آفتاب: گفتهها و ناگفتههای روزنامههای صبح امروز
حضور مقام معظم رهبری در مراسم دانش آموختگی دانشجویان دانشگاههای افسری ارتش جمهوری اسلامی ایران و سخنان ایشان در خصوص مسائل اخیر به ویژه توهین به ساحت پیامبر گرامی اسلام در کنار نشست خبری سخنگوی قوه قضائیه و مباحث انتخاباتی، مهمترین موضوعات صفحه نخست روزنامههای امروز ایران بودند.
در آغاز این گزارش نگاهی داریم به تیترهای روزنامههای صبح امروز که ساعاتی پیش روی پیشخوان دکههای روزنامه فروشی قرار گرفتند.
تیترها: نقش احمدینژاد در تفکیک جنسیتی
«ملتها آمریکا را مقصر میدانند»؛ این تیتر نخست روزنامه همشهری است که به عنوان گزارش این روزنامه از سخنان رهبر معظم انقلاب برگزیده است.
روزنامه هفت صبح اما گزارش یک خود را به بررسی آمار شکایات از پزشکان اختصاص داده و با اشاره به اینکه پزشکان زنان و زایمان امسال جلوتر از دندان پزشکان به مقام اول بیشترین شکایات بیماران رسیدند، از تیتر «بیشترین شکایات از پزشکان زنان» برای گزارش یک خود بهره برده است.
«ابهام در راه اندازی بورس ارز» تیتر روزنامه هدف و اقتصاد است که با اشاره به سخنان روز گذشته نهاوندیان درباره منتفی بودن راهاندازی بورس ارز روی صفحه نخست این روزنامه و صفحات اقتصادی بسیاری دیگر از روزنامهها قرار گرفت.
روزنامه ملت ما در صفحه نخست خودف با دو تصویر از صالحی و جلیل و با اشاره به سفر این دو به قاهره و استانبول، «سفرهای دیپلماتیک مقامهای ایرانی» را برای صفحه نخست خود برگزیده است.
روزنامه مغرب به سراغ وزیر علوم دولت اصلاحات رفته و در آستانه سال تحصیلی، بحث تفکیک جنسیتی در دانشگاهها را بررسی کرده و این گفتوگو را با تیتر «نقش احمدینژاد در تفکیک جنسیتی» در صفحه نخست امروز خود گنجانده است.
روزنامه کیهان هم در حالی که عکس و تتیر نخست خود را به سخنان مقام معظم رهبری در نوشهر اختصاص داده، در جای دیگر از «بازتاب مواضع مقتدرانه فرمانده کل سپاه در رسانههای غربی» خبر میدهد.
روزنامه عصر اقتصاد هم مانند دیگر روزنامههای اقتصادی، این روزها موضوع ارز را در دستور کار خود گذارده و در تیتری در صفحه نخست، سخنان روز گذشته مصباحی مقدم را قرار داده که گفت: «رئیس جمهور تصمیم اصلاح بازار ارز را اجرا نمیکند».
«مرتضوی به زودی به دادگاه میرود»؛ این تیتر نخست شرق است که به نشست خبری روز گذشته محسنی اژهای اشاره دارد؛ اما عکس یک این روزنامه، مربوط به گفتوگوی مرضیه برومند، مریم سعادت و آزادهپور مختار است که با تیتر «نسل ما حاضر نشد با فرهنگ کاسبی کند» در صفحه نخست جای گرفت.
«رئیس جمهور آینده باید توانایی حل مشکل بیکاری تورم و گرانی را داشته باشد»، این یکی از تیترهای روزنامه رسالت است که به سخنان روز گذشته حبیب الله عسکر اولادی اشاره دارد؛ سخنانی که در روزنامهها بازتاب گستردهای داشت.
روزنامه دنیای اقتصاد نیز تیتر نخست خود را به پرسش پر ابهام این روزها اختصاص داده و با اشاره به منتفی شدن بورس ارز و قرار گرفتن هشت گروه در اولویت دریافت دلار ارزان مینویسد: «سیاست ارزی به کدام سو؟».
روزنامه تهران امروز در کنار تصویری از حضور مقام معظم رهبری در نوشهر در یکی از تیترهای صفحه نخست خود، با اشاره به سخنان روز گذشته اژهای از تیتر «جریمه ۵ هزار میلیاردی محکومان اختلاس» بهره برده و جام جم، بحث این روزهای فوتبال را به تیتر صفحه نخست خود بدل کرده که «کروش حاضر به پذیرش ضعفهایش نشد».
