آفتابنیوز : آفتاب: حمیدرضا حاجیبابایی 24 آبان ماه سال 1388 با 217رأی موافق، 33 رأی مخالف و 13 رأی ممتنع از نمایندگان مجلس رای اعتماد گرفت و به عنوان عالیترین مقام آموزش و پرورش به این وزارتخانه گام نهاد.
حاجیبابایی با کولهبار تجربه فعالیت در آموزش و پرورش و حضور در چند دوره مجلس، سکان کشتی نظام تعلیم و تربیت را به دست گرفت و با انرژی و جدیت کار را آغاز کرد.
به گزارش فارس،وی که خود از جنس آموزش و پرورش بود، با ارزش گذاشتن به مقام معلم و محوریت قرار دادن معلمان در برنامههایش، طرحهای کلان را در سر میپروراند و خیلی زود آنها را به عرصه اجرا گذاشت اما به رغم به صحنه آوردن تمام توانش، دشواریهایی به وجود آمد.
* انتخاب مدیران در آموزش و پرورش
* مجلسیها و آقای وزیر
نخستین اعتراضها درباره حاجیبابایی به انتخابهای او باز میگشت؛ جدا از انتخاب همدانیها در برخی منصبهای مدیریتی آموزش و پرورش، بعضی انتخابها نیز جای تأمل داشت.
به نظر میآمد در بین معاونان وزیر آموزش و پرورش، این خود وزیر بود که از بخشهای معاونتها اطلاع داشت و یک سر و گردن بیشتر میدانست؛ بگونهای که در برنامهها و مراسم، تنها سخنران وزیر بود.
در مجلس نیز به نظر میآمد، وزیر آموزش و پرورش بیشتر از معاون حقوقی و پارلمانی موفقتر است و این خود وزیر بود که از پس سوالات نمایندگان برمیآمد، البته ناگفته نماند او از بین همان نمایندگان به آموزش و پرورش آمده بود و ارتباط تنگاتنگی با مجلسیها داشت.
با شروع دوره جدید مجلس و تغییر اکثریت نمایندگان، ضعف پاسخگویی بیشتر مشخص شد؛ این روزها آن چیزی که بیشتر نمود دارد، عدم آگاهی و اطلاعرسانی شفاف به نمایندگان است.
نمایندگان مجلس، نمایندگان مردم هستند و گلایهها و درد دلهای آنها را به وزیر انعکاس میدهند و توقع دارند، پاسخی قانع کننده بشنوند تا بتوانند به مخاطبان خود کمک کنند.
* گلایههایی بی پاسخ
این روزها مجلسیها شاهد حضور گروههای مختلفی از مربیان پیشدبستانی هستند که برای تعیین تکلیف وضعیت خود تجمع میکنند.
در کنار مربیان پیش دبستانی، نیروهای شرکتی، حقالتدریسیها، برخی آموزشیاران نهضت و فارغالتحصیلان مراکز تربیت معلم نیز از جمله اعتراض کنندگان هستند.
این افراد جدا از تجمع، با تماسهای پی در پی با نمایندگان مجلس و اصحاب رسانه خواستار تعیین تکلیف و استخدام خود در آموزش و پرورش هستند و گاهی با ارائه مستنداتی، مخاطبان را نسبت به برحق بودن خواسته خود، متقاعد میکنند.
در زمانی که هنوز چنین خواستهها با جنین شدتی مطرح است، صحبت از تحول بنیادین، به نتیجه نمیرسد.
* بی اطلاعی مخاطبان از طرح تحولی و ارائه آمار نادرست
آموزش و پرورش در طول اجرای تحول بنیادین، با ممنوع کردن حضور خبرنگاران در برنامهها، اولین گام اشتباه را برداشت و به جای اطلاعرسانی به مردم، در خفا به حل مشکلات پرداخت.
پنهانکاری آموزش و پرورش و نامحرم شمردن رسانهها به حدی پررنگ شد، که نه تنها خبرنگاران تخصصی حوزه آموزش و پرورش به جمع منتقدان این وزارتخانه پیوستند، بلکه عدم اطلاعرسانی باعث شد، اخباری منتشر شود که گاهی عملکردها را دچار تنش میکرد.
در این میان، عدم حضور رسانهها در برنامههای آموزش و پرورش به عدم آشنایی مخاطبان با برنامههای تحولی انجامید و به آنجا رسید که "3ـ3ـ6" به موضوع طنز برنامه های تلویزیونی و رسانهها مبدل شد.
در کنار این شرایط، عدم ارائه آمار شفاف درباره وضعیت فعلی آموزش و پرورش منجر به عدم اعتماد به آموزش و پرورش گردید؛ در شرایطی که مسئولان آموزش و پرورش از ساماندهی کامل و ابلاغ حکم نیروهای ابتدایی سخن میگفتند، هنوز ساماندهی به پایان نرسیده بود و از این دست موارد به بی اعتمادی نسبت به وزارتخانه منجر شد.
*وزیر را استیضاح میکنیم؛ وزیر را استیضاح نمیکنیم
پس از این اتفاقات، برخی نمایندگان، گلایههای خود را جدیتر مطرح کردند و موسیالرضا ثروتی نیز از کلمه استیضاح استفاده کرد؛ هر چند که بیان کردن کلمه استیضاح ناراحتی برخی نمایندگان را نشان میداد ولی منظور انجام حتمی آن نبود.
موسیالرضا ثروتی، نماینده بجنورد در مجلس چند روز پیش و در صحن علنی با گلایه از وزارت آموزش و پرورش خاطرنشان کرد: آموزش و پرورش به جای حل مشکلات نیروهای آموزشیار، حقالتدریس، آموزشکدهها، نیروهای شرکتی، پیش دبستانی و تربیت معلم 20 هزار نیروی غیرقانونی را استخدام کرده است که خلاف قانون مدیریت خدمات کشوری است و اگر وزارت آموزش و پرورش از این کار دست برندارد، وزیر آموزش و پرورش را استیضاح خواهیم کرد.
عبدالوحید فیاضی، عضو کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس نیز عنوان کرده است «موضوع استیضاح وزیر آموزش و پرورش جدی نیست و کمیسیون آموزش نیز در این رابطه نظری نداده و آن را بررسی نکرده است».
* روزهای سخت حاجیبابایی
حاجیبابایی روزهای سختی را در پیش دارد و شاید بیشترین سختی وی، تنها بودنش است؛ هیچکس به اندازه شخص وزیر آموزش و پرورش آماده پاسخگویی نیست، اما وزیر چگونه میتواند یکتنه به تمام پرسشها پاسخ دهد؟
شاید اگر معاونت پارلمانی آموزش و پرورش با بدنه قویتر وارد کار شود، بخش عمدهای از مشکلات حل شود؛ نمایندگان خواستههای مردم را منعکس میکنند و این خواستهها به مانند مشق شبی است که باید وزیر از پس آنها برآید که با حل آن یا ارائه اطلاعات شفاف امکانپذیر است.
حضور رسانهها در برنامهها و برگزاری نشستهای خبری گام دیگری است که میتواند کمک کننده باشد؛ استفاده از نظرسنجی ها مردمی درباره برخی از اقدامات تحولی آموزش و پرورش نیز میتواند راهگشای برخی مشکلات باشد که در کنار اطلاعرسانی از طریق نظرسنجی، میزان شفافیت فضای کار را نیز مشخص میکند.