آفتابنیوز : آفتاب- افسانه احدی: با شروع قیام مردم لیبی در ١٧ فوریه ٢٠١١، که بهدنبال قیامهای مردمی دیگر کشورهای عربی آغاز شد، به نظر میرسید که همچون دیگر کشورهای عربی این قیام نیز در چهارچوب داخلی لیبی قرار بگیرد و خواستههای مشخصی از حکومت را دنبال کند. اما بهدنبال برخورد خشونتبار قذافی با مردم، این قیام به تدریج از شکل تظاهرات و اعتراضات خیابانی خارج و به جنگ داخلی تبدیل شده است.
افزایش خشونتها در لیبی و کشتار نیروهای طرفدار قذافی در شهرهای مختلف، باعث برانگیخته شدن افکار عمومی جهانی در این کشور شد. بر این اساس شورای امنیت سازمان ملل در نشستی به اقدامات خشونتبار قذافی پاسخ دهد و با تصویب قطعنامههای ١٩٧٠ و ١٩٧٣، ضمن اعلام برقراری منطقه پرواز ممنوع برفراز آسمان آن کشور، به نیروهای ناتو اجازه دهد تا «هرنوع اقدام ضروری» را علیه حملات قذافی به مردم بیدفاع لیبی، انجام دهد. با تصویب این قطعنامه ناتو رهبری اجرای منطقه پرواز ممنون و بمباران هوایی مواضع قذافی را برعهده گرفت. مقامهای ناتو اعلام کردند عملیات این سازمان با عنوان «حفاظتکننده یونیفید»
* سه هدف تحریم و ممنوعیت تسلیحات، اجرای منطقه پرواز ممنوع و اقدام برای حفاظت از غیرنظامیان را دنبال میکند.
با این حال، شواهد نشان میدهد که عملیات ناتو در لیبی، یکی از ضعیفترین فعالیتهای نظامی سازمان ناتو بعد از جنگ سرد است. در واقع عملیات ناتو در لیبی شامل مجموعهای از حملات پراکنده و بعضاً بمباران بیهدف بوده است که دستآورد قابل توجهی به همراه نداشته و حتی در مواردی به کشته شدن نیروهای انقلابی و معترض لیبی نیز منجر شده است.
انجام حملات هوایی بیشتر و انجام حملات اشتباه به مواضع انقلابیون که چندین نوبت تکرار شد و بالا رفتن تلفات غیرنظامیان، انتقادات از عملیات ناتو در میان اعضای ناتو و در خارج از این سازمان را افزایش داده است. مسلماً به درازا کشیده شدن این عملیات، هزینه سیاسی کشورهای عضو ناتو را افزایش خواهد داد و باعث میشود فشارها برای توقف عملیات، در شرایطی که هنوز مواضع معمر قذافی پابرجاست، افزایش یابد.
شکست در عملیات لیبی در شرایطی که ناتو در افغانستان نیز دستآورد قابل قبولی ندارد، کارایی ناتو را به ویژه در میان اعضای بدبین اروپایی این سازمان، زیر سوال خواهد برد. در حالی که عملیات نظامی نیاز به قاطعیت دارد، ناتو در شرایطی حملات نظامی خود را آغاز کرده است که بر یافتن راهحل سیاسی تکیه دارد.
به نظر میرسد عملیات کنونی ناتو در لیبی، به لحاظ فرماندهی دچار مشکلات متعددی است و یکی از مهمترین دلایل ضعف این عملیات نیز عدم مشارکت فعال آمریکاست. این کشور در گذشته همواره فرماندهی اصلی را در عملیات نظامی برعهده داشته است و در مواردی همچون بمباران بلگراد و اشغال افغانستان، نقش محوری داشته و بیشترین میزان نیروها و تجهیزات را بهکار گرفته است. آمریکا در عملیات گذشته ناتو با قاطعیت عمل میکرد و حتی اعضای ناراضی این سازمان را به نوعی با خود همراه میساخت، حتی در زمانی که علاوه بر هزینههای مادی، هزینههای سیاسی زیادی برای این کشور به دنبال داشت.
با این حال، در عملیات نظامی ناتو در لیبی نقش بسیار کمرنگی برعهده آمریکا بود و به جز بمباران پدافند هوایی نیروهای قذافی از طریق ناوهای مستقر در مدیترانه در روزهای اول آغاز عملیات ناتو، در بمبارن هوایی عملاً شرکت نکرد؛ در حالی که قطعنامه شورای امنیت، زمینه را برای مداخله نیروهای ناتو و نیروهای آمریکایی فراهم کرده بود. این تعلل موجب شد تا عملیات ناتو طولانی و در عمل بیثمر شود و قذافی بتواند همچنان شهرهایی که در اختیار مخالفان است را گلولهباران کند. در حالی که پیش از آغاز عملیات، مقامهای ناتو از پایان عملیات در لیبی «در ظرف چند روز» خبر میدادند.
دلایل متعددی برای عدم مشارکت جدی آمریکا در عملیات ناتو در لیبی عنوان شده است. به نظر میرسد یکی از مهمترین دلایل، مسائل داخلی آمریکا باشد. آمریکا هنوز با مشکلات متعدد اقتصادی روبهرو است که این امر باعث نارضایتی گستردهای از دولت اوباما شده است.
در حالی که تا زمان انتخابات ریاست جمهوری بیش از یک سال باقی مانده است، افت محبوبیت اوباما در میان قشرهای گوناگون در آمریکا، نگرانیهای زیادی را به وجود آورده است. نظرسنجیها پیش از آغاز عملیات ناتو در لیبی نیز از نارضایتی شدید مردم از شروع عملیات جدیدی در لیبی حکایت داشت. مردم آمریکا صرف هزینههای جدید در لیبی را در حالی که عملیات ناتو در افغانستان هنوز پایان مشخصی ندارد، قابل قبول نمیدانند.
از طرف دیگر آمریکا نیازمند اولویتبندی است و به نظر میرسد با چنین شرایطی، افغانستان و حفظ مواضع این کشور در خلیج فارس، بیش از شرایط لیبی برای مقامهای آمریکایی اولویت داشته باشد.
از جمله تحولاتی که شاید بتواند تأثیری بر عملکرد آمریکا در قبال لیبی داشته باشد، اعلام مرگ بن لادن طی یک عملیات نظامی در پاکستان است. دولت اوباما تلاش کرده تا حداکثر بهرهبرداری را از این عملیات ببرد و از آن به عنوان دستآورد بزرگ خود یاد کند که شاید تا حدی بتواند در انتخابات آینده مثمر ثمر باشد. ولی به نظر میرسد از آن مهمتر این است که مرگ بن لادن به لحاظ روانی مورد نیاز آمریکاست تا در نزد افکار عمومی، عملیات افغانستان را رو به پایان نشان دهد تا شاید بتواند با خیال آسوده در آینده در عملیاتی نظیر عملیات لیبی مشارکت فعال داشته باشد.
تجربه لیبی تاکنون نشان داده ناتو نمیتواند با وجود تردیدهای فراوان در میان اعضایش، بازوی نظامی شورای امنیت سازمان ملل باشد؛ ایدهای که در گذشته مورد تأکید مقامهای آمریکایی بود. تردیدها و مخالفتها در میان اعضای ناتو از زمان حمله ناتو به صربستان، بسیار عمیقتر شده و به نظر میرسد مانع مهمی در اجرای هرنوع عملیات جدیدی باشد.