کد خبر: ۱۲۴۴۸۵
تاریخ انتشار : ۲۰ فروردين ۱۳۹۰ - ۰۱:۰۶
در نامه علی مطهری به احمدی‌نژاد مطرح شد؛

از ابزار شدن مسأله امام عصر(عج) در دولت خود جلوگيری كنيد

آفتاب‌‌نیوز :

آفتاب: علی مطهری نماینده تهران در مجلس شورای اسلامی نامه‌ای سرگشاده به محمود احمدی‌نژاد نژاد نوشت. 

متن این نامه به شرح زیر است:

جناب آقای دکتر احمدی‌نژاد
ریاست محترم جمهوری اسلامی ایران

با اهداء سلام و آرزوی توفیق، اظهارات جناب‌عالی و آقای مشایی درباره نوروز و اصرار بر تقدس بخشیدن به آن و معرفی نوروز به عنوان یک فرهنگ و مکتب، اسباب تعجب همگان شده و سؤالاتی را در اذهان پدید آورده است.

در سخنان خود آن قدر برای نوروز محاسن و کرامات قائل شده اید که به طور طبیعی این سؤال برای انسان پیدا می شود که اگر نوروز چنین مکتبی است، چه نیازی به رسالت پیامبر اسلام و نزول قرآن و آن همه زحمات از روز بعثت تا به امروز برای زنده نگه داشتن اسلام و سپردن آن به نسل های بعدی بوده است؟ و فرضاً نیازی بوده، چرا پیغمبر اسلام از این منبع انرژی معنوی و اکسیر حیات به نام نوروز استفاده نکرده است و در دوره معاصر چرا امام خمینی (ره) از این عامل مؤثر بهره نبرده است بلکه بر عکس، اولاً هیچ گاه تعبیر «عید» برای نوروز به کار نبردند و ثانیاً همیشه با توجه به تقارن یا فاصله زمانی نوروز با یکی از اعیاد اسلامی درباره آن سخن می‌گفتند، مثلاً می‌فرمودند نوروز امسال بین دو عید بزرگ اسلامی نیمه شعبان و مبعث واقع شده است و توجهات را به سوی اسلام جلب می‌کردند.

بدیهی است که همه ما نوروز را یک انتخاب خوب از سوی ایرانیان باستان می‌دانیم که بهترین ایام سال از نظر اعتدال طبیعت را برای گردش و تفریح و دید و بازدید انتخاب کردند، یعنی اهمیت نوروز در ظرف زمانی آن یعنی آغاز فصل بهار است که طبیعت بعد از آن که در پاییز و زمستان مرده بود، دوباره زنده می‌شود، و در آثار اسلامی نیز آمده است که هرگاه بهار را دیدید زیاد از قیامت یاد کنید، یعنی بهار نمونه‌ای از قیامت در همین دنیاست.

آن چه که از نوروز به اذهان متبادر می‌شود همین مقدار است و این که بخواهیم نوروز را به عنوان یک مکتب و فرهنگ معرفی کنیم کاری است تکلف آمیز و عقل‌ها را قانع و دل‌ها را خاضع نمی‌کند. به علاوه خرافاتی که در نوروز هست مانند چهارشنبه سوری و سیزده به در هیچ‌گاه در اسلام تأیید نشده است زیرا اولی که در آن از آتش مدد خواسته می شود و طلب سلامتی می گردد (زردی من از تو، سرخی تو از من) با توحید افعالی خداوند منافات دارد و دومی نیز بر اساس نحسی عدد 13 است که نوعی اعتراض به خلقت است، در حالی که خداوند مخلوق نحس ندارد و آن چه وجود یافته است خیر است و از نظر فلاسفه اسلامی وجود مساوی با خیر است و شر مطلق وجود ندارد؛ گرچه اين دو آئین اکنون به صورت‌های دیگری اجرا می‌شوند، اولی به صورت ترقه بازی در آمده که کاری نامعقول است و برای دومی توجیهی درست کرده اند به نام «روز طبیعت» که تا حدودی قابل پذیرش است.

