کد خبر: ۱۲۲۶۲۱
تاریخ انتشار : ۱۹ اسفند ۱۳۸۹ - ۰۰:۵۰

طنز؛ «هفت» اثر فریدون جیرانی

آفتاب‌‌نیوز : آفتاب: شهرام شکیبا در خبر نوشت: «هفت» اولین برنامه تلویزیونی بعد از انقلاب است که به صورت جدی به موضوع نقد سینما پرداخته. مجری، تهیه‌کننده و نویسنده این برنامه فریدون جیرانی است. او در هر برنامه یک فیلمساز و یک منتقد را به جان هم می‌اندازد تا مثل دو گلادیاتور با هم مبارزه کنند.

تعداد بینندگان این برنامه از تعداد بینندگان همان آثاری که برنامه به نقد آنها می‌پردازد بیشتر است. این نشان می‌دهد که مردم ایران اساساً روحیه خاصی دارند و دیدن جنگ و جدال برایشان دوست‌داشتنی است، حتی اگر موضوع آن برایشان چندان آشنا نباشد. مردم اساساً از به جان هم افتادن دیگران لذت خاصی می‌برند. از طرفی معلوم می‌شود که جماعت سینماگر و جدالشان جذاب‌تر از آثار آنهاست.

ظاهراً آدم‌خوب‌ها و آدم‌بدهای سینمایی حاضر در این برنامه هم بهتر از شخصیت‌های فیلم‌هایند.

فریدون جیرانی در گفت‌وگو با هفته‌نامه چلچراغ گفته است: «فیلمسازان باسوادی هم به برنامه ما آمده‌اند. منتقد را پیچانده‌اند و به خوبی از خودشان دفاع کرده‌اند و منتقد ما بازنده شده است.»

1- همین جمله کوتاه ایشان نشانگر درک عمیق و ویژه‌ای از مقوله نقد و برنامه‌سازی تلویزیونی است. این میزان ژرف‌اندیشی را به جیرانی و مسئولان صداوسیما تبریک عرض می‌کنم.

2- تصور کنید برنامه هفت در حال اجرای زنده است. آقای جیرانی پشت میز نشسته و مشغول گزارش صحنه است. آن وسط یک فیلمساز باسواد با شدت هرچه تمام‌تر مشغول پیچاندن یک فقره منتقد در حالت عمودی است. انتخاب فیلمساز و منتقد با خودتان. منو باز است. انصافاً دیدنی است.

حالات فیزیک و میمیک منتقد در حال پیچیده شدن و پیچاننده باسواد را هم در نظر بگیرید. فقط ای کاش آقای جیرانی می‌گفت که بعد از برنامه منتقد را برعکس می‌پیچانند تا پیچش باز شود. یا بنده خدا را همان‌طور پیچیده سوار آژانس می‌کنند و می‌فرستند توی جامعه.

3- به نظرم آقای جیرانی برنامه تلویزیونی را با جنگ خروس یا مسابقه بزکشی کمی تا قسمتی اشتباه گرفته‌اند.

حالا این دو قسمت از صحبت‌های جیرانی را پشت سر هم بخوانید:

- «ما در جامعه‌ای رشد کردیم که نقد در آن نهادینه نشده است. در همه ما یک من مستبد وجود دارد. اصلاً وقتی یک برنامه سینمایی و یک تلویزیون هست، همه چیز سوءتفاهم‌برانگیز می‌شود و همه دنبال یک چرا می‌گردند و دست‌های پشت پرده.»

- «در این مورد خاص (اعضای شورای عالی تهیه‌کنندگان) خودم دعوت نمی‌کنم. در «دو قدم مانده به صبح» گفتند دعوت کن و من دعوت نکردم. به هر حال هر سردبیری سلیقه خاص خودش را دارد. من می‌توانم آدم‌هایی را که دوست دارم دعوت کنم و آدم‌هایی را که دوست ندارم دعوت نکنم.»

این را از ته دلم می‌گویم. آقای جیرانی با این میزان نقدپذیری، روشن‌نگری، اعتقاد به دموکراسی، پرهیز از رفتار براساس سلایق و بالاخص ثبات در رأی‌شان در این برنامه تلویزیونی حرام و هدر می‌شوند.

حیف است. مسئولان یک فکری بکنند. خوشبختانه آقای شمقدری به نحو احسن وظایف و مأموریت‌های محوله را انجام می‌دهند، ولی اگر خدای ناکرده کسالتی داشتند، حتماً می‌توان از آقای جیرانی به جای ایشان استفاده کرد. اگر هم نشد جیرانی را دست‌کم در مقام تالی تلو آقای سجادپور در نظر داشته باشید که این همه استعداد خاص ایشان که خاص مدیریت در شرایط کنونی است حیف نشود. 

شاعری در مجلسی 

مؤید حسینی، نماینده خوی اوج استفاده درست و صحیح از ادبیات فارسی و شعر و شاعری را به نمایش گذاشت و در دفاع از دو فوریت طرحی که برخی آن را دارای نواقص دیگر طرح‌های فوریتی و عجولانه می‌خواندند گفت:

گنه کرد در بلخ آهنگری
در شوشتر گردن مسگری را زدند

ضمن تبریک به مردم و مجلس به خاطر این همه دقت نظر و غور و غوص نمایندگان محترم در ادبیات فارسی به عرض می‌رسانم که به احتمال قوی به زودی و به بهانه‌های گوناگون ابیات زیر را که زاییده امتزاج ذهن شعرا و طبع لطیف نمایندگان است، شاهد خواهیم بود:

توانا بود هر که دانا بود
فلذا درس خواند آدم را جوان می‌کند

به نام خداوند جان و خرد
که علم بهتر از ثروت می‌باشد

الا یا ایها الساقی ادر کاساً و ناولها
که کسب علم اولش آسان بود ولی بعد سخت‌تر شد

یاران چه غریبانه رفتند از این خانه
دوستان هم البته خیلی غریبانه رفتند از این خانه

من یار مهربانم دانا و خوش بیانم
گفتنی‌های فراوانی دارم که عنداللزوم معروض می‌دارم

ای نام تو بهترین سرآغاز
و ای یاد تو نیکوترین سرانجام ممکن

من مست و تو دیوانه، ما را که برد خانه
صد بار قبلاً عرض کرده‌ام که عرق خوری زندگی را می‌کند ویرانه

در کارگه کوزه‌گری رفتم دوش
ما که رسوای جهانیم غم عشق هم روش

آمدی جانم به قربانت ولی حالا چرا
بی‌وفا هر کاری وقتی داره بنابراین حالا چرا

میازار موری که دانه‌کش است
به هنگام پیری مرانم ز پیش

سعدیا مرد نکونام نمیرد هرگز
مرگ بر قذاقی بی‌شعور بدنام
بازدید از صفحه اول
ارسال به دوستان
نسخه چاپی
ذخیره
عضویت در خبرنامه
نظر شما
پرطرفدار ترین عناوین