کد خبر: ۱۳۸۱۵
تاریخ انتشار : ۲۷ شهريور ۱۳۸۴ - ۱۱:۰۴

مي‌خواستند ايران را درگير واقعة 11 سپتامبركنند

آفتاب‌‌نیوز :  تعداد زيادي از كشورهايي كه خود مركز و پايگاه القاعده و طالبان بودند، با سوق دادن افراد و اعضاي وابسته به طالبان و القاعده به سوي ايران، گزارش‌هايي به جامعة جهاني مي‌دادند، مبني بر اين‌كه اعضاي القاعده در ايران هستند.

تعداد اندكي هم در خود ايران بر اين باور بودند اينها كساني هستند كه عليه كفار جنگيده‌اند و حالا به ما پناه آورده‌اند. پس نبايد آنها را به كشورهاي ديگر تحويل داد اما در نهايت، ايران توانست با مديريت بحران، از اين گردونة خطرناك به سلامت عبور كند.

چگونگي عبور ايران از اين بحران نفس‌گير را در گفت‌و‌گو با الهه كولايي در ميان گذاشتيم. وي در آن زمان عضو كميسيون امنيت ملي و سياست خارجي مجلس ششم بود و در عين حال، در كميتة ضد تروريستي كه تحت مديريت شوراي عالي امنيت ملي ايجاد شده بود، به عنوان نمايندة مجلس حضور و فعاليت داشت.

خانم كولايي وقتي اتفاق 11 سپتامبر روي داد، كجا بوديد؟

روز 11 سپتامبر سال 2001 من در كشور ليبي بودم. براي بردن پيام رييس‌ مجلس براي رؤساي كشورهاي ليبي، الجزاير و تونس به آفريقاي شمالي رفته بودم.

در آن زمان آقاي كروبي نمايندگاني را انتخاب كردند براي مذاكره با سران كشورهاي اسلامي جهت همگامي دربارة مسأله فلسطين. در آن زمان فشارهاي زيادي بر مردم فلسطين وارد مي‌شد. ما به دنبال جلب‌نظر رهبران كشورهاي اسلامي در اين رابطه بوديم و وحدت عمل را خواستار بوديم. من هم در آن روز، پيام رييس‌ مجلس را براي قذافي برده بودم. 

وقتي اين خبر را شنيديد، در جلسه بوديد يا در هتل و يا در حال مذاكره با مقامات ليبي؟

من در اتاقم در هتل بودم. با وحشت و حيرت زايدالوصفي صحنه‌هايي را كه تلويزيون دربارة آن اتفاق نشان مي‌داد، تماشا مي‌كردم.

من هم همانند ميليون‌ها نفر از مردم جهان كه در چنين لحظه‌هايي نگراني و وحشت بر وجود آنها مستولي مي‌شود، از اين واقعه متأسف بودم و از همه مهمتر متعجب از اين‌كه چگونه ممكن است چنين اتفاقي آن هم در آمريكا و نيويورك روي دهد. واقعاً نمي‌توانستم بفهمم چگونه مي‌توان يك هواپيماي مسافربري را به برج‌هايي با سكنة بسيار زياد كوبيد. اين ابهام را هم داشتم كه كار چه كساني است و چه اتفاقي افتاده است.

نخستين مظنوناني كه در آن لحظه به ذهنتان خطور كرد، چه كسان و يا چه گروه و چه كشوري بودند؟ بسياري در جهان غرب، در آن لحظه تمام توجه خود را به ايران معطوف كرده بودند؟ شما چطور؟

من در آن لحظه، هرگز، تصور نكردم كه مبادا اين كار كساني در داخل ايران باشد. به دليل اين‌كه روند تغييرات و دگرگوني‌هايي كه در جامعة ما به وجود آمده بود، پس از بيش از 20 سال، اين نگرش را در من ايجاد كرده بود كه ايران، تا حد زيادي، از افراط‌گرايي و خشونت‌گرايي فاصله گرفته است. من بر اين باور بودم كه نوعي از عقل‌گرايي در جمهوري اسلامي گسترش يافته است. بنابراين در آن لحظه فكر نكردم كه ممكن است كار كساني در ايران باشد. اندكي بعد هم مشخص شد، تهاجم، به هيچ وجه كار ايرانيان نبوده و 15 نفر از 19 تروريست‌ها از اتباع عربستان سعودي بودند.

