آفتابنیوز : آفتاب: به کوشش بنیاد فردوسی و مرکز دانشگاهی مطالعات و پژوهشهای ایرانی آلزاس و با همکاری گروه خاورشناسی دانشگاه استراسبورگ از ۳ تا ۵ آوریل ۲۰۱۲ میلادی برابر با ۱۵ تا ۱۷ فروردین ماه امسال، نمایشگاه خوشنویسی برگرفته از شاهنامه فردوسی با نام «نیکبختی در هنر ایرانی» در ساختمان دوره دکترای دانشگاه استراسبورگ فرانسه برپا خواهد شد.
آیین رونمایی از آثار خوشنویسان ممتاز کشور، شمسالدین مرادی و محمد یاراحمدی با حضور پروفسور حسین بیکباغبان، رییس مرکز دانشگاهی مطالعات و پژوهشهای ایرانی آلزاس و مهندس یاسر موحدفرد، دبیرکل بنیاد فردوسی و استادان گروه خاورشناسی دانشگاه استراسبورگ فرانسه و اعضای هیات علمی دانشگاه تهران و دانشگاه آزاد اسلامی در سوم آوریل ۲۰۱۲ میلادی برابر با پانزدهم فروردین ماه امسال در ساختمان دوره دکترای دانشگاه استراسبورگ برگزار میشود.
نمایشگاه «نیکبختی در هنر ایرانی» با هجده تابلوی اصل خوشنویسی از آثار شمسالدین مرادی و پنج تابلوی نقاشیخط محمد یاراحمدی آغاز به کار نموده و با برپایی کارگاه آزاد هنری این هنرمندان ممتاز خوشنویس کشور برای آفرینش آثار الهام گرفته از آموزههای اخلاقی شاهنامه فردوسی در تاریخ پنجم آوریل ۲۰۱۲ میلادی برابر با هفدهم فروردین ماه امسال به کار خود پایان خواهد داد.
به گزارش ایلنا، به منظور گشایش نمایشگاه «نیکبختی در هنر ایرانی» یادداشتی از سوی یاسر موحدفرد، دبیرکل بنیاد فردوسی آماده شده که متن کامل آن به شرح زیر است:
«تا پرده بر افکندم از صورت زیبا صاحبنظران را همه حیران تو کردم»
زیبایی، یگانه هستی است، زیبا در آینه ادارک آدمی نقش میگیرد و هنر، بالاترین نمود کارکرد ذهن و حس شورانگیز آدمی است که در پرتو بازآفرینی زیباییشناسانه انسانهای هنرمند و فرهیخته، پدید میآید، بیهیچ تردیدی هنرمندان، بارزترین نمونه رفتار اجتماعی انسانی بودهاند و نیز خواهند بود.
هنرمند با بینش چندجانبه، دریافت چندبعدی و ادراک ژرفزیستن، واقعیت زمان خویش را درمییابد و با برداشت روشنگرانه اجتماعی، روایتگر راستین رویدادهای تاریخی از سویی و بازآفرین زیباییشناسانه هستی بیکران و طبیعت بکر از سویی دیگر است. او تصویرگر زیباییها و زشتیها، خوشیها و حسرتهاست.
هنرمند، همزمان با آفرینش یک اثر هنری با برخورداری از گوهر هنرمندانه فردی، هم تجربه شخصی خود از جهان را به بروز میرساند و هم نقش جاودانه طبیعی و بازتابهای بیرونی را به نمایش درمیآورد. او در راستای معنا بخشیدن به موجودیت خویش و دوستداران هنر به آفرینشی ماندگار میپردازد. دستیابی به چنین مرتبه بزرگی از ادراک آدمی و بازآفرینی خلاقانه همه لحظههای هستی فراتر از توانمندیها و خیالپردازیهای افراد عادی است و هم از این رو این گروه از آدمیان در باز زندهسازی رازگونه طبیعت و هستی چیرگی دارند.
آثار موجود در موزهها و نمونههای به جای مانده از دوران باستان، نشانه آن است که هنر هیچگاه از زندگی و منش ایرانی جدا نبوده و این قوم هرگاه فرصتی یافته، ذوق خود را در بعدهای گوناگون به کار گرفته و آفرینش شگفتانگیزی پدید آورده است.