«حمایت آنجلینا جولی از موضع مسلمانان»، یکی از تیترهای صفحه نخست روزنامه اعتماد است و آرمان هم که عکس نخست خود را به حبیب الله عسکر اولادی اختصاص داده، از تیتر «منتقد دولت، رئیس جمهور آینده» برای این خبر بهره برده است.
گزارشهای انتخاباتی:خودم و خودت و خودش، نامزد انتخاباتیم
دیگر تنور پرداختن به مسائل انتخاباتی در روزنامه گرم شده است؛ بنابراین و به این منظور در بخشی جداگانه به بررسی گزارشها و اخبار انتخاباتی روزنامههای امروز میپردازیم. سخنان حبیب الله عسکر اولادی، محمد رضا باهنر و سید محمد خاتمی از مهمترین موضوعات انتخاباتی بود که روزنامههای صبح امروز به آن پرداخته بودند.
«طرح آشتی ملی پوچ است»؛ این عنوانی است که روزنامههای ابتکار و تهران امروز برای سخنان روز گذشته حبیب الله عسکر اولادی برگزیده و در صفحه سیاسی روزنامه خود آوردهاند.
تهران امروز در این باره نوشت: «حبیب الله عسکراولادی، دبیرکل جبهه پیروان خط امام و رهبری در تازهترین اظهارنظر انتخاباتی خود علیه طرح آشتی ملی موضعگیری کرد. او در این باره به فارس گفت: آشتی ملی جایی صورت میگیرد که قهر ملی وجود داشته باشد و این در حالی است که این فضا به لطف خدا در کشور ما وجود ندارد و فقط عدهای با رفتن به آن طرف آب و فحاشی و هتاکی در رسانههای دشمن مشروعیت خود را از دست داده و در میان ملت به حساب نمیآیند تا بحثی به نام آشتی ملی موضوعیت پیدا کند».
اما در گزارشی که روزنامه رسالت در این باره منتشر کرده، میخوانیم: «رئیس جمهور آینده باید برنامه مدونی برای پاسخگویی به مطالبات معیشتی مردم داشته باشد و در خط چشمانداز ۲۰ ساله و برنامه پنج ساله پنجم حرکت کند. مردم در انتخابات ۹۲ به کسی رأی خواهند داد که نقد سنجیده و مؤدبانهای از عملکرد دولتهای گذشته، بوه یژه دولت نهم و دهم داشته باشد. مسأله اشتغال، معیشت کارمندان، بازنشستگان، کم درآمدها، مسکن و کنترل هوشمند تورم و گرانی برای مردم فوقالعاده مهم است؛ لذا وجود این تواناییها در نامزد ریاستجمهوری الزامی است، زیرا مردم خواهان کسی هستند که مشکلات را درک کرده و میتواند از پس حل آنها بربیاید. رئیس جمهور آینده باید از نظر بینالمللی وجاهت لازم را داشته باشد و دانش سیاسی او به قدری باشد که قدرت درک عبور از پیچ تند تاریخ را داشته باشد».
اعتماد اما گزارش صفحه سیاسی خود را به قلم مهدی قدیمی به «ترافیک نامزدهای بدون رأی در مسیر انتخابات» اختصاص داده است و مینویسد: «بازی انتخابات ریاستجمهوری چند ماهی است که در زمین اصولگرایان آغاز شده و گروهها و دستههای متفرق این جناح در حال یارکشی برای حمایت از گزینههای مورد نظر خود هستند. اما آنچه این روزها بیش از همه در تحرکات محافظهکاران و نواصولگرایان به چشم میآید، تعدد نامزدهای بالقوه و در عین حال، عدم اقبال عمومی به این جریان و نامزدهای مورد نظرشان است. این روزها در اخبار و اظهار نظرهایی که از جناح راست بیرون میآید، هر روز نامی به نامهای پیشین اضافه میشود و لیست نامزدهای احتمالی محافظهکاران هر روز چاقتر میشود، اما در عین حال نامهایی که مطرح میشوند، هیچ یک وزن قابل توجهی ندارند تا به عنوان برگ برنده یک گروه نام برده شود. سایت اصولگرای جهاننیوز وابسته به جمعیت رهپویان و منتسب به علیرضا زاکانی روز گذشته اظهارات محمدرضا باهنر، نایب رییس مجلس و دبیرکل جامعه اسلامی مهندسین را در نشستی که با حضور برخی از اصولگرایان برگزار شده بود منتشر کرد. بر پایه این گزارش باهنر در پاسخ به سؤالی در خصوص گزینه مطلوب اصولگرایان در انتخابات ریاستجمهوری یازدهم، علیاکبر ناطقنوری را بهترین گزینه معرفی کرده است. وی با بیان اینکه علیاکبر ناطقنوری، علی لاریجانی و خودم را برای ریاستجمهوری لایق میدانم، افزوده است: با این وجود، هر سه نفر ما رأی نداریم. اما این «رأی نداشتن» فقط مشکل چهرههای محافظهکار و میانهرویی نظیر لاریجانی و باهنر و البته چهره مرضیالطرفینی نظیر ناطقنوری نیست، چرا که باهنر در ادامه سخنانش، از دیگر نامهایی که این روزها به عنوان گزینههای احتمالی جناح راست مطرح میشوند هم به عنوان گزینههایی فاقد رای نام برده و با بیان اینکه ما رای کافی را نداریم، افزوده است: معتقدم غلامعلی حدادعادل شرایط لازم را برای ریاستجمهوری ندارد و کامران باقریلنکرانی هم رأی نخواهد آورد».
