا آن طرح را در متن کار خود قرار داده و دشمنی با نظام جمهوری اسلامی ایران را دنبال میکند.
طائب ادامه داد: در این طرح به نام «کدامین راه به سوی ایران است» 9 گزینه را مطرح کردند که دو گزینه آن دیپلماتیک، سه گزینه نظامی، سه گزینه داخلی و یک گزینه محدودسازی و مهار منطقهای و بینالمللی است.
وی افزود: اقناع و تعامل دو گزینه دیپلماتیک است. تفاوت اقناع و تعامل در این است که در تعامل چوب و چماق وجود دارد ولی در اقناع چوب و چماق نیست که در نهایت دولت اوباما گزینه تعامل را انتخاب کرد. در ابتدای سال 88 اوباما برای اولین بار هم به ملت و هم به دولت پیام داد و مقام معظم رهبری این موضوع را افشا و در این خصوص موضعگیری کردند.
رییس اداره اطلاعات سپاه پاسداران انقلاب اسلامی درخصوص گزینه نظامی تصریح کرد: نخست جنگ تمام عیار آمریکایی و دو گزینه دیگر جنگ محدود اسرائیلی یا آمریکایی است. گزینه جنگ تمام عیار را خود رد میکنند زیرا معتقدند اگر به سمت این گزینه بروند باید دو درصد جمعیت ایران نیرو داشته باشند.
وی در مورد گزینههای داخلی نیز یادآور شد: یک مسأله کودتای مخملی و دیگری شورشهای قومی و جریانی است. در کودتای مخملی هدف آنها براندازی نظام جمهوری اسلامی ایران و ایجاد حکومتی است که بیشترین همکاری را با منافع آمریکا داشته باشد. آنها امیدوار بودند با حرکتی که در انتخابات انجام میدهند رفتار جمهوری اسلامی عوض شود.
معاون فرماندهی کل سپاه پاسداران ادامه داد: در حوزه اطلاعات مطرح میکنند که مداخله در امور داخلی کشور نیازمند اطلاعات دقیق است و آمریکا باید از رهبرانی حمایت کند که توسط افراد امنیتی خریداری نشده باشند. بر این اساس آمریکاییها شبکهسازی خود را از سالها قبل در ایران انجام دادند و برای ورود به جریان فتنه و استفاده از بستر انتخابات، زیرساختهای خود را تا حدودی آماده کرده بودند. آنها برای ساماندهی اغتشاشات برنامهریزی کرده و شبکهای با عنوان مدافعان حقوق بشر در سال 84 سازماندهی کردند تا در سال 88 از آن بهره ببرند؛ اما ما موفق شدیم با آنها برخورد کنیم. پس از اینکه منافقین در لیست تروریستها قرار گرفتند آمریکاییها به آنها سفارش دادند شبکه جدیدی را به نام مدافعان حقوق بشر ایجاد کنند در همین حال آمریکا برای اینکه جریان شورشگری خود را ادامه دهد شبکههایی را راهاندازی کرد که بر بخشی از آنها اشراف یافته که به زودی با آنها برخورد میشود.
طائب اظهار کرد: آمریکاییها فکر میکردند میتوانند این مسیر را ادامه دهند اما آنچه شاهد هستیم این است که ریزشها به سرعت انجام میشود و دیگر شبکه سازماندهی داخلی و میدانی همراه آنها نبوده و اگر میخواهند فراخوانی دهند باید آن را توسط رسانههای خود انجام داده و رسما از آن حمایت کنند.
وی تصریح کرد: آمریکا پس از شکست در کودتای مخملی سال گذشته به سمت نگاه قومی و مذهبی در شمال غرب و جنوب شرق رفت. امسال نیز استفاده از اسلحه را آغاز کردند و شاهد هستیم که سازماندهی خود را به سمت ترورهای هدفمند برده که در این میان دانشمندان هستهیی را هدف قرار داده و همچنین سوژهای برای اختلافات قومی به کار بردند و فتنه جدیدی را در کشور ایجاد کنند.
رییس اداره اطلاعات سپاه پاسداران انقلاب اسلامی خاطرنشان کرد: در حوزه مهار و کنترل امید آنها این بود که بتوانند با پیوند زدن تحریم و هدفمند کردن یارانهها نتیجه بگیرند اما با شکست مواجه شدند. برنامه آنها برای سال 90 این است که در فصل اول، تحریم را با موجهای بعدی هدفمند کردن یارانهها پیوند بزنند و یک موج اجتماعی ایجاد کنند. از سوی دیگر تهدیدات امنیتی و مشغول سازی امنیتی و انتظامی جمهوری اسلامی ایران را بیشتر کرده و با طرح سوژه آنها را خسته کنند و در فصل چهارم سال 90 کودتای مخملی ایجاد کنند.