اگر خاطرتان باشد براي نخستين‌بار پس از انقلاب در نمازجمعه بعد از 11 سپتامبر شعار «مرگ بر آمريكا» داده نشد و نگراني‌هايي حتي در بين مقامات ايراني وجود داشت كه مبادا آمريكا در واكنش به واقعة 11 سپتامبر به ايران حمله كند. اينها ناشي از چه تحليلي بود؟

با توجه به تصويري كه از كشور ايران در جهان وجود داشت، بروز اين نگراني‌ها در آن لحظات بسيار طبيعي بود. به هر حال، در ايران، در بعضي مواقع و درباره بعضي مسائل اتفاقاتي افتاده كه ناشي از نوعي خودسري در سيستم اجرايي و تصميم‌گيري در سطوح مختلف، بوده است كه البته هزينه‌ها زيادي را هم براي كشور به همراه داشته است. 

طبيعي بود كه تا روشن شدن نخستين نشانه عوامل آن اتفاق بزرگ، اين ترديد براي بسياري از تصميم‌گيران به وجود بيايد. ضمن اين‌كه يك چنين حادثة عظيم و هولناكي آنچنان ابعاد بزرگي داشت و دارد كه مقامات همة كشورها به نوعي منتظر روشن شدن علل و شواهد آن بودند. درواقع، عين تدبير و سياست بود كه افراد فوري قضاوت نكنند.

به نظر من، ما واكنش مناسب را نشان داديم. نخستين اظهارنظر رسمي كه اعلام همدردي آقاي خاتمي با مردم آمريكا و همچنين علائمي كه در سطح جامعة مدني ايران ارسال شد، حركات بسيار مثبتي بود كه در روند شناسايي عوامل، به طور فزاينده‌اي كمك كرد تا ثابت شود كه ايران هيچ نوع دخالتي در آن نداشته است. علاوه بر اين، برنامة مردمي در ميدان محسني و رفتن مردم براي امضاي دفتر يادبود قربانيان در دفتر حفاظت منافع آمريكا، نشان داد كه ايران هيچ نوع سمپاتي هم نسبت به عوامل آن اتفاق ندارد.
بنابراين آن تأخيرها خيلي سنجيده و دال بر سياست و كياست بود.

خانم كولايي شما عضوي از كميسيون امنيت ملي و سياست خارجي مجلس بوديد و حتماً مي‌دانيد كه در آن چند روز اول در پشت پرده سياست ايران در اين رابطه چه گذشت. تا اعلام نظر رسمي مقامات ايران و اين‌كه مشخص شد تهاجم كار ايراني‌ها نبود، چند روزي طول كشيد. همان طور كه گفتيد در بعضي مواقع اقدامات خودسرانه‌اي در بخشي از نظام تصميم‌گيري و تصميم‌سازي كشور روي داده بود. با توجه به آن سابقه و احتمالاً نگراني‌هايي كه در آن باره وجود داشت در آن چند روز، ايران چگونه توانست خود را از چالش برهاند؟

سياست خارجي ايران در بعضي مواقع با حوادثي مواجه شده كه ايران در آن نقش نداشته اما با توجه به فضاي تبليغاتي تندي كه عليه ايران وجود داشته دشمني آمريكا و صهيونيست‌ها فضا را عليه ايران سوق مي‌دادند و كشورمان را در جرگة متهمان اصلي قرار مي‌دادند. طبيعي بود كه در آن ايام نگراني‌هايي وجود داشت. البته يك نوع وحدت نظر دربارة محكوم كردن اين نوع اقدامات كه مردم بي‌گناه را هدف قرار مي‌دهد، در ميان تصميم‌گيران عالي كشور وجود داشت تا هيچ اقدامي صورت نگيرد كه پاي ايران به اين مسأله كشيده شود. 

البته در آن زمان تحليل‌ها متفاوت بود. برخي‌ها از نگاه مصلحت‌گرايانه و بعضي‌ها هم براساس يك باور عميق دروني، اين رفتارها را محكوم كردند. اگرچه انگيزه‌ها متفاوت بود، اما اين درايت در بين تصميم‌گيران عالي كشور وجود داشت كه منافع ايران ايجاب مي‌كند تا طوري رفتار نشود كه شبهه دخالت ايران در آن حادثه را تقويت كند.

