کد خبر: ۱۴۲۶۱۳
تاریخ انتشار : ۱۸ دی ۱۳۹۰ - ۱۶:۵۰
پیام بهرام بيضايي در رونمايي آثار درويشي:

حقيريم اگر سرمايه درويشي را به تاراج دهيم

آفتاب‌‌نیوز : آفتاب: در مراسمی که به بهانه رونمایی از موسیقی متن فیلم‌های محمدرضا درویشی برگزار شد، بهرام بيضايي(كارگردان سينما و تئاتر عصر) یک پیام صوتی برای این مراسم ارسال کرده بود که در این مراسم پخش شد. 

بیضایی سخن خود را دراين پيام صوتي اينگونه آغاز كرده بود: انتشار ساخته‌های موسیقی نمایشی و سینمایی محمدرضا درویشی را به محمدرضا درویشی، به ناشر، به اهل موسیقی، و اهل نمایش فیلم شادباش می‌‌گویم. دشواری‌های عادی شده‌ای که سر راه انتشار هر کار خلاقه و فرهنگی است، اهمیت انتشار این گرد آورده را دو چندان می‌کند!

وي ادامه داد ه بود: من دوستدار موسیقی هستم ولی منتقد موسیقی نیستم. سنجش این ساخته‌ها با دیگران و با زمان است. من تنها به عنوان دوستداری که بخشی از این کارها بر پایه نمایش‌ها و فیلم‌های اندک و ساخته شده فرصتی پیدا کرده‌‌ام تا از راه دور از این همکار و همکاری سپاسگزاری کنم.

وي با اشاره به اينكه می‌داند کارهای سختی از آقای درویشی خواسته است‏، خاطرنشان كرد: سفارش‌هاي من بيشتر به صورت کارهایی تعریف نشده و بی‌پیشینه قبلی که باید او را حسابی گیج کرده باشد، آزمون‌هایی با احتمال زیاد شکست. مثل امتحان رانندگی در جاده‌ای ناشناس، و پول صراط بر ارتفاعی باریکتر از مو که ظاهرا تا اینجا ما هر دو فقط از اولی گذشته‌ایم و کسی را نمی‌شناسم که از دومی گذشته باشد.

اين كارگردان مطرح سينما در توضيح بییشتر این مطلب گفت: در نمایش شب هزار و یکم در واقع من تنها پیش نوایی برای آغاز ورود به نمایش و پی آهنگی برای پایانه و بدرقه خواسته بودم نه موسیقی همراهی متن. پیش نوایی برای تمرکز بخشیدن به حواس تماشاگر که تا آخرین دم گرفتار درگیری‌هایش با جهان بیرون از نمایش است. قطعه‌ای که خود سازی جز این نمایش نزند. ضربی و رنگی نشود. سوگ سیاه نباشد. هیچ سبکی را یادآوری نکند. پیشداوری ندهد. کنجکاوی بیاورد اما به هیچ سود نکشد جز همین تمرکز بخشیدن و گم کردن زمان و دست بردن در آن، و پی آهنگ پایانه‌ای باید می‌بود برای همراهی تماشاگران تا جهان بیرون و بازگشت به زمان معاصر. می‌خواستم با پایان نمایش احسان آن یکباره بریده نشود و دست‌کم تا تماشاگر به واقعیت بیرون برسد با او بماند.

وي افزود: درویشی موفق شد در این فرصت‌های کوتاه رنگی از سه زمان مشخص نمایش یکمی باستانی - اسطوره‌ای، دومی آغاز اسلامی، سومی دوران مشروطیت را در موسیقی‌اش بدواند. پیداست که چیزی از ذهن پژوهشگر درویشی به داد درویش آهنگساز رسیده بود. همان که در نمایشنامه من هم هست و من جز این چه می‌خواستم؟

وي در ادامه گفت: در موسیقی افرا یا روز می‌گذرد دیگر موسیقی پیش نوا و پی آهنگ یا پیش درآمد و پایانه برای هر دوی ما تعریف شده بود و سابقه داشت و سابقه آن خود ما بودیم.

اين هنرمند خاطرنشان كرد: در طبیعت این هر سه موسیقی آوای زن نقش اصلی داشت همچنان که در نمایش من هم نوای ناشنیده زن محور بود. خوشحالم کسانی که آن نمایش‌ها را ندیده‌اند؛ این موسیقی را می‌توانند شنید که هر صدای ناشینده‌ای شنیدنی است گرچه همچنین به آوای کشداری که به بغض می‌ماند در صحنه گذشتن افرادی اهانت شده از محله بی‌مردم در اجرا میخکوب کننده بود.

به اعتقاد بيضايي، فیلم هشت دقیقه‌ای قالی سخنگو خود نشان دهنده یگانگی ساختمان بصری و موسیقدانی آن است که فیلمی است درباره قالی‌های تصویری حماسی غفلت شده و نقش مشخص درخت سخنگو که اصل آن در شاهنامه است. 

وي درباره موسيقي فيلم وقتي همه خواب بوديم؛ گفت: محمدرضا درویشی گفته است که آهنگ اصلی موسیقی فیلم بلند وقتی همه خوابیم را از سوتی گرفته که من در آمد و رفت‌هایم بی‌خبر از او می‌زده‌ام. راستش من در ته ذهن خودم داشته‌ام یک نوحه‌ی قدیمی فراموش شده را سوت زنان در حافظه‌ام بازیابی و به خودم یادآوری می‌کرده‌ام و گمان نمی‌کردم از چنان نوای ساده‌ی کوتاهی چنین موسیقی پرحجم و پیچیده و پرکاری به دست آید. داوری‌اش با دیگران، ولی گفتنی است که درویشی هرگز از کاری کم نگذاشته است.

وي گفت: او را با من گونه‌‌ای خویشی فرهنگی است و آن؛ نسبت ما هر دو؛ با پژوهش است.

وي افزود: او سالها در کارگردآوری و معرفی موسیقی درحال فراموشی گوشه و کنار ایران بوده است. گنجی پراکنده، تا سپس‌تر دیگران آن را به ارزیابی درآورند یا از آن توشه و نیرو گیرند.

كارگردان فيلم سگ كشي خاطرنشان كرد: کار بزرگ درويشي در پژوهش، بازیابی، بازنگاری، و اجرا و ضبط نغمه‌های عبدالقادر مراغه‌ای پرسش بیش از چهار دهه زندگی ما را پاسخ داد.

وي افزود: امروز دیگر عبدالقادر مراغه‌ای معاصر ماست. دیگر نغمه‌های او وهمی گنگ یا خیالی دست نیافتنی پنهان در کتابی نیست.

به گزارش ایلنا؛ وي در پايان اين پيام صوتي گفته است: امروز به کوشش درویشی، به راستی می‌توان این نغمه‌ها یا چیزی بسیار نزدیک به آنها را از آن سوی قرن‌ها شنید.
بازدید از صفحه اول
ارسال به دوستان
نسخه چاپی
ذخیره
عضویت در خبرنامه
نظر شما
پرطرفدار ترین عناوین