آفتاب: شصت و چهارمین جشنواره سینمایی کن، جایزه نخل طلای خود را به فیلم "درخت زندگی" ساخته سینماگر برجسته آمریکایی، ترنس مالیک اهدا کرد.
ترنس مالیک هنگام دریافت این جایزه در کن حضور نداشت و بیل پوهلد و دد گاردنر تهیه کنندگان فیلم این جایزه را از دست رابرت دونیرو دریافت کردند.
فیلمهای ملانکولیا ساخته لارس فون تریه، لو آور ساخته آکی کوریسماکی، هنرمند (بازیگر) ساخته میشل هازاناویسیوس، ما یک پاپ داریم ساخته نانی مورتی و پوستی که در آن زندگی می کنم ساخته پدرو آلمادوار از فیلمهایی بود که امید دریافت نخل طلای کن امسال را داشتند اما هیأت داوران بخش مسابقه اصلی کن به ریاست رابرت دونیرو، این جایزه را به سینماگر نخبهگرا و کمکار آمریکا که تنها پنج فیلم ساخته است، یعنی ترنس مالیک و شعر سینمایی او "درخت زندگی" اهدا کرد.
"درخت زندگی"، روایت امپرسیونیستی و متافیزیکی مالیک به جهان و جایگاه انسان در این جهان است.
ترنس مالیک داستان یک خانواده آمریکایی (خانواده اوبراین) در دهه شصت در شهر کوچکی در تگزاس را بهانه میکند تا شعر سینماییاش را درباره هستی و آفرینش جهان، بسازد. در این فیلم که آن را باید در حقیقت وصیت نامه سینمایی مالیک دانست، دو روایت داستانی و مستند به موازات هم پیش میروند و در آخر به نقطه واحدی میرسند. فیلم تقریبا بدون دیالوگ است و در قسمتهای مربوط به خانواده آمریکایی، با صدای فرزند بزرگ خانواده (شان پن) و یا مادر سوگوار آنها روایت میشود که با لحن اندوهناکی و شکوهانگیزی، درباره مرگ یکی از کودکان خانواده و فقدان او حرف میزنند.
چهل سال پس از استانلی کوبریک، اینک ترنس مالیک، با استفاده از تکنولوژی جدید، داستان پیدایش جهان را به شگفتانگیزترین شکلی بیان میکند. تصاویر مربوط به آسمان و کهکشانها که آمیزهای از رنگها و نورهای کریستالی است، خارقالعاده و حیرتانگیز است. ساختن این فیلم سه سال طول کشیده و پنج نفر تدوین آن را انجام دادهاند.
"درخت زندگی" آخرین ساخته ترنس مالیک آمریکایی، منتقدان سینمایی را در کن به دو دسته تقسیم کرد. دستهای آن را فیلمی "دوپاره و بیسرو ته" دانسته که نمیتواند بین قسمتهای داستانی و مستند گونهاش، ارتباط ایجاد کند و برخی دیگر نیز آن را "سمفونی و شعری سینمایی" درباره خلقت ارزیابی کردهاند.
جایزه بهترین بازیگر مرد را ژان دو ژاردن فرانسوی برای بازی در فیلم "هنرمند" (بازیگر) ساخته میشل هازاناویسیوس دریافت کرد.
فیلم "هنرمند"، اثری نوستالژیک در ستایش سینمای صامت است و بازی ژان دو ژاردن در نقش جرج والنتاین یادآور بازیگر بزرگ سینمای عصر صامت داگلاس فربنکس (پدر) است. هنرمندی موفق که با ورود صدا به سینما، انگیزه خود را برای ادامه کار از دست میدهد و دچار سرخوردگی می شود اما در نهایت چارهای جز سازش ندارد.
برد پیت برای بازی قابل توجهش در فیلم درخت زندگی ساخته ترنس مالیک، شان پن برای بازی در نقش یک خواننده راک سابق و میشل پیکولی برای بازی در نقش پاپ در فیلم ما یک پاپ داریم ساخته نانی مورتی، هم شانس زیادی برای دریافت این جایزه داشتند.
