آفتابنیوز : آفتاب- علیرضا خامسیان: اظهارات اخیر مشاور مطبوعاتی آقای احمدینژاد و رئیس خبرگزاری ایرنا که در قالب یاداشتی در ارگان دولت منتشر شد حاوی نکات قابل تامل و مناقشهبرانگیزی بود. چهآنکه آقای جوانفکر تمام مصائب و مشکلات کشور را تلویحاً متوجه اقای هاشمیرفسنجانی کردند حتی جناب جوانفکر بر این اعتقادند که انتشار نامههای خصوصی رهبری به آقای احمدینژاد کار آقای هاشمی و یا به زعم ایشان توسط عوامل رئیس مجمع تشخیص مصلحت صورت میگیرد.
برای نمونه مدیرعامل خبرگزاری دولت به انتشار مواضع رهبری درباره انتصاب آقای مشایی به سمت معاوناولی آقای احمدینژاد و یا مخالفت ایشان با برکناری وزیر اطلاعات اشاره کرده و آن را منتسب به آقای هاشمی میکنند.
نگارنده امیدوار است اینگونه اظهارات آقای جوانفکر ناشی از ضعف حافظه تاریخی ایشان باشد نه بغض و کینه از آقای هاشمی چرا که درخصوص انتشار نامه رهبری درباره مخالفت با انتصاب آقای مشایی به سمت معاوناولی در همان مقطع آقای جوانفکر حملاتی را متوجه حجت الاسلام ابوترابیفرد نایب رئیس وقت مجلس کردند چرا که اولین بار ایشان در قالب مصاحبهای با خبرگزاری ایسنا خبر از مخالفت رهبری با این انتصاب دادند و جناب جوافکر در تابستان سال ۸۸ در گفتوگوی مفصلی با خبرگزاری ایلنا مجدداً به آقای ابوترابی انتقاد کردند با این مضمون که “آقای ابوترابی مسئول انتشار دیدگاههای رهبری نیست”.
حال آیا آقای ابوترابی را باید از عوامل آقای هاشمی دانست؟ و آیا آقای هاشمی به نایب رئیس وقت مجلس گفتند شما نامه رهبری را منتشر کنید؟ بر همگان واضح و مبرهن است که آقای ابوترابی در جرگه حامیان دولت محسوب میشوند نه جز یاران و همفکران آقای هاشمی از سوی دیگر درباره مخالفت رهبری با برکناری وزیر اطلاعات هم بهتر است آقای جوانفکر رجوع به حافظه تاریخی خود کند تا دریابد که این رسانههای اصولگرای مخالف آقای هاشمی بودند که اولبار خبر از مخالفت رهبری با برکناری آقای مصلحی دادند. آیا سایتهایی نظیر مشرق، رجانیوز و جهاننیوز را باید از رسانههای نزدیک به آقای هاشمی قلمداد کرد؟ اگر آقای جوانفکر اینگونه تصور میکند که تکیه ایشان بر صندلی مدیریت یکی از بزرگترین مجموعه رسانهای کشور خطاست چرا که اگر مدیر رسانهای در تشخیص انتساب رسانهها و سایتهای موجود به جریانهای سیاسی دچار خطا و اشتباه شود که دیگر اطلاق عنوان ”مدیر رسانه” به هیچوجه زیبنده ایشان نیست.
از سوی دیگر آقای جوانفکر در یادداشت اخیر خود طرح عنوان جریان انحرافی در فضای سیاسی کشور را هم متوجه آقای هاشمی و رسانههای منتسب به ایشان دانستند. متاسفانه آقای جوانفکر در این موضعگیری هم دچار خطا و اشتباه فاحش شدند چرا که اگر رجوعی به سایتهای ذکر شده در سطور بالا کنند درمییابند که همین رسانههای اصوگرای بریده از طیف آقای احمدینژاد بودند که عنوان جریان انحرافی را برای این طیف مطرح کردند و حتی روزنامه کیهان کشف این جریان را جز افتخارات خود میداند؟ آیا روزنامه کیهان را باید از جمله رسانههای منسوب به آقای هاشمی دانست؟
پرواضح است که آیتالله هاشمیرفسنجانی در مقاطع مختلف انقلاب نسبت به انحراف از خط انقلاب هشدارهای لازم را داده بودند و اگر در این مقطع هم انحرافی ببینند بر خود فرض میدانند که بر تاریکخانههای انحرافیون نورافشانی کنند تا خطری متوجه اصل انقلاب نشود.
متاسفانه آقای جوانفکر در قامت مشاور مطبوعاتی رئیس دولت در استانه انتخاباتی دیگر سعی در دشمنسازی فرضی برای دولت کرد تا اولاً سرپوشی برای ناکارآمدیهای دولت بگذارد و ثانیاً با روش نخنما شده دوگانه هاشمی – احمدینژاد در انتخابات پیشرو توفیقی برای طیف منتسب به دولت فراهم کنند. غافلازاینکه شرایط امروز جامعه ایران با سالهای قبل بسیار متفاوت است و آقای احمدینژاد و برنامههایش دیگر حکایت هندوانه سربسته را ندارد که برخی به امید شیرینبودن آن، به ادعاها و شعارهای تبلیغاتی دل خوش کنند.
امروز اتفاقاً بر بسیاری از همراهان دیروز رئیس دولت هم آشکار شده که آنچه دلسوزانی مثل هاشمیرفسنجانی و بسیاری از کارشناسان اقتصادی و اجتماعی هشدار میدادند، واقعیتهایی بوده که متخصصان و پیران خردورز در خشت خام میدیند.