آفتابنیوز : آفتاب: هفت سال پیش در چنین روزهایی هیچیک از چهرههای صاحب نام جریان اصولگرایی گمان نمیکردند آن که باید از اردوگاهشان به ساختمان پاستور قدم بگذارد، محمود احمدینژاد است. آنها سرگرم تلاش برای رساندن قالیباف یا لاریجانی به ریاست دولت بودند، اما محاسباتشان اشتباه بود و در نهایت میدان را به عضو تازهوارد خانواده اصولگرایان واگذار کردند.
اعتماد نوشت: آنها در روزهایی که خانواده تازهبهقدرترسیده را خودی میپنداشتند، در مقابل تمجیدهای یاران رییس تازهوارد پاستور هم واکنشی نشان نمیدادند، شاید به این گمان که هرچه بر قدر او افزوده شود، به اعتبار جبهه اصولگرایی افزوده خواهد شد.
اینگونه بود که احمدینژاد «معجزه هزاره سوم» شد و در کتابی به همین نام در وصفش چنین جملاتی نوشته شد: «پدیده دکتر احمدینژاد، هزاره سوم را غافلگیر کرد. این انتخابات یک «اعجاز حقیقی» به شمار میرود. اراده الهی بر بالندگی نظام اسلامی و پویایی و حیات ملت مسلمان ایران در پرتو انقلاب اسلامی تعلق گرفت. آرای آگاهانه، کیفی و ارزشمند ملت، این اراده آسمانی را زمینی کرد و بار دیگر انقلاب اسلامی سال 57 تکرار شد. 27خردادماه پیروزی معجزهآسای احمدینژاد، نامزدها و جریانات عقبه آنها را به اغما فرو برد و سوم تیرماه عزم ملی در عدالتخواهی به اوج رسید، و این اعجاز را به کمال رسانید. بیگمان در مدت کوتاهی که از انتخاب دکتر احمدینژاد میگذرد، در کنار یورش و ترور شخصیت و اندیشه وی و منتخبان او از سوی شیاطین خارجی و داخلی، در جهان تحلیلها، تفسیرها تمجیدها و ستایشهای بسیاری نیز از او به عمل آمده است...»
این کتاب با اشارههای گذرا به برخی مسائل انتخابات تلاش دارد تا رمز و راز شکفتن احمدینژاد را به عنوان «معجزه هزاره سوم» پیگیری کند.
اما این روزها اوضاع و احوال اردوگاه محافظهکاران، با روزهایی که فتح پاستور را جشن گرفته بودند، تفاوت بسیار دارد. آنها امروز برای اینکه جدایی خود از دولت را فریاد بزنند، به ایستادگی خود در مقابل دولت و حامیانش افتخار میکنند و طرح سوال از رییس دولت و استیضاح وزرای دولت، سند آنها برای اثبات تفاوتهای اصولگرایی آنها و اصولگرایی دولت است. اصولگرایان اما در زمانی که پرچم انتقاد از مشی دولت به دست اصلاحطلبان بود، آنقدر از دولت احمدینژاد حمایت کردهاند که اکنون همگی امکان بازگشت از راه رفته را ندارند و از این رو بسیاری از شیفتگان دیروز احمدینژاد، راه سومی را برای ادامه حیات سیاسی خود برگزیدهاند.
آنها که نقد عملکرد دولت نهم و دهم را به معنای نقد هویت سیاسی خود میدانند، همه انتقادات را به جریانی نفوذی در دولت حواله میدهند و کلیت دولت را برخاسته از گفتمانی به نام «گفتمان سوم تیر» میدانند. با چنین رویکردی در انتخابات مجلس نهم شرکت کردند و تا آخرین لحظه برای کسب کرسی ریاست این مجلس هم با دیگر اصولگرایان رقابت کردند و حالا بعد از شکست در این رقابت، مهیای شرکت در انتخابات ریاستجمهوری سال آینده میشوند تا محل تولد خود یعنی پاستور را از دست ندهند.
به دنبال معجزهیی دیگر
نگاهی به فعالیتهای حامیان دولت در فضای مجازی نشانگر آن است که این طیف پس از ناامیدی از کسی که او را معجزه هزاره سوم میدانستند، حالا خود برای یافتن جانشین او دست به کار شدهاند تا ابتکار عمل را از خود معجزه هم بگیرند. راهاندازی وبلاگهایی نظیر «کمپین دعوت از دکتر سعید جلیلی برای انتخابات ریاستجمهوری یازدهم»، «کمپین دعوت از سعید جلیلی برای انتخابات 92»، «جوانان حامی سعید جلیلی برای ریاستجمهوری» و «هواداران کاندیداتوری دکتر سعید جلیلی» نشاندهنده این است که آنها گزینه مورد نظر خود را هم برگزیدهاند و از هماکنون در تلاش برای پوشاندن ردای اعجاز بر قامت دبیر شورای عالی امنیت ملی کشور هستند.
اما کاندیدای مورد حمایت این طیف اکنون باید معجزهیی متفاوت با معجزه احمدینژاد خلق کند چرا که اگر در سال 84، حذف اصلاحطلبان و شکست اصولگرایان معتدل به عنوان اعجاز محمود احمدینژاد پنداشته شد،آیا این بار حامیان احمدینژاد برای حذف نشدن خودشان از عرصه سیاسی کشور، چشم به اعجاز سعید جلیلی خواهند داشت؟
اما یافتن عقبه فکری و نگاه سیاسی گردانندگان این وبلاگها نیاز به کنکاش زیادی ندارد چرا که آنها روی صفحههای وبلاگشان اینگونه خود را معرفی کردهاند: «این وبلاگ توسط تعدادی از جوانان انقلابی و ارزشی (سوم تیری) که معتقدند به دلایل مختلف گزینه مناسب بعدی برای ریاستجمهوری ایران اسلامی دکتر سعید جلیلی است، اداره و بهروز میشود. مشی و مشرب فکری نویسندگان وبلاگ تبعیت محض از ولایت مطلقه فقیه و پیروی از روحانیون ولایی و انقلابی علیالخصوص شهید مطهری و علامه مصباح است. این وبلاگ در انتخابات مجلس و پس از آن، حامی تفکرات و عقاید جبهه پایداری بوده و هست.»
آنها در پایان این جملات هم نوشتهاند: «سوم تیر ادامه دارد». به این ترتیب باید گفت طیفی که به مدد راهیابی تیم احمدینژاد به پاستور، امکان مالی و سیاسی برای عرض اندام در نظام سیاسی کشور را یافتند، حالا با افزایش نیروهای خود در مجلس نهم نسبت به مجلس هشتم، این اعتماد به نفس را یافتهاند که به رقابت رودررو با بزرگان اردوگاه خود در انتخابات آتی ریاستجمهوری بپردازند. آنها با توجه به اینکه منتقدان دولت نشان دادهاند از برگ مخالفتهای خود با دولت در ایام انتخابات به خوبی استفاده میکنند، کسی را نامزد خود کردهاند که منتقدان دولت نیز نمیتوانند با استفاده از ضعفهای دولت احمدینژاد او را نقد کنند.
لازم به ذکر است شخصیت آقای دکتر جلیلی فراتر از این است که در چارچوب تنگ و تاریک بعضی از گروهها و جریانهایی بگنجد که از عقبه کافی و اندیشه وسیع و وسعتنظر برخوردار نیستند تا به امروز تصویر آقای جلیلی یک شخصیت فراجناحی نمود داشته است.