جناب آقای احمدی‌نژاد 

جنابعالی در سخنرانی خود در دومین جشن جهانی نوروز فرمودید «نوروز فراتر از مرزهای جغرافیایی، نژادی، زبانی و جزء جدایی‌ناپذیری از فرهنگ الهی و انسانی مردمان منطقه ما و بسیاری دیگر از مردم جهان است» و بعد از آن که به قول خودتان ارزش‌های نوروز را برشمردید مانند «نو شدن و حیات دوباره طبیعت، تولد و شروعی مجدد، نگاه کریمانه آسمان به زمین، بارش رحمت و رویش زیبایی‌ها» که اکثر آن‌ها در «فرا رسیدن بهار» خلاصه می‌شود فرمودید «از این رو نوروز انسان‌ها را به فراسوی مرزهای جغرافیایی، نژادی و زبانی منتقل می‌کند.»
معلوم نیست این نتیجه چگونه از آن مقدمه گرفته می‌شود زیرا وقتی نوروز، سنتی مربوط به ملت‌های فارسی‌زبان است، حداکثر، پیوندی عاطفی و نه ایدئولوژیک واعتقادی میان این ملت‌ها پدید می‌آورد و پیام آن این است که ما ملت‌های فارسی‌زبان بهترین ایام سال را برای گردش و تفریح و دید و بازدید انتخاب کرده‌ایم، و هیچ آرمان مشترکی نه تنها برای همه مردم جهان بلکه برای همین ملت‌ها نیز به دست نمی‌دهد، در حالی که اولین شرط جهان شمول بودن یک فرهنگ یا مکتب این است که آرمان‌های مشترک انسانی و نه قومی و نژادی در پیروان خود ایجاد کند.

آیا ملت‌های دیگر حق ندارند ادعا کنند که فلان سنت ما بهتر است، شما بیایید سنت ما را بپذیرید، چرا ما نوروز شما را بپذیریم؟ فرهنگ جهان شمول فرهنگی است که رنگ هیچ ملت خاصی را نداشته باشد، لذا باید منشأ الهی داشته باشد و امروز این فرهنگ چیزی جر فرهنگ واحد اسلامی نیست که رنگ هیچ قوم خاصی را ندارد و می گوید همه ما از خاک آفریده شده ایم و هیچ‌کس بر دیگری برتری ندارد مگر به علم و تقوا.

فرموده‌اید «در منطقه ما و هر جا که سفره نوروز پهن است ارزش‌های انسانی در اوج است». آیا این که ارزش‌های انسانی در منطقه ما نسبت به دنیای غرب زنده‌تر است ناشی از اسلام است یا نوروز؟ اگر اسلام نبود و فقط نوروز بود آیا ما در همین سطح از رعايت ارزش‌های انسانی بودیم؟ در ایران ساسانی که فقط نوروز بود و اسلام نبود چه جنایاتی علیه ملت ایران رخ می‌داد؟ آیا جامعه، طبقاتی نبود به گونه‌ای که کشاورززاده و کفاش‌زاده حتماً باید کشاورز و کفاش می شد و استعدادهای خدادادی آن‌ها تباه می‌گرديد؟ آیا ظلم‌های انوشیروان را که به غلط «عادل» نامیده شده است در تاریخ نخوانده‌اید؟ آیا داستان سه هزار زنی را که در حرمسرای خسرو پرویز زندگی‌شان تباه می‌شد نشنیده‌اید؟ اگر نوروز این همه کرامات دارد که به قول شما «زمینه‌ساز روابط عمیق و گسترده انسانی بین انسان‌ها و ملت‌هاست» پس چرا ایرانیان دوره ساسانی آن‌گونه از اسلام استقبال کردند و مقاومت جدی در مقابل سپاه مسلمین از خود نشان ندادند؟

آقای رئیس‌جمهور 

با اشاره به ظهور امام زمان علیه السلام فرموده اید «او خواهد آمد و با کمک صالحان و نوروزیان یگانه‌پرستی، یک رنگی، عدالت و عشق را به انسان هدیه خواهد کرد». در کدام یک از متون اسلامی «نوروزیان» هم ردیف «صالحان» قرار گرفته است و اساساً با عقل جور در می‌آید که هر کس که در روزهای اول بهار به گردش و تفریح و دید و بازدید رفت و نوروزی بود لزوما جزو صالحان است؟

