آفتابنیوز : کاخ سفید ایران را به بررسی این گزینه ها دعوت می کند و تهران را به اقدام اخیر کره شمالی مبنی بر آنجه "دست کشیدن این کشور از ساخت تسلیحات اتمی " می خواند ارجاع می دهد .علیرغم آنکه تقویت هریک از سه ضلع مثلث استراتژی فوق با تقویت اضلاع دیگر امکان پذیر است و همپوشانی دیپلماتیک در پیگیری هر یک از این سیاست ها با راهبردهای دیگر دیده می شود اما در اهتمام واشنگتن بر جامه عمل پوشاندن به این استراتژی ها دو هدف عمده نهفته است :
اولین هدف امریکا از انزوای ایران و ترغیب کشورهای اروپایی ،توسعه یافته و در حال توسعه به همراهی با قطعنامه شورای حکام و متعاقب آن قرار گرفتن در جبهه مقابل ایران ،مقابله با دغدغه "آپارتاید هسته ای " بود که ایران بارها جهان غرب را به پیگیری آن متهم کرده و احمدی نژاد نیز در نطق خود در مجمع عمومی سازمان ملل به کشورهای در حال توسعه هشدار داده بودکه اعمال تبعیض یا آپارتاید هسته ای مختص ایران نیست و این دغدغه تمامی کشورهای محروم از فناوری اتمی باید باشد که قدرتهای بزرگ برسر دست یابی کشورهای دیگر به این تکنولوژی مانع تراشی خواهند کرد .
امریکا در شورای حکام تلاش کرد تا آرایش آرا را به گونه ای سامان دهد که طرح آپارتاید هسته ای از جانب کشورهای مخاطب ایران به شکست انجامد .نیکلاس برنز ،معاون وزیر امور خارجه آمریکا و از مسوولان امور کنترل تسلیحاتی این کشور در بیانیه ای که پس از رای گیری قطعنامه شورای حکام منتشر شد اعلام کرد :برای امریکا خیلی مهم است که هند همراه با اکثریت رای داده است ،این قطعنامه ضربه ای به اقدام ایران بود که می کوشید این موضوع را به بحث کشورهای توسعه یافته در برابر جهان در حال توسعه تبدیل کند .
دومین هدف آمریکا ترغیب ایران به بازگشت به میز مذاکره با اروپا است تا این بار تهران با درک شکل گیری ائتلافی بین المللی علیه خود،آلترناتیوی جز ادامه گفتگوها با اروپا وپذیرش خواسته های آن نیابد . اینکه دورنمای استراتژی ایالات متحده تا بدینجا امتداد یافته و سیاست " گام دوم " را اعلام نمی کند گویای این است که مقامات کاخ سفید اطمینان دارند ایران در همین شرایط نیز راهی جز تمکین نخواهد داشت و مع الوصف همان راهی را می پیماید که کره شمالی پیمود با این تفاوت که اگر کره شمالی پس از سال ها تحریم و تهدید به این نقطه رسید ایران حتی نمی گذارد طعم تحریم را بچشد و اگر هم جام تحریم را سر کشید دیری نخواهد پایید که مذاکرات راهگشا را از سرمی گیرد .
کاندولیزا رایس در گفتگو با نیوزویک بر این گمانه زنی صحه می گذارد :"قطعاً براي ايرانيان مهم است که پرونده آنها به شوراي امنيت نرود. چرا در نظر آنها عدم ارجاع پرونده ايران به شوراي امنيت مهم است؟ به اين خاطر که در نظر مردم ايران بحث مشروعيت نظام مطرح است. آنها نمي خواهند که يک کشور مطرود داشته باشند. مردم ايران، مردم کره شمالي نيستند. ايران توانايي تحمل انزواي بيش از حد جامعه بين المللي را ندارد... مي دانيم که اقتصاد ايران بر پايه نفت استوار است اما در عين حال اين اقتصاد عمل نمي کند و نمي تواند به جمعيت عظيم قشر فقير و نيمه بيکار جامعه که احمدي نژاد را به قدرت رساندند، منافعي برساند. بنابراين اينطور فکر نکنيم که ايرانيان در جريان مسئله هسته اي مسئوليت و تعهدي نخواهند داشت و آسيب پذير نخواهند بود. اگر ايران کاملاً از جامعه بين المللي منزوي شود، آنوقت بسيار آسيب پذير خواهد شد. به اين خاطر است که آنها سخت مبارزه مي کنند تا به انزوا کشيده نشوند. اما اين قضيه چه نفعي به ما مي رساند؟ در واقع قدرت همکاري با ديگران را به ما مي دهد و اينکه تلاش کنيم ايرانيان را مجاب کنيم به تعهدات خود پاي بندي باشند و از فناوري که به سلاح اتمي منتهي مي شود، صرف نظر کنند."
با این حساب امریکا در تلاش است تا با در آوردن " چماق ها " از پستو، تهران را تشویق به پذیرش " هویج "کند و از این رو استراتژی انزوا، فشار و ائتلاف چماقی است که ایران برای اجتناب از آنها هویج "مذاکره و امتیاز " را به ناچار برخواهد گزید .