آفتاب: «زنها شگفتانگیزند» آخرین ساخته مهرداد فرید که این روزها روی پرده سینماهاست، نسبت به دیگر آثار اکران نوروزی فروش کمتری داشته است.
فرید که نسبت به شرایط اکران فیلمش معترض است میگوید این فروش با توجه به تعداد سالنها قابل قبول است.
«زنها شگفتانگیزند» فیلمی با لحن طنزآمیز است که به گفته سازندهاش ارتباطی با آثار هجوگونهای که نام کمدی به خود گذاشتهاند، ندارد.
گر چه اکران نوروزی، آرزوی هر فیلمسازی است. اما اکران فیلم شما در کنار دو فیلم مهم و خبرساز نوروز 90 (اخراجیها 3 و جدایی نادر از سیمین) تا چه اندازه روی دیده شدنش از سوی مخاطب تأثیر گذار بود؟
خب البته هیاهو در اقبال مردم به پدیدههای اجتماعی موثر است. این هیاهوها بسیاری از اوقات به ارزشهای ذاتی پدیدهها مربوط نمیشود. در تاریخ سینما داشتهایم فیلمهایی را که ضمن ارزنده بودن از هیاهوهای پیرامون خود بهرهبرداری اقتصادی کردهاند. بگذارید فیلم خوب «شوکران» را مثال بزنم که من خودم دستی در تهیهاش داشتهام. اگر صنف پرستاران در سال اکران آن فیلم علیه آن فیلم تحصن و اعتراض نمیکرد، قطعا آن فیلم رکوردشکن نمیشد. در کنار این موارد چه بسیار فیلمهای بیارزشی که بلدند هیاهو درست کنند و یا به هیاهوها دامن بزنند و از آن بهرهبرداری اقتصادی کنند. مسأله این است که جنجالسازی در روحیات من نیست و همانطور که در تولید فیلم روند ثابت، مستقل و آرامی را در پیش گرفتهام، در نمایش آثارم نیز اهل جنجال نیستم و طبیعتا دوست دارم فیلمهایم نیز روی پای خود حرکت کنند و مسیر طبیعی خود را طی کنند.
از فروش فیلم راضی هستید؟
از فروش فیلم در همین تعداد محدود سالنی که داشته راضیم. به طوری که منحنی فروش در همین دو هفته اول سیر صعودی داشته است. فروش در هفته دوم 3 برابر هفته اول بوده است.
این یعنی فیلم در تبلیغاتش «خود بنیاد» است. یعنی دارد از تبلیغات شفاهی تماشاگران اولیه استفاده میکند. به این صورت که چون تماشاگران از سالنها راضی به خانه میروند، خود به خود مبلّغ و مرّوج فیلم میشوند. این البته برای من یک موفقیت است. اصولا سینمای مستقل که وابستگی به دولت ندارد و جگرگوشه طیفهای قدرت نیست همین مسیر را باید طی کند. مسأله این است که امکانات تبلیغاتی و نمایشی به صورت ناعادلانهای توزیع شده است. توجه داشته باشید که از 300 سالن موجود در کشور حدود صدتای آنها قابل اعتنا هستند که الان همگی در اختیار «اخراجیها» قرار گرفتهاند. این یعنی ناعادلانه بودن توزیع امکانات نمایشی. همین طور دقت کنید که تلویزیون 100 تیزر مجانی برای این دو فیلمی که نام بردهاید پخش کرده است. این هم یعنی ناعادلانه بودن امکانات تبلیغاتی. در کنار اینها یادتان باشد که در خصوص این دو فیلم اپوزیسیون نظام هم از یک طرف بر طبل تحریم و از یک طرف بر طبل ترغیب کوبیدهاند. خب طبیعی است که درصد قابلتوجهی تحت تاثیر همین «تحریم بازی» و «ترغیب بازی» به تماشای این فیلمها رفتهاند. البته به مردم نمیشود خرده گرفت. مشکلی که هست این است که مسئولین چه در صدا و سیما و چه در وزارت ارشاد خود را وارد این بازی کردهاند. به نظرمن در شان مسئولان نبود که وارد بازیای شوند که دیگران برایشان ترتیب دادهاند.
«زنها شگفتانگیزند» موضوع جالبی دارد، ایده اصلی آن چگونه شکل گرفت؟
جنجالهای چند سال اخیر در خصوص «لایحه حمایت از خانواده» مرا به عنوان فیلمسازی که سابقه روزنامه نگاری دارد، به این وسوسه انداخته بود تا آن را دستمایه یک فیلم سینمایی کنم. این لایحه در جلسه هیأت دولت در تیر ۱۳۸۶ تصویب و به مجلس ارسال شد. بخشهایی از این قانون مورد انتقاد فعالان سیاسی و اجتماعی قرار گرفت و در جهت تضعیف خانواده تلقی شد. بر اساس یکی از مواد این قانون که جنجالیترین بخش آن نیز هست، مردان برای ازدواج مجدد نیازی به اجازه و آگاهی همسر قبلی خود ندارند.
فکر میکنید طرح این موضوع تا چه اندازه بر جامعه تأثیر گذار باشد؟
این موضوع پیش از آن که من و شما بخواهیم مطرح کنیم مطرح بوده. من فقط به عنوان گوشهای از وجدان مردم نخواستهام آن را نادیده بگیرم. اگر مطرح نبود از طرف دولت بر آن اصرار نمیشد و تعداد قابل توجهی از نمایندگان از آن دفاع نمیکردند. به هر حال این موضوع ضمن آن که کابوس زنان است مورد هوس مردان هم هست. و نمیشود آن را ندیده گرفت و از کنار آن با آسودگی گذشت