در این میان، پیدایش زبان نوشتاری و خط از مهمترین رویدادهایی بوده است که در هر سرزمینی پدیدار گشته و برای ثبت و ضبط مفاهیم و انتفال میراث فرهنگ و تمدن بشری به کار رفته است؛ در ایران زمین که درخت هنر با ریشهای چند هزار ساله، پرورنده نبوغ و ذوق سرشار این ملت هوشمند و مبتکر بوده است؛
در کنار موسیقی، معماری، فرش، نگارگری و نقاشی، خط و خوشنویسی هماره ویژگی خاصی داشته و در مقام هنر ملی ایرانیان، نمودار ارزندهای از ورای هنرهای گوناگون به یادگار نهاده است. هنر خوشنویسی از دیرباز با نقشی دلانگیز با رشته جان و گوهر فرزانگی این ملت نیکاندیش پیوند خورده و در هر روزگاری گرایش به نوشتن، مفاهیم ارزشمند ادبی، فرهنگی، تاریخی، اجتماعی و حتا سیاسی در کتابت و کتابآرایی و مرقعنویسی و کتیبهنگاری نمود یافت و رشد کرد، خط و خوشنویسی همزمان هویت فرهنگی ایرانیان را قوام بخشیده و در میان هنرهای تجسمی به عنوان نمادی شاخص، همچون گوهری درخشان پذیرش عام یافته و از مولفههای مهم تاریخ و فرهنگ این سرزمین به شمار میآید و بدین روی بوده است که بزرگان اندیشه ایرانی نام این هنر را «هنر قدسی» نهادهاند.
پیامد این دستاورد بزرگ، دانش و شعور به موازات ذوق و قریحه، دو بال بلند و پر پرواز به کهکشان دانایی و رازوری بوده و تنها کسانی توانستهاند به این راز و رمزهای ژرف و گستره بیکران زیبایی راه برند که با رنج و ریاضت گام نهادهاند.
در این عرصه بیکران انسان، نیازمند سیر و سلوک و اندیشه کردن بوده تا با روشندلی، خود را از همه کشمکشهای زندگی و روزگار که مایه فروافتادن انسان است، رها سازد و با پالایش درونی و ضرب آهنگ توامان دست و دل و آوای دلکش قلم و نگاره زیبای کلک خوشنویسی، خویشتن خویش را دریافته و همچون زلالینه آب در دریای بیکران هستی جریان یابد. رازانگیز بودن خط و فراز و فرودهای خوشنویسی همپای زمان و همسان با دگرگونیهای فرهنگی و اجتماعی طرحی نو در انداخت و در راستای پیشرفت و کمالیابی جامعه به اوج شکوفایی رسید.
بهرهگیری از دایره در خط نستعلیق که صمیمیترین و آرامبخشترین عنصر دیداری است، همآوایی، همسایگی حرفها و کلمهها، رقص فریبنده، کرشمه و اعجاز از آن خطی بدیع، رازانگیز و هزار سو ساخته است تا بدان جایی که «الکساندر پوپ فرانسوی» را واداشته است که بگوید: «قطعهای زیبا به شیوه خط نستعلیق، جلوه و جمالی دارد که با همه خطوط سایر ملل برابری میکند.» همین انعطاف، نرمش و زیبایی نیز در رفتار متین و با ادب قومهای گوناگون ایرانی، قابل لمس است.
«نستعلیق» عروس خطوط جهان است و «شکسته نستعلیق» زیباتر از آن، این دو یادگار و راوی نیکسیرتی و بزرگمنشی مردمی است که در لابهلای چرخه پیچیده روزگار، هنر را هیچگاه از یاد نبردهاند.
چکیده و عصاره هنرهای ایرانی را میتوان به آشکاری در خوشنویسی یافت و بهکارگیری و مدد این هنر در دیگر هنرها مانند معماری، گرافیک و نقاشی را نمیتوان نقشی کمرنگ خواند.
جدای از اثر خوشنویسی به صورت تابلو، هزاران نسخه خطی، کتیبهنگاری در بناها و مسجدها و نگارش زیبا در نامهنگاریها و... که هر کدام جزء گرانبهاترین میراث جاودان ملت ایران است، قابلیتها، ذکاوت و نبوغ ایرانیان را به نمایش میگذارد.
