آفتابنیوز : آفتاب: سال گذشته میزگردی با حضور علی اسلامیپناه٬ نایبرئیس کمیسیون قضایی مجلس٬ فاطمه اشرفی٬ مدیر انجمن حمایت از حقوق کودکان و زنان آواره و پناهنده٬ بهشید ارفعنیا٬ وکیل و کارشناس امور تابعیت٬ شرکتکنندگان برگزار شد که خلاصه آن را می خوانید:
سرانجام دولت لایحه ای را برای مشخص کردن تابعیت فرزندان زنان ایرانی که با مردان اتباع خارجی ازدواج کرده اند ارائه کرد اما متاسفانه رای نیاورد؟چرا هنوز نمایندگان با این طرح مخالفند؟
علی اسلامیپناه: اساسا بحثی که برای این نوع کودکان پیش میآید ناشی از دو مطلب است؛ یکی پدیده مهاجرت یا پناهندگی است که کشور ما عامدا و عاملا این پدیده را به هر دلیلی مانند حقوق بشری و ... پذیرفته که این افراد به کشور ما بیایند و پناه بگیرند؛ این مجوز پناهندگی دادن به عدهای و یا مسامحه با حضور آنها در کشور که در اثر خوب نبستن مرزها یا دلایل دیگر است، باعث شده که این افراد به مدت طولانی در کشور بمانند و این طولانی ماندن، عواقب و آثاری دارد. یکی از این آثار این است که مردانی که به عنوان پناهجو به کشور میآیند، شهروندان ایرانی به هر دلیلی با آنها مراوداتی پیدا میکنند که امری ضروری است که ازدواج هم یکی از این آثار است. ما دنبال مقصر نیستیم چرا که شاید دلایل انسانی باعث شده که ما در برابر حضور افغانها در کشور سکوت کنیم اما به هرحال وقتی ما مرزهایمان را نبستیم و این افراد به کشور وارد شدهاند، یکی از عمدهترین آثارش همین ازدواج با زنان ایرانی است که بامجوز و بدون مجوز صورت میگیرد. پس یعنی یکی از عواقب این امر را خودمان با نبستن مرزها فراهم کردهایم و همین هم باید باعث بشود که فکر به حال این مسئله کنیم نه اینکه صورت مسئله را پاک کنیم.
ما نمیتوانیم چشممان را روی کسانی که خودمان اسباب به وجود آمدن این شرایط را برای آنها فراهم کردهایم، ببندیم. حالا عدهای از زنان ایرانی با مردان خارجی ازدواج کردهاند حالا میخواهد این ازدواج هنوز دوام داشته باشد یا نداشته باشد و یا این مردان حضور نداشته باشند. اما به هرحال فرزندانی از این ازدواجها به وجود آمدهاند. این فرزندان یا ایرانیاند یا خارجی. اگر خارجیاند چرا آنها را بیرون نمیکنیم؟ اگر ایرانیاند چرا تابعیت به آنها نمیدهیم؟ از نظر من به خاطر اینکه مادران این کودکان، ایرانی اند ما میتوانیم آنها را شهروندان درجه یک کشور حساب کنیم. امروزه دیگر آن برداشت که همه از نسل پدرشان هستند و ژن به پدرها برمیگردد، چندان پذیرفته شده نیست.
اما یکی از دلایل مخالفت این است که اعلام می کنند ممکن است آنها در آینده وارد مناصب دولتی و شغلهای تاثیرگذار بشوند و این مغایر با قانون اساسی است؟
اسلامیپناه: از نظر من این موضوع هم اگر وجود داشته باشد، قابل جمع است و مشکلزا نیست. ما به این فرزندان شناسنامه ایرانی می دهیم ولو افغانستان هم به آنها شناسنامه افغانی بدهد. بعد اگر واقعا محرز بشود که این فرد دارای دوتابعیت است بعدها شامل منعهای افراد دوتابعیتی میشود. ما بعدا میتوانیم از احراز پستهایی که در قانون مدنی آمده است، این افراد را منع کنیم.
موضوع دیگری که مطرح است این است که بند چهار ماده 976 قانون مدنی میگوید که اگر زن و مردی غیر ایرانی در ایران ازدواج کنند و فرزندی در ایران از آنها متولد بشود، فرزند آنها تابع ایران است. جالب اینجاست که در این بند آمده که ولو هردوی زن و مرد خارجی باشند. حالا که یک کدامشان در ایران متولد شده باشد، هم فرزندشان تابع ایران است. یکی از دیگر دلایلی که مخالفان این طرح میآورند این است که ممکن است این افراد طعمهای برای سازمانهای جاسوسی خارجی بشوند. ولی از نظر من خیلی درست نیست که به خاطر احتمالی که خیلی هم تحقق یافتنش در آینده معلوم نیست، این طرح را رد کنیم.