خانم كولايي ! پس از روشن شدن بخش‌هايي از زواياي تاريك اتفاق 11سپتامبر، خبرهايي منتشر شد دال بر اين‌كه تعدادي از نيروهاي القائده در ايران هستند، يا بودند و از طريق ايران به عراق و كشورهاي ديگر رفتند. حتي يادم است كه مي‌گفتند پسر بن‌لادن هم در ايران ديده شده است.
بعد هم ايران اعلام كرد كه تعدادي از آنها را دستگير كرده و به كشورهاي متبوع خود تحويل داده است. از اين خبرها بسيار وجود داشت. اين خبرها اين شبهه را ايجاد مي‌كرد كه ممكن است كساني در ايران روابطي با چنين افرادي داشته‌اند و يا دارند. پروسه‌اي كه موجب شد ايران اين روزها و ماه‌هاي سخت را پشت سر بگذارد و خودش را وارد اين ماجرا نكند، چگونه طي شد؟

مي‌دانيد كه جايگاه كميسيون امنيت ملي و نمايندگان مجلس ششم در ارتباط با اطلاعات دقيق و جزئي، خيلي، قابل توجه نبود. به جرأت مي‌گويم كه در بسياري از نشست‌هاي باز و علني مجلس بيش از آنچه كه در مطبوعات منعكس مي‌شد، اطلاعاتي به نمايندگان مجلس ارائه نمي‌دادند. 

بنابراين من به‌عنوان نمايندة مجلس ششم در بسياري از موارد اطلاعاتم براي دسترسي به جزئيات از برخي از شما روزنامه‌نگاران هم كمتر بود.

اما يك مسألة ديگر هم وجود دارد و آن مفهوم ترور است. بعد از اين حوادث دو قطعنامة جهاني عليه تروريسم ومبارزه با آن صادر شد. كه پس از آن آمريكا هم جنگ جهاني عليه تروريسم را مطرح كرد و سياست‌هاي منطقه‌اي و جهاني خود را براساس اين چارچوب استوار كرد.

اين دو قطعنامه دست جامعة جهاني را براي مقابله با تروريسم بازگذاشت. اما مفهوم و تعريف ترور در اين قطعنامه‌ها روشن نشده است. البته اين مورد هم بحث جهاني دارد و هم بحث داخلي. در داخل كشور هم تفاهمي بر سر اين‌كه ترور و تروريسم چيست وجود ندارد. تا يك بار وقتي در كميسيون امنيت ملي و سياست خارجي بحث تروريسم و مقابله با آن را مطرح كرديم يكي از بزرگواران شوراي نگهبان كه در جلسه حضور داشت، گفت: شما مي‌خواهيد تصويب كنيد كه اگر يك نفر با كفار جنگيد و به ما پناه آورد را تحويل بدهيم. البته، اين قضيه مربوط به دوره زماني قبل از رخداد 11 سپتامبر بود. اما در مجموع، گروه‌هايي اندك در ايران وجود دارند كه اگرچه القاعده و طالبان ضد شيعه بودند و آنها را در افغانستان قتل عام كردند، بر اين باور بودند كه اينها مسلمان هستند و از شر كفار به ما پناه آورده‌اند و نمي‌توان آنها را به كفار تحويل داد.

اين مشكلاتي است كه در كشور ما وجود داشته و دارد. شايد ما هنوز ساز و كارهايي واقعي تعامل با جامعه جهاني را به درستي نمي‌شناسيم و از مسائلي صحبت مي‌كنيم كه در جامعه جهاني گوش شنوايي براي آنها وجود ندارد. معمولاً هم زماني متوجه اين مسائل مي‌شويم كه فرصت‌ها را از دست داده‌ايم.

اشاره كرديد كه در آن زمان ديدگاه‌هايي اندك براي حمايت از القاعده و طالبان در داخل وجود داشت. سؤال من اين است كه با توجه به وجود اين تفكر چه تمهيدات و تدابيري باعث شد تا ديدگاه‌هاي اين گروه، ايران را در معرض اتهام قرار ندهد؟

بعد از تصويب قعطنامه مبارزه با تروريسم كه به نوعي حاكميت ملي و استقلال كشورها را براي پاسخگويي به شبهات و سؤالات مربوط به مبارزات ضد تروريستي در جهان، زير سؤال مي‌برد در ايران هم با نظارت شوراي عالي امنيت ملي و همه دستگاه‌هايي كه مي‌توانستند در اين مورد نقش بازي كنند، فعاليت‌هايي شروع شد، اين همان عقل‌گرايي است كه من به آن اشاره كردم و شاهد گسترش آن هم بودم. البته چالش‌هايي بر سر راه خود داشت و همچنان هم دارد. در اين فرآيند، تهديدها به درستي درك مي‌شدند، عمق و گسترده‌گي آنها بهتر شناخته مي‌شد. در اين فرآيند بود كه كميته‌اي براي مبارزه با تروريسم تشكيل شد و اجازه ندادند كه مشكل مهم و اساسي در اين رابطه، گريبانگير ايران شود. اين كميته، مرتب عملكرد خود را به كميته‌اي كه در سازمان ملل براي اين كار تشكيل شده بود گزارش مي‌كرد. بنابراين در اين خصوص، متناسب با ساز و كارهاي جامعه جهاني عمل كرديم و اين تهديد از سر راه ايران رفع شد.