تعبیر «یگانه‌پرستی، عدالت و عشق» ترجیع‌بند سخنان شما در موارد گوناگون است، هم چنان که در جای دیگرِ همین نطق خود نیز گفته‌اید «تجلی حقیقی نوروز آن گاه است که خداپرستی، عدالت و عشق در جهان حاکم شود» و در پایان نیز فرموده‌اید «از خداوند متعال برای همه بشریت صلح و سلامتی و رفاه و شکوفایی در سایه توحید، عدالت و عشق مسئلت می‌کنم» و در موارد زیاد دیگری نیز سعی داشته‌اید به جای استفاده از کلمه «اسلام» یا «آرمان‌های اسلامی» از سه گانه «یگانه‌پرستی، عدالت و عشق» استفاده نمایید، به خیال این که با این عناوین کلی و گاه مبهم بهتر می‌شود مردم جهان را جذب کرد، در حالی که فرضاً به این وسیله جذب شوند اهداف ما تأمین نمی‌شود.

صهیونیست‌ها و آل سعود و صدام نیز یگانه‌پرست‌اند. اسلام بالاتر از این می‌خواهد، یعنی ایمان و عمل به دستوراتی که پیامبر اسلام به عنوان صراط مستقیم زندگی و یگانه راه نجات بشر از سوی خالق بشر آورده است.

«عشق و محبت به همه انسان‌ها» نیز که در کلام شما زیاد تکرار می‌شود تعبیر درستی نیست. از نظر اسلام باید برخی انسان‌ها را دوست داشت و برخی را دشمن. تولی و تبری که در اسلام آمده است ناظر به همین مطلب است. باید مؤمنین را دوست داشت و کافران را ـ یعنی کسانی که از روی عناد اسلام را نپذیرفته اند ـ دشمن. آیه «اشداء علی الکفار و رحماء بینهم» همین مطلب را ذكر می‌کند. ملاک انسان بودن، صورت ظاهر انسان نیست که بگوییم هر موجود یک سر و دو پای راست قامت پهن ناخن انسان است و باید به او عشق ورزید. واقعیت انسان ها از اسفل السافلین تا ما فوق فرشته در نوسان است و به تعبیر ملاصدرا «به تعداد افراد انسان انواع انسان داریم» یعنی هر انسانی به سبب ملکاتی که کسب کرده است نوع خاصی را تشکیل می‌دهد، برخلاف حیوانات که هر کدام یک نوع بیشتر نیستند زیرا به دلیل مختار نبودن امکان صعود و نزول ندارند.

به هر حال اسلام را نباید در سطح مکتب محبت که مکتب هندی است يا مكتب مسيحيت تحريف شده پایین آورد بلکه اساساً هنر اسلام به همین تک بعدی و تک‌ساحتی نبودن آن و توجه به همه ارزش‌های انسانی است و به تعبیر شهید آیت‌الله مطهری «انسان کامل انسانی است که همه ارزش های انسانی را به طور هماهنگ و در حد اعلی در خود رشد داده باشد». اسلام، هم دين محبت است و هم دين شدت، هم دين صلح است و هم دين جنگ، ولي هر كدام در جاي خود.

استدلال شما و آقای مشایی این است که چون از اسلام برداشت‌های مختلفی شده و مثلاً عده‌ای عقاید و روش القاعده را اسلام می‌دانند پس بهتر است ما از اسلام سخن نگوییم بلکه از فرهنگ نوروز و حداکثر از اسلام ایرانی و برداشت ایرانی از اسلام سخن بگوییم! این یک فکر خطرناک و نوعی دست برداشتن از اسلام است و مانند این است که کسی در صدر اسلام بگوید «چون خوارج خود را مظهر اسلام دانسته و از اسلام سخن می‌گویند، ما دیگر از اسلام سخن نمی گوییم و تعبیر دیگری به کار می‌بریم». این یک نوع عقب‌نشینی در مقابل گروه‌‌های منحرف است. همیشه باید از اسلام دم بزنيم و مقصودمان هم اسلام واقعی است.

