آفتابنیوز : 
بشارتي اخیرا بخشي از خاطرات سالهاي گذشته خود را بازگو كرده است.
او ذكر خاطراتش را از دوران قبل از انقلاب آغاز كرد و با بسيار سخت توصيف كردن شرايط كشور، خاطرنشان كرد: «بعد از سال 1340 و رفراندوم ششم بهمن و با طرحهاي اصلاحات اراضي و ملي شدن جنگلها، كشاورزي و دامداري تقريباً نابود شد. طرحهايي كه آمريكاييها براي از بين بردن توليدات داخلي آنها را برنامهريزي كرده بودند. پس از آن مجبور به واردات محصولات كشاورزي از ساير كشورها شديم. پس از آن علما و در راس آنها امام مبارزات را آغاز كردند. كساني هم مثل من از دور دستي بر آتش داشتند. اين مبارزات به تبعيد امام (ره) و تحمل سالهاي سخت 43 تا 48 انجاميد. در اين سالها مبارزه چنداني نداشتيم. بعد از اين سالها بود كه مبارازت فراگير شد و بسياري از جوانان پيرو امام شدند. امام در تبعيد بودند و ما اعلاميهها و نوارهاي ايشان را تكثير ميكرديم.»
وي ادامه داد: «در جريان مبارزات انقلابي به پنج سال زندان محكوم شدم و در عين حال تنها زندانياي بودم كه در طول اين پنج سال ملاقاتي نداشتم. در سلولي بودم كه شب و روز را تشخيص نميدادم و يك سال و هفت روز را به تنهايي در اين سلول گذراندم.»
بشارتي با تلخ و شيرين خواندن دوران زندان، توضيح داد: «تلخ از اين جهت كه سرانجامي جز ظلم نداشت و شيرين چون زندانها پر بود از آزادگان و مبارزان كه به همه اميدواري ميداد. اين نويد يك آزادي بود كه به شب هرچه سر آيد به سحر نزديك است. مبارزات ما ادامه پيدا كرد بطوري كه ارتشبد فردوست اعتراف كرد تاسوعا و عاشوراي سال 57 پايان سلطه شاه بود.»
عضو سابق شوراي فرماندهي سپاه در خصوص خاطراتش پس از انقلاب نيز اظهار داشت: «بعد از پيروزي انقلاب به بازجويي سران رژيم شاه پرداختم، چون خودم تجربه بازجويي داشتم. يادم ميآيد يك روز ظهر در دفتر كارم مشغول بودم كه دكتر تهراني را آوردند. دكتر تهراني از خشنترين بازجوها بود. از پشت ميز بلند شدم و از او استقبال كردم به او گفتم "تو بيشتر از هزار شلاق به من زدي، ولي من همه را فراموش كردم". حداقل حق من اين بود كه يك سيلي به او ميزدم ولي اين كار را نكردم چون كار ما انتقام نيست. همه بايد به حقوق خودشان برسند. پس از انقلاب اسلامي به شكرانه اين پيروزي بزرگ، دشمنان را عفو كرديم. يعني درست در زماني كه در اوج قدرت بوديم. ما كه منتقم نيستيم، ما پيروان پيامبري هستيم كه وقتي در سال هشتم هجري به مكه وارد شد، همه كفار را بخشيد. امام نيز در همين راستا در سال 58 دستور عفو عمومي را صادر كردند. پس از انقلاب به عضويت شوراي فرماندهي سپاه پاسداران انقلاب اسلامي درآمدم. در آن زمان يك كميته استقبال از امام تشكيل شد كه مسلح بودند و بعد كميته استقبال و سپاه در هم ادغام شدند، بطوري كه بعد از انقلاب غربيها به سپاه ميگفتند گارد ملي.»
وي با بيان اينكه در ابتداي انقلاب نابساماني بسيار گستردهاي وجود داشت، افزود: «نظاميان زيادي فرار كرده بودند و ارتش و ساواك منحل شدند. مردم هم پرتوقع و خواهان برقراري آرامش بودند. بسياري از كارمندان هم نميتوانستند خود را با انقلاب هماهنگ كنند و به همين دليل از دستورات سرپيچي ميكردند.»
* علاقهمند بودم به دانشجويان اجازه فعاليت بدهم
عليمحمد بشارتي در ادامه گفتوگو در خصوص نوع برخورد وزارت كشور آن زمان با تجمعات دانشجويي و چكونگي صدور مجوز برگزاري اين قبيل تجمعات، اظهار داشت: «من هميشه براي اداره امور به اين اصل معتقدم كه در يك نظام قانونمند، كارگزاران مطيع قانون هستند. طبق قانون، وزير كشور بايد با برگزاري تجمعات موافقت كند. البته اين موافقت دو نوع دارد: جبري و اعتقادي. موافقت با برگزاري تجمعات، بخصوص تجمعات دانشجويي براي من جبري نبود؛ بلكه به دانشجويان و نقش آنها در نقد عملكرد دولت معتقدم. من علاقهمند بودم كه دانشجويان را ببينم و به آنها اجازه فعاليت بدهم. دانشجويان بخش قابل توجهي از سرمايههاي هر كشوري هستند و به هر ميزان كه در كشور ما فعال شوند، نشانه پويايي انقلاب است.»
وزير كشور دولت هاشمي رفسنجاني تصريح كرد: «نماد آزادي و آزاديخواهي هر نظامي، فعال بودن گروههاي سياسي آن كشور است. درس انقلاب براي همه، پويايي و روشنگري است. دانشجوها را به راحتي نميتوان قانع و تسليم كرد. عكسالعمل يك دولتمرد نسبت به اين مساله خيلي مهم است. نميتوان صورت مساله را پاك كرد.»
* در دوم خرداد هم بحث تقلب مطرح بود
بشارتي در ادامه سخنانش به انتخابات دوم خرداد 76 اشاره كرد و گفت: «در كشور ما تقريبا هر سال يك انتخابات برگزار ميشود و مردم به دليل اينكه انقلاب را از خودشان ميدانند، در آن شركت ميكنند. يكي از بحثهاي هميشگي هر انتخاباتي، بحث تقلب است. بخاطر دارم كه در انتخابات سال 76 هم اين بحث مطرح شد. مفهوم تقلب در انتخابات بايد روشن شود. وزير كشور يا وزارت كشور توانايي اين كار را ندارد، چون در حوزههاي سراسر كشور انتخابات برگزار ميشود و نتايج اعلام ميشود پس نميتوانند دخالت كنند. پس بحث به حوزه ها برميگردد. در انتخابات مجلس هر شهري نماينده خود را توسط فرماندار و استاندار اعلام ميكند و در انتخابات رياست جمهوري نتايج آراء شمرده شده به وزارت كشور اطلاع داده ميشود. در شمارش آراء حوزهها نيز نهايتاً تا پنج درصد خطا قابل پذيرش است و بيشتر از آن عمدي به حساب ميآيد.»