برنده جایزه بهترین بازیگر زن جشنواره کن، بازیگر آمریکایی کریستن دانست شد که بازی تاثیر گذاری در نقش جاستین در فیلم ملانکولیا ساخته لارس فون تریه ارائه کرده بود.
وی بعد از دریافت جایزه اش گفت: من از فستیوال کن به خاطر نگه داشتن این فیلم در بخش مسابقه واقعا متشکرم و از لارس فون تریه نیز که به من اجازه داد با آزادی کامل نقش ام را بازی کنم، سپاسگذارم.
اشاره کریستن دانست به جنجالی است که سخنان تحریک آمیز لارس فون تریه در کنفرانس مطبوعاتی فیلم ملانکولیا در مورد نازیسم و همدردی او با هیتلر به پا کرد. جشنواره کن در واکنش به سخنان غیر متعارف فون تریه، او را "عنصر نامطلوب" جشنواره کن خواند و اعلام کرد که فون تریه نمیتواند در صورت برنده شدن نخل طلا، شخصا آن را دریافت کند.
جایزه بزرگ جشنواره کن نیز به طور مشترک به فیلمهای پسری با دوچرخه ساخته برادران داردن و روزی روزگاری در آناتولی ساخته نوری بیلگه جیلان تعلق گرفت.
برادران داردن دو بار به خاطر فیلمهای روزتا (1999) و پسربچه (2005) نخل طلای کن را دریافت کردند و پیشبینی میشد که امسال نیز برای سومین بار برنده این جایزه باشند.
پسری روی دوچرخه، همانند آثار قبلی برادران داردن در مورد افراد طرد شده جامعه است. این فیلم که با رویکرد نئورئالیستی برادران داردن ساخته شده، داستان پسربچه دوازده ساله ای به نام سیریل است که در یک یتیم خانه زندگی میکند. او به دنبال پدرش که او را طرد کرده و حاضر به نگهداری او نیست برمیآید اما مایوس و نا امید به زن جوان و تنهایی به نام سامانتا پناه میبرد که سرپرستی او را قبول کرده است.
نوری بیلگه جیلان که در حال حاضر مطرحترین فیلمساز سینمای ترکیه در عرصه بینالمللی است، سال گذشته جایزه بهترین کارگردانی را برای فیلم سه میمون دریافت کرد. وی تا کنون بخت دریافت نخل طلا را نداشته است.
نوری بیلگه جیلان که جایزهاش را از دست امیر کاستاریکا دریافت کرد، هنگام دریافت این جایزه گفت: از اینکه فیلم مرا در کن پذیرفتید، متشکرم. اما فیلم من در آخرین روز جشنواره نشان داده شد و بعید میدانم کسی آن را دیده باشد.
ژان لوک و پی یر داردن نیز از توماس دوره برای بازی در نقش سیریل و سیسیل دو فرانس در نقش سامانتا تشکر کردند.
جایزه بهترین کارگردانی نیز توسط نیکول گارسیا ستاره فرانسوی به نیکولاس ویندینگ رفن کارگردان دانمارکی به خاطر فیلم "بران" (Drive) اهدا شد. این فیلم داستان یک بدل کار فیلمهای اکشن هالیوودی است که بعد از اینکه قبول میکند به شوهر ایرنه، زن زیبایی که در همسایگی او زندگی میکند، کمک کند، وارد دنیای خطرناک دسته ای از جنایتکاران لوس آنجلس میشود.
جایزه ویژه هیأت داوران نیز به فیلم پلیس ساخته می ون لی بسکو از فرانسه تعلق گرفت.
پلیس، فیلمی گرم و زنده درباره دستهای از پلیس فرانسه است که وظیفه آنها حمایت از کودکانی است که از سوی افراد خانواده خود، مورد سوء استفاده جنسی قرار میگیرند.