جناب آقای دکتر احمدی‌نژاد 

اینجانب در سال 85 یعنی بعد از گذشت یک سال از ریاست جمهوری شما، زمانی که برای بزرگداشت شهید مطهری به منزل ما آمده بودید، به دلیل برخی نشانه‌ها، نسبت به روند فرهنگی دولت شما تذکری دادم اما احساس کردم که آن را جدی نگرفتید. در همان زمان در نامه‌ای سرگشاده هشدارهای لازم را دادم اما توجهی نشد. در نطقی که در زمان رأی اعتماد به وزرای دولت دهم در مجلس داشتم در حضور خود شما و آقای مشایی گفتم که این دولت از نظر فرهنگی لیبرال است و باعث ناراحتی شما و دوستانتان شد و تلاش کردید پاسخ آن را بدهید که قانع کننده نبود. امروز همه آن دوستانتان این واقعيت را تاييد می‌کنند و برخی به من می گویند تو زودتر از همه این مطلب را دریافتی.

حتی این مطلب به ذهن متبادر می‌شود که شما در زمان انتخابات 84 و 88 صداقت کافی به خرج ندادید و این افکار خود را آشکار نکردید و نگفتید من فردی هستم مرید آقای مشایی و این افکار ویژه را درباره نوروز و مکتب ایران و مسأله حجاب و به طور کلی امور فرهنگی دارم. مردم به شما به عنوان یک فرد حزب‌اللهی و حساس نسبت به مسائل فرهنگی و اخلاقی رأی دادند اما امروز حرف‌های روشنفکرانه از جناب عالی می شنوند و البته همه می‌دانند که این حرف‌ها و فکرها از آثار ارادت و سرسپردگی فكری به آقای مشایی است و الا شما در زمان تحصیل در دانشگاه علم و صنعت که اینجانب نیز دو ترم با شما در آن جا بودم این افکار را نداشتید.

نمی‌خواهم وارد ماهیت این قضیه شوم. شاید کراماتی از ایشان دیده اید که به موجب آن، افکار امام (ره) و شهید مطهری را رها کرده‌اید و به افکار وي چسبیده اید. حضوراً به من گفتید که «مشایی مثل خودت زلال است». ولی زلالی افراد دلیل درستی افکار آنها نیست. ای بسا افراد زلالی که افکار غلطی دارند.

به راستی اگر امام خمینی (ره) و شهید آیت‌الله مطهری اکنون در قید حیات بودند جرأت داشتید متن سخنرانی خود در دومین جشن جهانی نوروز را به آن‌ها نشان بدهید؟ و اساساً آیا قبل از این سخنرانی این متن را به رؤیت رهبر گرانقدر انقلاب اسلامی رساندید؟ بعید می‌دانم. متن نطق یک رئیس‌جمهور باید بر اساس واقعیات باشد نه بر اساس مجاز و توام با تعابیر شاعرانه.

نکته آخر این که راهی که درباره نوروز و ترویج به قول خودتان فرهنگ نوروز در پیش گرفته اید معلوم نیست به کجا ختم می شود. امسال جشن جهانی نوروز در ایران برگزار شد. شاهد موارد خلاف شرع بودیم، مانند برنامه گروه قرقیزستانی در تالار وحدت که شامل تک‌خوانی و حرکات موزون یک زن بود. در سال‌های بعد که این جشن در سایر کشورها برگزار می‌شود معلوم نیست شامل چه موسیقی‌ها و رقص و آوازهای زنان باشد و معلوم نیست که اساساً هیأت ایرانی مجاز به شرکت در آن هست یا نه. بدین ترتیب جناب‌عالی و آقای مشایی بانی یک برنامه گناه آلود شده‌اید.

رئيس دفتر شما در مراسم اختتاميه جشن جهانی نوروز گفت: «به زودی در سال 90 بنياد بين المللي نوروز با هدف توسعه و ترويج فرهنگ نوروز تاسيس می‌شود، لذا مهمترين اقدام تدوين دانشنامه نوروزی است». آيا نوروز از آرمان‌های انقلاب اسلامي است كه اين مقدار بايد براي آن سرمايه‌گذاری شود؟ بودجه فرهنگی سال 89 افزايش چشمگير داشت اما چون در اين حوزه ها مستهلک شد نتيجه معكوس داشت. ظاهرا بناست كه سال 90 نيز به همين منوال طی شود.

برادرانه توصیه می‌کنم که بر روش فرهنگی خود پافشاری نفرمایید و اندک توجهی به هشدارهای دلسوزانه مراجع عظام تقلید، علما و روحانیون، نمایندگان مجلس و بخش عظیمی از مردم بنمایید و سیاست های فرهنگی دولت را بر اساس اسلام تنظیم نمایید نه بر اساس آراء آقای مشایی. نوروز را در حد خودش ببينيد، به مسئله پوشش اسلامی كه همچنان رو به انحطاط است و ريشه آن بيشتر نطق تلويزيونی سال گذشته جناب عالي است اهميت لازم را بدهيد.

