آفتابنیوز : آفتاب: روزنامه اعتماد در گفتوگویی با مسعود پزشکیان نوشت:
*جناح راست همان روزهای نخستین که کار سیاسی در ایران را شروع کردند یک اشتباه بزرگ مرتکب شدند، تصور میکردند که میتوان در یک کشور به چشماندازهای بهبود وضع کشور رسید بدون آنکه تفکر اصلاحطلبی وجود داشته باشد. در تمام علم سیاست، اصلاحطلبی معنای خاص خودش را دارد که دیگر جناح راست نمیتواند آن را به دلخواه خودش تغییر دهد و دلخوش باشد با ادبیات راست، میتوان جناح چپ ایجاد کرد. اصلاحطلبی یعنی عدالتخواهی، کیفیت، کارایی و جلب اعتماد عمومی.
*مگر اصولگرایان نمیگویند که میخواهند فرهنگ خاص خودشان را در جامعه رواج دهند؛ خب با این رفتارهایی که میکنند بیشتر مردم را از خود دور میکنند. به عنوان نمونه اگر قرار است فرهنگ اسلامی و مذهبی در کشور رواج پیدا کند، مطمئن باشند هیچ راهی بهتر از اصلاحات ندارند. آنها نگاهشان اشتباه است. بلد نیستند با مردم حرف بزنند. یک مثال برای اصولگراها همین موضوع فرهنگ است که در آن گرفتار شدهاند. وقتی میخواهیم در جامعه فرهنگ را اشاعه دهیم بالاخره باید طوری رفتار کنیم که مقبولیت ایجاد کنیم، نه اینکه با دعوا و از روی سر نیزه بخواهیم یک فرهنگ را در جامعه اشاعه دهیم. دفع کردن مردم که هنر نیست.
*اگر قرار باشد با زور با مردم حرف بزنیم سرانجام یکجا کم میآوریم و نمیتوانیم ادامه دهیم. اگر قرار است در جامعه بمانیم، باید با مردم باشیم نه در برابر آنها. موفقیت داشتن قدرت دولت و چندقوه نیست. اگر میخواهند مردم آنها را بپذیرند باید بتوانند مردم را قانع کنند که خیر آنها را میخواهند و تصمیم دارند به آنها خدمت کنند. اینها را باید در عمل ثابت کرد نه در شعار. مشکل دوستان این است که میخواهند به زور به مردم بگویند ما میخواهیم به شما خدمت کنیم. خب مردم هم میگویند؛ ما نمیخواهیم شما به ما خدمت کنید؛ دیگر چه میخواهید بگویید؟
*مشکل آقایان همین بود که فکر میکردند در اصلاحات عدالت نیست. در حالی که اندیشه چپ یکی از کلیدواژگانش عدالت است. مگر میشود حرف از اصلاحطلبی زد و عدالت را سانسور کرد؟ حالا هم بد نیست، قضاوتش با مردم که عدالت اصلاحطلبی دودش به چشم مردم رفت یا عدالتخواهی اصولگرایی؟ اصلاحات بدون عدالت ظلم به ملت بود و انصافا اصلاحطلبها حالا کارنامهشان را با افتخار میتوانند ارایه کنند که چقدر به شکل واقعی و نه شعاری برای بهبود وضع مردم تلاش کرده بودند. اصلاً اصلاحطلبی مجبور است بر اساس اندیشههایش به تمام قومیتها و فرهنگها عادلانه نگاه کند و خود مردم بهترین قاضی برای داوری هستند. درد آنجاست که ما نظر مردم را حذف و سانسور میکنیم و آرزوهای خودمان را به اسم مردم ارایه میدهیم. خب معلوم است که در نهایت یک جای کار بدجور لنگ میخورد. مشکل این است که آقایان دم از عدالت میزنند اما در نهایت تمام ارادهشان بر این است که حرف خود را غالب کنند.