به گونه نمونه میتوان بدین مورد اشاره داشت: در نیمه دوم قرن سوم هجری قمری، «ابنمقله بیضاوی شیرازی» که در دانشهای گوناگون از جمله فقه، تفسیر، ادب فارسی و عربی، تجوید و شعر، یگانه زمانه خود بود، هنرمندی چیرهدست نیز به شمار میرفت و در کتابت خط کوفی نظیر نداشت؛
وی که دشواری خط کوفی را بر ایرانیان دریافته بود به ابداع خطوط تازهای دستیازید و از خط کوفی، شش نوع خط را ابداع نمود:
۱- محقق (برای ثبت قصاید و اشعار)
۲- ریحان (برای کتابت مصاحف و ادعیه)
۳- نسخ (برای کتابت تفاسیر و احادیث)
۴- ثلث (برای کتیبهنگاری و اقلام درشت)
۵- توقیع (برای تحریر فرمان و منشور)
۶- رقاع (برای مکاتبات و مراسلات)
این خطوط ماندگار هنر ایرانی که به «اقلام سته» یا «خطوط ششگانه» مشهوراند، بیانگر هوش سرشار و ذوق هنرآفرین ایرانیان است که هم اکنون این خطوط در بیش از شصت کشور جهان رواج و کاربرد دارد؛
چرا که ایرانیان بر این باوراند که خط زیبا به آدمی، تواضع، زیبایی و حتا شخصیت میبخشد. تنها هنری که تقریبا همه انسانها با آن سر و کار دارند، خط است. در همین راستا این جریان جاری در عمق اندیشه سعادتخواه و عافیتطلب ایرانی به عنوان هنری جدا نشدنی از نیازهای اولیه مانند: خواب و خوراک، نمادی شکوهمند از تعالی و فرزانگی است و تنها هنری است که هیچ راهی به ابتذال ندارد و تنها جملههای آموزنده و شعرهای بزرگان را به رشته تحریر درمیآورد.
امروزه خط ایرانی از شهرت جهانی برخوردار است و این نوشتار در پی معرفی و شناساندن آن بر نیامده است؛ زیرا اهل نظر و اهل فن هر دو با زیبایی سحرآمیز آن آشنا بوده و از آن به قدر تشنگی چشیدهاند اما با ظهور مفاخری ادبی در شعر پارسی همچون: فردوسی، خیام، سعدی، حافظ و مولوی در تاریخ خوشنویسی ایرانی نیز استادان یگانهای بهمانند: میرعماد، کلهر، درویش عبدالمجید، گلستانه و میرزا کاظم، پدیدار گشتند که آثارشان زینتبخش موزههای بزرگ گیتی است اما خود مهجور مانده و فراخور شأن و جایگاهشان در جامعه جهانی هنر، بروز و نمود نیافتهاند. در پایان شعری که خطاب به استاد گرانسنگ خوشنویسی ایرانی، میرعماد سروده شده را پیشکش همه هنرمندان و هنردوستان مینمایم که:
«تا کلک تو در نوشتن اعجاز نماست /بر معنی اگر فخر کند لفظ رواست
هر دایره تو را فلک حلقه به گوش / هر مد تو را مدت ایام بهاست»
گفتنی است آثار خوشنویسی شکستهنستعلیق استاد شمسالدین مرادی، نیز از بارزترین نمونههای هنر فاخر ایرانی در روزگار ماست، ویژه آثاری که از آموزههای ادیبان بزرگ زبان پارسی همچون فردوسی، خیام و حافظ آفریدهاند. همچنین فعالیتها و کارنامه درخشان ایشان در طول سالهای متمادی در زمینه تالیف کتاب، برپایی نمایشگاهها و دریافت عنوانهای برتر جشنوارههای جهانی و بینالمللی، گواه این سخن است.
امید است تا با تلاشهای استاد گرانمایه جناب آقای پروفسور حسین بیکباغبان و همکاری نهادهای بینالمللی همچون گروه خاورشناسی دانشگاه استراسبورگ، مرکز دانشگاهی مطالعات و پژوهشهای ایرانی آلزاس و بنیاد فردوسی برای برپایی «نمایشگاه نیکبختی در هنر ایرانی»، گامی موثر در راستای بازشناسی فرهنگ و هنر ایران بزرگ به جهانیان، ویژه فرهیختگان برداشته شود.