از ابزار شدن مسئله امام عصر عليه السلام در دولت خود جلوگيری كنيد. اخيرا لوح فشرده«ظهور نزديک است» در سطح وسيع توزيع شد و آقای مشائی نيز افاضه فرمودند كه «شناخت زمانه ظهور جزو الزامات منتظر بودن است و مهمترين مسئله برای دولت جمهوري اسلامی مديريت صحيح فرايند ظهور است» در حالي كه در روايات ما دستور تكذيب كسانی كه برای ظهور زمان تعيين می‌كنند رسيده است و به علاوه، آقاي مشائي بايد از ظهور نگران باشد چون با توجه به اين كه ايشان فرهنگ نوروز و مكتب ايران را جايگزين اسلام كرده است معلوم نيست برخورد امام زمان عليه السلام با وی چگونه باشد.

كاستی‌های حوزه فرهنگ در دولت شما باعث شده است كه خدمات قابل توجه اين دولت در نوع برخورد با دنياي غرب و حفظ حماسه و صلابت انقلاب اسلامی، پيشبرد فناوری هسته‌ای ايران، پيشرفت‌های علمی در فناوری‌های جديد و پرتاب ماهواره به فضا و نيز اجرای نسبتا خوب و كم‌تنش قانون هدفمندی ياران‌ها تحت‌الشعاع قرار بگيرد و از اهميت آنها كاسته شود. زيرا هر مقدار در حوزه‌های علمی و فنی پيش برويم و مثلا ماهواره‌ها به فضا پرتاب كنيم اما جهت‌گيری ما در مسائل فرهنگی خطا باشد و مثلا رو به بی‌حجابی حركت كنيم آن پيشرفت‌ها پشيزی ارزش ندارد چون روح و جان انقلاب اسلامی را فرهنگ و معنويت تشكيل می‌دهد و علم و فناوری ابزاری بيش برای نيل به اهداف فرهنگی و آدم‌سازی نيست و به تعبير امام خمينی(ره) همه انبياء آمده‌اند كه آدم بسازند.

با تقدیم احترام
علی مطهری

بازدید از صفحه اول
ارسال به دوستان
نسخه چاپی
ذخیره
عضویت در خبرنامه
انتشار یافته: ۰
ناشناس
|
United States of America
|
۱۳:۰۹ - ۱۳۹۰/۰۱/۲۰
0
0
جناب مطهری
از نامه شما استفاده کردم توضیح چند نکته را با عرض پوزش تقدیم می کنم
1- اولا" رئیس جمهور سواد آنچنانی در رابطه با مسایل مطروحه شما را ندارد او یک تحصیل کرده ای است که بیشتر کار اجرائی می کرد ...

2- اگر همه مخلوقات خیر هستند پس چرا انسانهائی هستند که باید از آنها تبری کنیم چه مسائلی موجبات آنان را فراهم کرده است؟ پس چرا هر که مخالف یک فکر خاص است....


3-اینکه ایشان دوست داشتن را تاکید و تکرار می کند قابل بحث است ...

4- ...
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۶:۵۶ - ۱۳۹۰/۰۱/۲۰
0
0
سئوال جواب 2 خواننده محترم در نوشته آقای مصهری کاملا مشهود است (یعنی کسانی که از روی عناد اسلام را نپذیرفته اند)
در ثانی در این حکومت کسانی که خیلی کمتر از این ایشان شکل حکومت را مورد نقد (نه مخالفت نمودند )قرار دادند نه مبانی را به زعم بعضی از دوستان از منحرف تا مامور انگلیس و فراماسون مفتخر به القاب فخیمه نمودند
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۲۰:۰۹ - ۱۳۹۰/۰۱/۲۰
0
0
جواب شعار را با شعار نمي دهند
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۲۱:۱۲ - ۱۳۹۰/۰۱/۲۰
0
0
سلام خدمت برادر انقلابی ام جناب آقای علی مطهری
فکر می کنم باید جمهوری ایرانی را در صحبت های ... دید نه در شعارهای ...
طارق
نظر شما
پرطرفدار ترین عناوین