آفتابنیوز : آفتاب- نفیسه زارعکهن: این روزها حضور یا عدم حضور اصلاحطلبان در فضای سیاسی در هالهای از ابهام فرو رفته است و غیبت این طیف از فعالان عرصه سیاست چنان به چشم میآید که از کنار آن به راحتی نمیتوان عبور کرد؛ خاصه آنکه انتخاباتی در پیش است و در حالی که رقیب مشغول دستهبندی و طیفبندی است، این طیف حتی درباره چگونگی فعالیت و حضورش در فضای سیاسی نیز به نتیجهای نرسیده است؛ طیفی که هشت سال سکان اجرایی کشور را به دست داشته و مجلسی را از آن خود کرده، حال بعد از گذشت 14سال درباره حضورش در عرصه سیاسی و تاثیرگذاری بر کشور دچار تردید شده است.
در چنین شرایطی است که برخی از اصلاحطلبان ادامه فعل و حیات سیاسی این دسته از سیاستمداران ایرانی را، منوط به توجه مسوولان به خواستههای این گروه دانستهاند و از جانب دیگر برخی از جریان رقیب بر این باورند که آنها باید نام و تابلویی جدید را برای حضورشان در عرصه سیاست در نظر بگیرند.
از همین روست که آیتالله موسوی خویینی که چندی است سکوت خود را شکسته و به صورت مکتوب در پایگاه اینترنتیاش به سوالات پاسخ میگوید در پاسخ به این سوال شرق که «راه برون رفت اصلاحطلبان در شرایط فعلی را درچه میدانید»، گفت: «اصلاحطلبان در شرایطی قرار نگرفتهاند که بخواهند خود را از آن شرایط بیرون بکشند.»
دبیر مجمع روحانیون مبارز در پاسخ مکتوبش ادامه داده است: هدف اصلاحطلبان حفظ جمهوری اسلامی است برای رسیدن به اهدافی که در قانون اساسی بیان شده است. بدیهی است هر ملتی در پیمودن راه توسعه و پیشرفت لازم به اصلاح سازوکارهای خرد و کلانی دارد که مانع این توسعه و پیشرفت است. ملاحظه میکنید که تقریبا 10 سال پس از پیروزی انقلاب اسلامی و پیمودن قدمهای سخت سالهای دهه اول، حضرت امام خود در اصلاح اصولی از قانون اساسی پیشقدم شدند و شورای بازنگری قانون اساسی را تشکیل دادند و نیز مجلس شورای اسلامی بارها دست به اصلاح قوانینی زده است که در سالهای اولیه انقلاب تصویب شده بود. موسوی خویینی سپس افزوده است: نمیخواهم بگویم در تمام مواردی که مجلس قوانین جدیدی را جایگزین قوانین گذشته کرده به درستی کار خود را انجام داده است ولی مهم این است که نمایندگان خود را در چارچوب قوانین دهه اول زندانی نکردهاند و براساس تشخیص خود دست به اصلاح و تغییر قوانین زدهاند و اصلاحطلبان نیز هدفی جز اصلاح مستمر سازوکارها و ساختارهای ناکارآمد ندارند. این اصلاحات مستمر باید در جهت حفظ منافع و مصالح ملی در چارچوب باورهای بنیادی جامعه باشد و تلاش برای نیل به این هدف، کاری است مستمر و مقدس و اگر در مسیر این تلاش، مردم با رضایت و حضور خود، قدرت اجرایی و اداره کشور را به دست آنان سپردند، آن را به عنوان یک وظیفه میپذیرند و اگر این توفیق دست نداد وظیفه اول به قدرت خود باقی است. بنابراین راه اصلاحات به بن بست نرسیده است که برای برون رفت از آن چارهجویی کنند.
دبیر مجمع روحانیون مبارز آنگاه تاکید کرده است: شاید در اینجا تذکر یک نکته مفید باشد و آن، این است که جریانی اصلاحطلبان را در تقابل با خود میبیند و در مقابله با آنان از خود بیتابی نشان میدهد. اما با این حال این جریان یکدست نیست و حداقل به دو گروه قابل تقسیماند. یک گروه تنها به قدرت و حفظ آن میاندیشد و چنان شیفته افکار خود است که هیچ نیازی به شنیدن سخن اصلاحطلبان نمیبیند و به همین علت تنها راهکار خود را در مقابل جریان اصلاحات، سرکوب تا نابودی کامل آنان میداند. ولی در کنار این گروه، گروه دومی نیز حضور دارند. این گروه با وجود نگاه بدبینانهای که به اصلاحطلبان دارند اما هنوز حوصله و ظرفیت شنیدن سخنان اصلاحطلبان و تدبر در آن را دارند. در همین جا سریعاً یادآور میشوم که هدف من توصیه به سازش برای به چنگ آوردن قدرت نیست بلکه منظور این است که بگویم چرا باید امیدوار به نتیجه تلاشهای خود نباشیم، زیرا هنوز حتی در میان مخالفان جدی اصلاحطلبان، همه چشمها و گوشها برای درک سخنان ناصحانه و مشفقانه بسته نشده است. با این همه باز هم باید بر خدا توکل کرد و به لطف او امیدوار بود.