آفتابنیوز : آفتاب: با انتشار یادداشت تندوتیزی که چند روز پیش در روزنامه جامجم ارگان رسمی صدا وسیما منتشر شد به نظر میرسد جنگ سرد میان مهران و مدیری و قهوه تلخ به مرحله جدیدی رسیده است.
روزنامه جام جم در یادداشت خود نامی از سریال قهوه تلخ نبرده ولی یادداشت خودرا به گونهای نوشته که همه متوجه شوند که منظورش قهوه تلخ است. اما آن چه که باعث انتقاد جام جم شده توقف یک ماهه پخش قهوه تلخ است و همین موضوع باعث شده ارگان رسمی صداوسیما، این توقف را نوعی بیاحترامی به مخاطب بداند.
وقتی صداو سیما دغدغه احترام به مخاطب پیدا میکندجام جم در یادداشت خود نوشته: احترام به مخاطب! اين جمله معمولا تا شنيده، خوانده يا حتی ديده میشود، ذهن مستقيما به سمت تلويزيون میرود. شايد به اين دليل كه تلويزيون مدام از مخاطبانش میگويد و از آنها میخواهد با نظراتشان، برنامهسازان را در بهتر شدن برنامهها ياري كنند. اما واقعيت اين است كه «مخاطب» فقط برای تلويزيون تعريف نشده است. همه رسانهها مخاطب دارند و بايد به او احترام بگذارند. احترام به مخاطب وقتی تعريف واقعی خود را پيدا میكند كه به او كمفروشی نشود و حتی كار به جاهايی نرسد كه مخاطب به اين نتيجه برسد كه سرش كلاه گذاشتهاند.
اتهام کمفروشی به قهوه تلخارگان رسمی صدا وسیما درادامه نوشته: در رسانه فراگيری مانند شبكه نمايش خانگی هم اين كمفروشی و ناديده گرفتن حقوق مخاطب میتواند شايع شود و پخش يک سريال كه 24 سری آن يعنی 72 قسمت از آن به مخاطب عرضه شده به يكباره و بیهيچ دليل قانع كنندهای، متوقف شود.
به جیب زدن سود بالا توسط قهوه تلخ از نگاه تلویزیونیها نویسنده جام جم درادامه یادداشت خود نوشته: اين توقف در حالی است كه همه مردم يا همان كسانی كه در تعريف مخاطب جای میگيرند، میدانند كه سازندگان اين سريال «سود» بالايی را به جيب زدهاند. سود نوشجانشان! اما در اين ميان مخاطب چه میشود؟ آيا بايد در مقابل همراهی با سازندگان سريالهای شبكه نمايش خانگی احساس كند كه كلاه بزرگی برسرش رفته است؟ میگويند تلويزيون بودجهاش را از بيتالمال و دولت تامين میكند به همين دليل بايد به مخاطب متعهد باشد. اينهم درست! اما آيا شبكه نمايش خانگی كه دولتی است و سريالی كه با پول مردم توليد شده و به خود مردم فروخته شده، نبايد نسبت به مخاطب خود متعهد باشد؟
طعنه مدیر ارشاد به تلویزیون به خاطر توجه به قهوه تلخ اما گویا تلویزیونی که از زمان نمایش مجموعه قهوه تلخ در شبکه نمایش خانگی دست به بایکوت این مجموعه پر طرفدارزده و اساسا اختلاف با مهران مدیری باعث شد تا قهوه تلخ به جای تلویزیون سر از شبکه نمایش خانگی در آورد حالا این روزها به شکل جالبی به سریال قهوه تلخ پرداخته است. رویکردی که باعث طعنه و کنایه جالب یکی از مدیران معاونت سینمایی و وزارت ارشاد به صدا وسیما شده است.
تریبون دادن برای اسرار مگوسعید رجبی فروتن مدیر کل ادره همکاریهای سمعی بصری وزارت ارشاد که مسئول مستقیم دادن مجوز به قسمتهای مختلف قهوه تلخ است به تازگی در سایت خود دراین باره نوشته: تصور اینکه یک روز از هرگونه صحبت درباره بعضی چیزها منع شوی و بعد ورق برگردد و برای صحبت درباره همان اسرار مگو! تریبون در اختیارت بگذارند، به چیزی شبیه رویا میماند.
ممنوعیت دیروز ورفع امروز؟! آقای فروتن در سایت خود نوشته که خبرنگاری که صدا و سیمای او برای بنده و شما آشناست در کمال ناباوری میکروفن را بطرفم گرفت تا در مقابل دوربین خبر ساعت 21 دلایل تاخیر در عرضه بعضی از سریالهای ایرانی و خارجی را توضیح دهم. هنوز در شش و بش این بودم که ...اسم سریالی را ببرم یا نبرم خبرنگار تیر خلاص را زد و نام سریالهای ایرانی شبکه را به زبان آورد. گفتوگو که تمام شد، طاقت نیاوردم از خبرنگار دلیل ممنوعیت دیروز و رفع امروز آن را سوال کردم. از اظهار بیاطلاعی او تازه متوجه شدم در تشکیلات عریض و طویل جایی که او کار میکند، برخلاف ظاهر، دیدگاهها و نگرشهای متکثری حاکم است. به هر حال تا حاصل کار خبرنگار محترم به روی آنتن نرفت، از نیت خیری که در ورای مصاحبه نهفته بود، مطمئن نشدم.