رویکرد مستندگونه فیلمساز، هدایت مجموعه زیادی از بازیگران و کنترل میزانسنهای شلوغ و پیچیده از ویژگیهای این فیلم جالب بود. اما طولانی بودن فیلم، تعداد زیاد شخصیتها و سرگردانی فیلمساز بین نمایش مسائل خصوصی افراد پلیس و بحرانهای درونی آنها و زندگی قربانیان سوء استفادههای جنسی، عواملی بود که آن را شایسته دریافت نخل طلای کن نساخت.
می ون کارگردان و بازیگر فیلم پلیس که جایزه خود را از دست کایرا ماسترویانی، ستاره فرانسوی و دختر مارچلو ماسترویانی و کاترین دونوو دریافت کرد، هنگام دریافت این جایزه گفت: دخترم به من گفت که من نمیتوانم هنگام گرفتن جایزه، گریه نکنم. وی از بریگاد پلیس حمایت از خردسالان فرانسه نیز به خاطر همکاری شان در ساختن این فیلم تشکر کرد.
جایزه بهترین فیلمنامه نیز به فیلم "پانوشت" ساخته فیلمساز اسرائیلی جوزف سدار رسید.
این فیلم داستان کشمکش بین یک پدر و پسر دانشگاهی است که بر روی متون مذهبی و فرهنگی قوم یهود یا تلمود مطالعه و تحقیق میکنند. اما آنها متعلق به دو نسل متفاوت با گرایشهای متفاوتاند و هر کدام رویکرد متمایزی در تحقیقات تاریخی و علمی خود دارند. پدر که مقام علمیاش از سوی مراکز دانشگاهی و علمی اسرائیل نادیده گرفته شده و نتایج تحقیقاتش را همکار دانشگاهیاش سرقت کرده و به نام خود منتشر کرده، شخصیتی عصبی و تندخوست که از حضور در مجامع آکادمیک اکراه دارد اما پسرش برخلاف او، فردی خوشمشرب و مورد احترام در نظام آکادمیک است و به همین دلیل از سوی پدر به سطحی نگری در تحقیقات تلمودی متهم میشود. زمانی که پدر از سوی آکادمی علوم اسرائیل، برنده جایزه بزرگ علمی میشود، اوج درگیری و کشمکش آکادمیک و خانوادگی بین پدر و پسر است. رابطهای پیچیده که با حسادت، بخل و تنگ نظری آمیخته است. فیلم پانوشت، علیرغم تنش دراماتیک بین پدر و پسر که تنها عنصر جذاب و نیروی محرکه و پیش برنده داستان است، فیلمی معمولی و در حد ملودرامهای تلویزیونی است و اهدا جایزه بهترین فیلمنامه جشنواره کن به آن کمی سوالبرانگیز است.
نخل طلای بهترین فیلم کوتاه جشنواره کن نیز به فیلم کوتاه 15 دقیقه ای صلیب (Cross) ساخته فیلمساز فرانسوی مارینا ورودا رسید.
جایزه منتقدان بینالمللی فیلم (فیپرشی) نیز به فیلم لو آور ساخته آکی کوریسماکی فیلمساز فنلاندی اهدا شد. این فیلم نگاه تازهای به موقعیت مهاجران آفریقایی در سرزمینهای اروپایی دارد که با سبک ویژه و غیر رئالیستی کوریسماکی بیان شده است. برخی از منتقدان این فیلم را شایسته دریافت نخل طلای کن میدانستند.
شصت و چهارمین جشنواره فیلم کن، روز چهارشنبه ۱۱ مه (برابر با ۲۱اردیبهشت) با فیلم کمدی رمانتیک نیمه شب در پاریس ساخته وودی آلن در شهر ساحلی کن در جنوب فرانسه آغاز شد و روز بیست و دوم می با اهدا جایزه نخل طلا به فیلم درخت زندگی ساخته ترنس مالیک به کار خود پایان داد.