البته خيلي‌ها مي‌خواستند كه ايران را درگير اين ماجرا كنند. در همان ساعات اوليه پس از 11 سپتامبر، شارون و باراك به واشنگتن رفتند و به بوش گفتند كه كانون تروريسم ايران است و بايد آن را مورد هدف قرار داد. بنابراين با وجود اختلاف‌نظرهايي كه بود ما در اين باره مدبرانه عمل كرديم. غير از اين ما شاهد تلاش‌هاي كشورهايي بوديم كه ما در مقاطعي براي آنها هزينه‌هاي بسياري از محل منافع ملي خود پرداخته‌ايم، اما آنها در بدترين شرايط ايران را هدف قرار دادند. اين ماجرايي بود كه دربارة عراق تكرار شد. لابي‌هاي زيادي در آمريكا با حمايت اين كشورها ايجاد شد تا به جاي حمله به عراق به ايران حمله كنند.

پس ايران همواره با اين تهديدها روبه‌رو بوده است و سعي شده تا ايران را به سيبل و هدف تبديل كنند. حادثة 11 سپتامبر هم اين پتانسيل را داشت كه ايران را به هدف تبديل كند اما ما مدبرانه از آن عبور كرديم. بحث پولشويي هم همان زمان مطرح شد. از اين زاويه، وارد موضوع حمايت مالي از تروريسم شدند و ايران را به شدت تحت فشار قرار دادند. هدف اين بود كه از طريق اين اقدام منابع مالي گروه‌هاي تروريستي را قطع كنند.

مفاد آن دو قطعنامه سازمان ملل هر نوع حمايت مالي و معنوي از تروريست‌ها را در واقع موجب مسؤوليت دولت‌ها معرفي مي‌كند.

واژة هر نوع حمايت مالي و معنوي خيلي گسترده است و دست قدرت‌هاي جهاني به ويژه آمريكا را در اين باره بازمي‌گذارد و تفكيك منافع ملي با جهاني را دچار خدشه مي‌كند. 

خانم كولايي ًخودتان هم تقريباً به اين اشاره كرديد كه نقطه‌نظرات متفاوتي در اين باره مطرح بوده است. حداقل در حوزة تصميم‌گيري و تصميم‌سازي. مجموعة نظام چگونه اين فرآيند عقلانيت را حداقل دربارة حادثه 11 سپتامبر كسب كرد تا به سلامت ايران را از آن عبور دهد؟

يكي از نخستين اعتراض‌هاي مجلس در اين باره برمي‌گردد به جلسه‌اي كه ما در مركز پژوهش‌هاي مجلس داشتيم. ما در آن جلسه به حضور حكمتيار در تهران اعتراض كرديم. سرانجام هم حاميان وي او را از كشور بيرون بردند. چه مسؤولانه و يا چه غيرمسؤولانه. اما به هرحال اين كار را انجام دادند.

پس مجلس مجدانه پيگيري مسأله را با موفقيت دنبال كرد. من خودم از طرف آقاي كروبي رييس مجلس، انتخاب شدم تا در جلسات كميتة ضدتروريسم شركت كنم. در آنجا ديدم كه تمام دستگاه‌ها با جديت مسائل را پيگيري مي‌كنند تا نگذارند از بابت بي‌احتياطي، مسؤوليتي متوجه كشور شود. با اين همه ما در همسايگي خود با كشورهايي مواجه هستيم كه متأسفانه در سياست خارجي ما با اين كشورها خارج از قواعد بين‌المللي رفتار شده است. ما در اين كميته گزارش‌هايي را داشتيم كه بعضي از اين كشورها كه خودشان نيروي القائده را پذيرفته بودند و پايگاه‌هايي براي آنها در كشورشان درست كرده بودند، پس از اين واقعه، آنها را به سوي ايران سوق مي‌دادند و سپس گزارش مي‌دادند كه اعضاي القائده درايران هستند تا ايران را تحت فشار قرار دهند. اينها واقعيت‌هاي عرصة ديپلماسي جهاني است كه بايد با آنها متناسب با شرايط برخورد كرد. هم اين است كه منافع ملي را معيار همه رفتارهاي خود قرار دهيم.
بازدید از صفحه اول
ارسال به دوستان
نسخه چاپی
ذخیره
عضویت در خبرنامه
نظر شما
پرطرفدار ترین عناوین