آفتابنیوز : آفتاب- دکتر محمدباقر نوبخت*: ادعای دولت امریکا درخصوص سازماندهی ترور سفیر عربستان توسط ایران و ارجاع نسبتاً فوری آن به شورای امنیت، صرفنظر از توصیف اولیه این ادعا به داستان هالیودی و تشکیک جدی افکار عمومی نسبت به صحت اظهارات دولتمردان امریکایی و همزمانی آن با؛
- ارائه گزارش احمد شهید گزارشگر ویژه سازمان ملل مبنی بر نقض مکرر حقوق بشر در جمهوری اسلامی ایران
ـ نشر اخباری از آژانس بینالمللی انرژی اتمی در خصوص تمهید مقدمات گزارشی از فعالیتهای هستهای جمهوری اسلامی ایران
و در کنار قرائنی دیگر، حاکی از اجرای سناریویی توافقشده علیه جمهوری اسلامی ایران است.
شکلگیری اجماعی مجدد، به رهبری امریکا با هدف تحدید مساعی ایران در مسیر استقلال و توسعه و تهدید امنیت ملی کشورمان در حالی انجام میشود که در سه دهۀ گذشته، ملت بزرگ ایران بارها با اشکال مختلف این همداستانیها مواجه بوده است. بدون تردید تهاجم نظامی رژیم صدام به خاک جمهوری اسلامی ایران و رخداد جنایات متعددی در جنگ توسط آن رژیم، که در سایه اجماع و حمایت قدرتهای استکباری صورت گرفته است، به ویژه فاجعه هدفگیری هواپیمای مسافربری ایران از سوی ناو جنگی امریکا، نمادهای بارز و مشخصی از عداوت و کینه دیرینه این ابرقدرت نسبت به منافع ملی ایران است.
پس از تحریمهای امریکا علیه جمهوری اسلامی ایران، تهاجم گسترده و برنامهریزی شده ارتش صدام در شرایطی عملیاتی گردید که در آن روز؛
ـ ارتش جمهوری اسلامی ایران پس از تموجات ناشی از انقلاب هنوز بازسازی نشده بود،
ـ بسیج نیروهای مردمی متناسب با ضرورتهای جنگ، انسجام نیافته بود،
ـ و سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران، برای رویارویی در چنین شرایطی نابرابر سازماندهی نشده بود.
اما آنچه باید امریکا و شرکای آن در اجماع بدانند، این است که به رغم همۀ کمکهای مالی، اطلاعاتی و نظامی که از سوی آنها نسبت به ارتش صدام شکل گرفته بود و از یکسو با:
ـ دلارهای نفتی برخی از کشورهای منطقه به ویژه عربستان
ـ اطلاعات ارزندۀ آواکسهای امریکایی،
ـ تسلیحات الکترونیکی میراژهای فرانسوی
ـ آتشباری تانکهای چیفتن انگلیسی
ـ تسلیحات شیمیایی آلمانی
و از سوی دیگر با تقویت مستمر همسایۀ بزرگ شمالی نسبت به قوای مرعوب صدام از طریق؛
ـ تانکهای T72
ـ موشکهای زمین به زمین اسکاد ١٠٠
ـ سوخو و میگهای جنگی ٢١، ٢٣، ٢٥
صورت گرفت، امروز در سایه صبر و جهاد و استمرار پیوند معنوی و عاطفی مردم و رهبری؛
ـ ارتش جمهوری اسلامی ایران مجهز و نوسازی شده است.
ـ بسیج تودههای مردمی در قالب تشکلهای نیروی مقاومت از انسجام و انضباط چشمگیر برخوردار شده است.
ـ سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران با اقتدار برای عملیات در عرصههای مختلف سازمان یافته است.
ـ دانشمندان ایرانی نیز از فضای انگسترمی هستۀ اتم تا مدارهای فوقجویی و در فضای بیکران طبیعت الهی، ارتقای نظام جمهوری اسلامی ایران را پژوهش میکنند. تحولات مذکور این پرسش را مطرح مینماید که،
آیا مقایسه وضعیت دیروز و امروز عراق و ایران با وجود ارادۀ امریکا و اهداف جنگ هشتساله علیه جمهوری اسلامی و فرجام عبرتانگیز صدام، تحقق وعدههای الهی نیست؟
یُریدُونَ یُعطِفوُا نُورَ اللهِ بأَفْواهِهِمْ وَاللهُ مُتُّم نُورِه وَلَوْکُرِهَ الکفِرون
تحولات نظام اسلامی را میتوان ملهم از قرآن کریم و از منظر کتب مقدس تورات و انجیل به دانهای تمثیل کرد که:
«چون نخست سر از خاک برآرد، شاخهای نازک و ضعیف باشد. پس از آن قوت یابد، تا آنکه قوی گردد و بر ساق خود راست و محکم بایستد که دهقانان در تماشای آن حیران بمانند. این برای آن است که کافران را به خشم آورد و (تا همه بدانند) که مغفرت و اجر عظیم خداوند برای مؤمنان و صالحان یک وعدۀ (محتوم) الهی است» [سورۀ فتح آیه ٢٩]
اما آنچه ضروریتر است تا ما بدانیم، چرایی برخورداری از این عنایت و چگونگی استمرار آن است.
به استناد صدر آیه یاد شده، شایستگان برخوردار از اجر عظیم، «بر کافران بسیار دلسخت و با یکدیگر شفیق و مهربانند. آنان را در حال رکوع و سجود نماز بسیار بنگری ...»
به راستی اگر رزمندگان اسلام در دوران دفاع مقدس به جای تهجد و مناجات شبانه و سختی و مقاومت مستمر در برابر دشمن و تمسک به سلوکی نرم و پرعاطفه نسبت به هم، صرفاً به بهانه وجود اختلاف سلایق سیاسی، قومی و فرهنگی با یکدیگر سخت و مقاوم بودند؟
اگر به جای نوشتن از نیکی و اجلال یکدیگر و انعکاس آن در نامهها و وصیتنامههای خود، به قلم زدن از اوصاف کذب و بیپایه نسبت به هم، در شبنامهها و انتشار آن از طریق سایتها اقدام میکردند؟
اگر به جای تکریم و تقدیس پیشکسوتان جهاد، به دلیل اختلاف تاکتیک در مقابله با دشمن به توهین و تخریب آنها میپرداختند؟
اگر به جای دعا برای شفای برادران مجروح خود در فضای پرمعنویت جبههها، به خوردن گوشت برادر مرده خود از طریق غیبت و تهمت در فضای مجازی رسانهها مشغول میشدند؟
و اگر قرار میشد بهجای حضور همه جریانهای سیاسی، رزمندگان فقط از یک جناح سیاسی بودند و اگر ... بهویژه در شرایطی که به جای ارتش صدام که با ادعای غیرمقبول مرزی در شطالعرب و اروندرود، تهاجم را آغاز کرده بود، مستقیماً ارتش امریکا آن هم با اظهارات مقبول ضرورت رعایت حقوق بشر، مقابله با تروریسم و مخالفت با تولید و گسترش تسلیحات هستهای، در مقابل رزمندگان بود به راستی امروز نتیجه چه بود؟
و با این همه بداخلاقی و توجیهات سیاسی متداول، آیا باز هم میتوان شاهد تحقق وعدههای الهی بود؟ فَأَیْنَ تَذْهَبُون
*دبیرکل حزب اعتدال و توسعه