قهوه تلخی که مورد تایید ضرغامی نیست حالا دیگر بسیاری از ماجرای اختلاف مهران مدیری و صداوسیما بر سر عرضه قهوه تلخ خبر دارند و بسیاری هنوز این جمله ضرغامی را که گفته بود قهوه تلخ مورد تایید مانیست را به یاد دارند. همینها نشان میهد که داستان کشمش تلویزیون و مدیری همچنان ادامه دارد. اگر چه بعدها برخی مدیران بلندپایه تلویزیون در مصاحبههایی عنوان کردند که در زمینه همکاری با مهران مدیری مشکلی ندارندولی از نظر برخی این اظهارات تعارفاتی بیش نیست.
جنگ ضرغامی با مدیری به روایت رسانهها بد نیست بدانید هفتهنامه همشهری جوان در شماره اواخر آبان ماه سال گذشته گزارش تخیلی از یک میدان جنگ خیالی منتشر کرده بود که دریک طرف آن عزتالله ضرغامی به عنوان فرمانده قرار دارد و در طرف دیگر میدان جنگ مهران مدیری.
در این گزارش بامزه و نسبتا طنز در معرفی ضر غامی به عنوان یکی از فرماندهان جنگ نوشته بود: سلطان تپههای جام جم و حاکم شش ساله رسانه ملی ظاهرا برای او این جنگ اهمیت چندانی ندارد و خودش را آفتابی نمیکند. ایده او برای این جنگ ارسال پی در پی سپاه است. سپاهیان ضرغامی همان مجموعههای طنز هرشبی بودند. ضرغامی نیروهایش را بین شبکههای مختلف تقسیم کرده. ضمن اینکه ضرغامی چند نبرد سنگین هم بیرون از این جبهه با کانالهای ماهواره ای دارد که خبرهای خوشی از آن جبههها به گوش نمیرسد.
سیستمی شبیه اسکندر این هفتهنامه همچنین درمعرفی مهران مدیری به عنوان فرمانده جبهه قابل نوشته بود: مهران مدیری سیستم اش شبیه اسکندر است. خودش دروسط میدن حاضر است شاید برای همین هم اسمش را گذاشته بلوتوث کبیر. با کلی تجربه و اعباری که در جبهه مقابل به دست ارده. حالا مثل اسپارتاکوس برای خودش دمودستگاهی زده وکلی هم فدای دارد....
تاکتیک ضرغامی: حملات منظم شبانه دراین گزارش جالب از یک گزارش گرافیکی جالب تری استفاده شده و در ادامه نوشته بود: این طرف میدان ضرغامی از ترفند شلیک پی در پی و مواج استفاده میکند. سراغ چهرههای امتحان پس داده رفته اما دستشان را برای انواع استفاده از همه نوع اسلحه و مهمات باز گذاشته و خطوط قرمز استفاده از آنها را عقب برده.
تاکیک جبهه مهران مدیری تاکتیک مهران مدیری: جبهه مهران مدیری تفکرات پارتیزانی دارد و ملغمهای از چند تاکتیک وضعف را با شدت وضعف پیش میبرد چون این یک جنگ 90 قسمتی است و باید تا آخر دوام بیاورد حملاتش هفتگی است و هرهفته با ضربهای سهگانه، تکی به جبهه میزند.
تخریبچیهای دو جبهه در جبهه مهران مدیری هم پیرمردهای قهوه تلخ به عنوان تخریب چی حضور دارند که شبیخون بزرگ این دو نفر با تکیهکلامهای "کیه ؟"،"چی بود ؟"، "نقاشی میکشیام"، "بعله" به عمق میدان روبرو نفوذ کردهاند. میزان تکرار تکیهکلامهای این دونفر در سطح جامعه نشان میدهند رسانه ملی دراین خط عقبنشینی کرده.
جای خالی عطاران و مدیری به روایت رضا رویگری در چند سال اخیری که مهران مدیری و عطاران از تلویزیون به دور بودهاند بسیاری از دور بودن این دو هنرمند محبوب اظهار نگرانی کردهاند. یکی از این افراد رضا رویگری بازیگر مطرح سینما و تلویزیون است که در اظهاراتی عنوان کرده بود که جای خالی مهران مدیری و عطاران در تلویزیون حس میشود.
به گفته رضا رویگری: مهران مدیری از جمله نوابغ سینما و تلویزیون به شمار میرود که با بهرهگیری از تیم نویسندگی قدرتمند و هنر خلق ایده در جهت پیشبرد روایت اثر به نمونهای مثالی در تاریخ تلویزیون بدل شده است و به همین علت در شرایط کنونی جای خالی عطاران و مدیری در تلویزیون حس میشود.