آفتابنیوز : آفتاب: به گزارش پایگاه اطلاع رسانی دفتر مقام معظم رهبری ، حضرت آيت الله خامنه اي افزودند: شعر علاوه بر اينكه ظرفي براي بيان احساس شاعرانه است بايد در خدمت ارزشها باشد و شاعر در عمل به وظيفه و مسئوليت خود، اين نعمت بزرگ الهي را در خدمت به دين، اخلاق، انقلاب و معرفت افزايي قرار دهد.
ايشان مضمون آفريني و در پي آن، جوششهاي ذوقي را در اين زمينه ضروري دانستند و تصريح كردند: شعر مي تواند به "معرفت ديني و اخلاق مردم" و "حركت انقلابي ملت" خدمت كند و اين كار حتي با يك يا دو بيت شعر انقلابي،اخلاقي و معرفتي در يك غزل محقق مي شود و تأثير مي گذارد.
حضرت آيت الله خامنه اي با اشاره به اهميت سه ركن "لفظ مناسب"، "مضمون سازي و مضمون يابي" و "احساسات لطيف شاعرانه" افزودند: قالب شعر نمي تواند نسبت به مسائل موجود كشور بي تفاوت باشد يا از آن صرف نظر كند.
رهبر انقلاب اسلامي ظلم بزرگ هسته اي در حق ايران و ترور دانشمندان را نمونه اي از واقعيات و مسائل موجود كشور برشمردند و تصريح كردند: جبهه استكبار با همه قدرتِ تبليغاتي و تشكيلاتِ سياسي خود و با خباثت تمام در مقابل ملت ايران ايستاده است و ملت ما هم مقاومت مي كند و اين حادثه ملي نبايد از نظر شاعر متعهد دور بماند، چرا كه در مصاف حق و باطل نمي شود بدون موضع باقي ماند.
رهبر انقلاب اسلامي با يادآوري بي تفاوتي برخي مدعيان ميهن دوستي نسبت به مسائل جنگ تحميلي و اشغالگري دشمن خاطرنشان كردند: همين افراد، پوچ گرايي، اهمال گرايي و بي تعهدي به دين، اخلاق و مسائل اساسي كشور و انقلاب را تبليغ مي كنند در حالي كه هيچ واكنشي درباره تعهد به بيگانه و دشمن از خود نشان نمي دهند.
حضرت آيت الله خامنه اي در پايان توصيه كردند: كسانيكه در جبهه حق و معنويت، سرمايه هنري خود را خرج مي كنند، دائم مراقب خود باشند و در مسير حق استقامت به خرج دهند.
در ابتداي اين ديدار تعدادي از شاعران، سروده هاي خود را با مضامين ديني، انقلابي، اجتماعي آييني و بيداري اسلامي قرائت كردند.
براساس این گزارش، اشعار این 4 شاعر که تاکنون از سوی پایگاه اینترنتی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیتالله خامنهای منتشر شده به شرح زیر است:
مهدی باقر از هندوستان
عشق، فهمید که جان چیست، دل و جانش نیست
سرخوش آن کس که در این ره سر و سامانش نیست
عشق تو راز بزرگی ست که درکش سخت است
درد من درد و بلایی ست که درمانش نیست
من در آن شهر خموشان و سکونم که کسی
ترسی از خار مغیلان بیابانش نیست
قتلگاه دل او کعبه آزادی اوست
میرود سوی خدا بیم ز میدانش نیست
آن که قربان ره صدق و صفا میباشد
آدمی نیست در این دهر که قربانش نیست
دعوتت بانگ اذانی ست که میخواندمان
کربلای تو نمازی ست که پایانش نیست
نیزه و تیغ و سنان ماند و سواران رفتند
هیچ، در دشت، بهجز زخم شهیدانش نیست
--------------------------------
حجتالاسلام زکریا اخلاقی
زندگی جاری است، در سرود رودها شوق طلب زنده است
گل فراوان است، رنگ در رنگ این بهار پر طرب زنده است
خاک، حاصلخیز، باغهای روشن زیتون بهارانگیز
دشتها شاداب، در شکوه نخلها ذوق رطب زنده است
چون شب معراج، قبلهگاه دوردست ما گلافشان است
وادی توحید در وفور چشمههای فیض رب زنده است
آفتاب فتح، بر فراز خانهی پیغمبران پیداست
صبح نزدیک است، صبح در تصنیفهای نیمهشب زنده است
لحظهها سرشار، جلوههای عشق در آیینهها زیباست
عاشقان هستند، شعرهای عاشقانه لب به لب زنده است
خیمه در خیمه، لالهی داغ شهیدان روشن است اما
گریهها خندان، شادمانیها در این رنج و تعب زنده است
مادران خاک، جانماز خویش را گسترده تا آفاق
دستهای شوق، در قنوت گریههای مستحب زنده است
شرق بیدار است، در جهان از همصداییها خبرهایی است
نام این صحرا، روی رنگ و بوی گلهای ادب زنده است
فصل طوفان است، سنگها در دستها آواز میخوانند
قدس تنها نیست، در سراپای جهان این تاب و تب زنده است
باد میآید، بوی گلهای حماسی میوزد در دشت
زندگی زیباست، عشق در جان جوانان عرب زنده است
-------------------------------------------
سیدعلیرضا شفیعی
در کوچههای نگاهت ای کاش میشد قدم زد
در شرح قرآن چشمت آیه به آیه قلم زد
فریاد نهجالبلاغه با چرخش ذوالفقارت
همدم شد و بر سر کفر، تیغ عدم دم به دم زد
اکسیر عشق تو غوغاست بیشک طلا میشود خاک
حتی خدا روز خلقت از کیمیای تو دم زد
در خواب بودم دمادم، در خواب... یک خواب مبهم
یاد تو چون سرمهی صبح، بیداریام را رقم زد
بال و پرم را شکسته بار گناهانم آقا
ای کاش میشد دوباره بالی به دور حرم زد
----------------------------------------------
شعر محسن رضوانی تقدیم به حضرت امالبنین علیها سلام
رباعی گفتی و تقدیم سلطان غزل کردی
معمای ادب را با همین ابیات حل کردی
رباعی گفتی و مصراعی از آن را تو ای بانو
میان اهل عالم در وفا ضربالمثل کردی
فرستادی به قربانگاه اسماعیلهایت را
همان کاری که هاجر وعده کرد و تو عمل کردی
کشیدی با سرانگشتت به خاک مُرده، خطی چند
تمام شهر یثرب را به خاک طف بدل کردی
خودش را در کنار مادرش حس کرد بغضش ناگهان وا شد
خدا را شکر بودی زینب خود را بغل کردی
چه شیری دادهای شیران خود را که شهادت را
درون کامشان شیرینتر از شهد و عسل کردی
رباعی تو بانو! گرچه تقطیع هجایی شد
به تیغ اشک خود، اعرابشان را بیمحل کردی
پیش از این مهر در خبری از دیدار بیش از 160 تن از شاعران ایران و تعدادی از شعرای پارسیگوی از تاجیکستان و افغانستان در روز جاری همزمان با شام میلاد کریم اهل بیت با رهبر فرزانه انقلاب خبر داده بود.
{$old_album_166372}