آفتابنیوز : آفتاب: چند روز قبل اعضاي خانواده مردي به نام نيما به پليس آگاهي زاهدان رفتند و خبر دادند نيما مفقود شده است. آنها بعد از اينكه از غيبت پسر جوان نگران شدند به جستوجو براي يافتن وي پرداختند و از دوستان و آشنايان پرسوجو كردند اما هيچكس او را نديده بود و از وي خبري نداشت به همين دليل با مراجعه به پليس از ماموران براي پيدا كردن نيما كمك خواستند. كارآگاهان بعد از در اختيار گرفتن عكس و مشخصات مرد مفقود شده تلاش خود را براي افشاي سرنوشت وي آغاز كردند، ولي تجسسهاي آنها گره اين معما را باز نكرد.
چند روز بعد مردي در تماس با مركز فوريتهاي پليسي 110 از كشف جنازهاي در ساختماني نيمهكاره و متروك خبر داد. به اين ترتيب گروهي از ماموران به آنجا رفتند و چمدان بزرگي را مشاهده كردند. آنها بعد از باز كردن در چمدان خود را در برابر پيكر مردي جوان ديدند، از آنجا كه مشخصات متوفي با نيما همخواني داشت، خانواده وي به پزشكي قانوني دعوت شدند و بعد از رويت جنازه هويت او را تاييد كردند. متخصصان پزشكي قانوني نيز بعد از معاينه پيكر نيما اعلام كردند دور گردن او كبوديهايي ديده ميشود و به نظر ميرسد وي بر اثر فشار بر عناصر حياتي گلو، دچار انسداد مجاري تنفسي و خفه شده است.
افسران جنايي در حالي پيگيري اين پرونده را عهدهدار شدند كه در بدو امر هيچ سرنخي از قاتل يا قاتلان نداشتند و حتي درباره انگيزه جنايت نيز احتمال و فرضيهاي پيشرويشان نبود. آنها در گام نخست به بررسي زندگي شخصي و روابط مقتول پرداختند. در اين مرحله بود كه مشخص شد پسر جوان با دختري به نام سعيده در رابطه بوده است. افشاي اين موضوع سبب شد ظن پليس نسبت به دختر جوان برانگيخته شود و وي به صورت نامحسوس تحتنظر دربيايد. ماموران با تفحصهاي بيشتر به اين نتيجه رسيدند كه سعيده در قتل دست داشته و به احتمال زياد براي ارتكاب جنايت از خواهرش به نام نفيسه كمك گرفته است. دو دختر وقتي بازداشت شدند اتهام قتل را انكار كردند و گفتند اصلا نيما را نميشناسند. ادعاهاي دو مظنون با يافتههاي پليس مطابقت نداشت به همين دليل بازجوييها ادامه يافت و بالاخره سعيده به كشتن پسر جوان اقرار كرد.
او گفت: «نيما با اغفال و فريب با من رابطه جنسي برقرار كرد. از اين اتفاق به شدت ناراحت بودم براي همين موضوع را با نفيسه در ميان گذاشتم و قرار شد از او انتقام بگيرم. براي اين كار من نيما را به خانهمان دعوت كردم، ما از قبل مقداري داروي بيهوشي تهيه كرده بوديم، آن را در شربت ريختيم و به خورد نيما داديم. او بعد از نوشيدن شربت از حال رفت و بيهوش شد، بعد از آن با كمك هم كيسهاي پلاستيكي را دور سر او پيچيديم و گلويش را آنقدر فشار داديم تا خفه شد، بعد جنازه را در چمداني گذاشتيم و به ساختماني نيمهكاره برديم و در آنجا مقداري نفت روي آن ريختيم تا جنازه را به آتش بكشيم ولي موفق به اين كار نشديم و به سرعت فرار كرديم.»
به گزارش شرق،كارآگاهان در ادامه به بازجويي از نفيسه پرداختند و او نيز كه چارهاي جز بيان حقيقت نداشت گفتههاي خواهرش را تاييد كرد. بنا بر اين گزارش دو متهم اكنون در بازداشت به سر ميبرند و تحقيقات از آنها براي افشاي ساير ابعاد پرونده ادامه دارد.