ارفعنیا: از نظر من مشکل اساسی این است که در قانون ما به تابعیت ایرانی زن هیچگونه اشارهای نشده است. همانطور که گفته شد طبق ماده 976، قانون فرزند زوج خارجیای که یکی از آنها در ایران متولد شده باشد را ایرانی دانسته اما من متوجه نمیشوم که چرا وقتی یکی از این دوتا، به جای اینکه خارجی باشد، ایرانی باشد، یعنی مادر ایرانی باشد چرا نباید هیچگونه تاثیری در تحصیل تابعیت داشته باشد. بند پنج ماده 976 هم تولد در ایران را به اضافه اقامت در ایران در نظر گرفته و در این صورت باید تحصیل تابعیت ایرانی بشود اما من خودم موردی را داشتم که فردی در ایران متولد شده بود و تا 27 سالگی هم در ایران اقامت داشت و از کشور حتی خارج هم نشده بود اما قاضی بیرودربایستی به من گفت که صلاح نیست؛ یعنی قانون وجود دارد اما اجرا نمیشود. اگر این دو بند بد است پس چرا حذف نمیشود؟ اگر خوب است چرا حکم صادر نمی شود و اجرا نمیشود؟ چرا ما مواردی که شامل بند چهار ماده 976 را امنیتی نمیکنیم اما اینجا را میکنیم؟ در حال حاضر این بند باعث شده که تفاوت زیادی بین زنان ایرانی و غیرایرانی گذاشته شود.
در ماده 980 آمده است که هیئت وزیران میتواند که به کسی که زن ایرانی دارد و بچهدار هم شود میتواند برای اقامت از شرط پنج سال حضور در کشور هم مجوز بدهد. پس یعنی قانون به این مردان امتیازات زیادی داده اما برای زنان امتیازاتی را در نظر نگرفته است.
وقتی ما تعداد زیادی از کودکان را که گفته میشود حالا تعدادشان به 400 هزار نفر رسیده است، به رسمیت نمیشناسیم و حتی به آنها شناسنامه هم نمیدهیم، در آینده چه اتفاقی برای آنها میافتد؟
اشرفی: ما در سال 86 تحقیقی را در هرات افغانستان انجام دادیم و درآن 400 نفر ا ز زنان ایرانی ای که با مردان افغان ازدواج کرده بودند و به افغانستان رفته بودند، شناسایی شد. قریب اکثر به این زنان، کسانی بودند که ساکن شهرهای مرزی بودند و خلاف اینکه خانم ارفع نیا میگویند که قانون پشت آنها نیست، آنها خودشان هم چون اهل سنتند قائل به ثبت شرعی این ازدوجها هستند نه ثبت رسمی.
از همه مهمتر این است که خیلی از اینها جهل به قانون دارند و نمیدانند که با ازدواج با این مردان دچار مشکلاتی میشوند. ما الان میبینیم که با وجود مصوبه وزارت کشور برای ثبت این ازدواجها، به ندرت کسی پیدا میشود که علم به این قانون داشته باشد و بخواهد ازدواج کند و ثبت کند و ... . نکته جالب این است که خیلی از این زنان ایرانی، دلیل و مدرک احراز ایرانی بودن هم نداشتند حتی من خاطرم این است که کنسولگری ایران در هرات به خاطر شرایط فلاکتبار این زنان میخواست آنها را به ایران برگرداند اما خیلی از این زنان حتی شناسنامهای که ثابت کند ایرانیاند، نداشتند.
هم اکنون حداقل 20 هزار زن ایرانی وجود دارند که در عراق زندگی میکنند و شرایط زندگی خوبی ندارند و وضعیشان نگرانکننده است. به نظر میرسد که تعدادی از این زنان مورد سوء استفاده قرار گرفته اند و مردان افغان یا عراقی برای اینکه بتوانند اقامت ایران را بگیرند با آنها ازدواج کردهاند.
آقای دکتر چرا تا این حد با این موضوع در مجلس مخالفت می شود؟
اسلامیپناه: مهمترین مسئلهای که هست همان بحث امنیتی است. اینکه نکند مثلا اینها تعلق خاطری به ایران نداشته باشند و ... . نگاه اینطور است که اگر ما به حجم عظیمی از این بچهها شناسنامه ایرانی بدهیم در آینده چه مشکلاتی دامنگیر ما خواهد شد. مثلا اینکه اینها افغانیاند و ممکن است مثلا به افغانستان برگردند و گرفتار سلفیها و وهابیها بشوند و مشکلاتی را برای ما ایجاد کنند و ... . دلایل مخالفت فقط حول این موضوعات دور میزند که ممکن است در آینده اینها مشکلات اقتصادی٬ سیاسی و فرهنگی برای ما ایجاد کنند. یکی از دیگر دلایلی که مخالفان می آورند این است که اگر هرمقدار که به افغانها محبت کنیم و بچه هایشان را هم ایرانی محسوب کنیم، باز هم آنها با ما یک خصومت دیرینه دارند.
خبرآنلاین