اما روزنامه مردم سالاری هم که تیتر یک امروز خود را به «نقد جریان اصلاحات؟» اختصاص داده و در خصوص سخنان روز گذشته سید محمد خاتمی در دیدار با جمعی از آزادگان از قول خاتمی مینویسد: «اگر در دولت ما یک پرونده سوءاستفاده پنج میلیاردی پیدا میشد، کفن پوشان به خیابانها میریختند. البته خدا را شکر که در همین قوه قضاییه یک مورد که مدیر درجه یک یا پایینتر اصلاحات به اتهام سوء استفاده محکوم شود نبود؛ البته نمیگویم هیچ تخلفی رخ نداده بود، ولی برخی موارد واقعا بیعدالتی بود. آقایان! راهی جز این نیست که به وحدت برسیم؛ معنی وحدت حذف یک گروه نیست. وقتی یک جریان قدرت دارد که همه، غیر از خودش را غیر خودی میداند و به جریان دیگر بگوید که نابود شود یا تسلیم او شود، اینکه وحدت نیست. خاتمی همچنین مطرح کرد: اگر آزادیهای اساسی به خصوص در انتخابات تأمین گردد، اولین نتیجه آن انتخابات پرشور خواهد بود که همه از آن سود خواهند برد و تهدیدات خارجی هم برطرف میشود یا کاهش مییابد.
وی افزود: انتخابات حق مسلم یکایک مردم است، ولی مهم این است که راه برای حضور همگان طبق قانون باز باشد و از یاد نبریم که دشمنانی داریم که «اصل» را نمیخواهند؛ نه اینکه این جناح و آن جناح را نخواهند، اصلا جمهوری اسلامی را نمیخواهند. ولی بالاخره این حکومت است که باید شرایطی را فراهم آورد که اولا همه جناحها و جریانها امکان حضور در عرصه انتخابات را داشته باشند و ثانیا مردم دلزده دوباره اشتیاق به حضور پیدا کنند که چندان نشانههای این وضع را نمیبینیم. نکته دیگر اینکه در دوران ما هم نقص و عیب بود، در آن دوران توقعاتی ایجاد شد که در جریان اصلاحات نبود و عملی هم نبود، اما طرف مقابل را جری کرد که به همین بهانه با جریان اصلاحات برخورد کنند؛یعنی بعضی تندرویها که طرف مقابل را عصبانی کرد در اتفاقات بعدی اثر گذاشت. الان هم ما میگوییم «انتخابات و حکومت مال شما! بیایید فضا را باز کنید؛ ما میخواهیم جریان اصلاحات را نقد کنیم!».
گزارشهای خبری:زمین دیروز لرزاند، سرما فردا
وحید زینالی خبرنگار گروه میهن روزنامه قدس در گزارشی با نام «چادرهای سفید، ارسباران را گرم نمیکند» از تبریز برای این روزنامه مینویسد: «مسئولان امر باید برای ده هزار خانوار روستایی در ۳۰۸روستای شهرستانهای ورزقان، اهر، هریس و کسانی که در شهرهای این مناطق خانههایشان بر اثر زلزله آسیبدیده و در چادر اسکان یافتهاند، هر چه سریعتر چارهای بیندیشند چون دیگر چادرهای سفید با زلزلهزدگان نمیتواند مهربان باشند و آنان را در برابر سرما حفظ کنند.
به دنبال زلزله بیستویکم مرداد در مناطق هریس، ورزقان و اهر (ارسباران) و پس از آن وقوع یکهزار و۸۰۰ پسلرزه که ۳۱۰مورد آن بالای سه ریشتر بوده و تقریباً لرزیدن در این منطقه دیگر برای ساکنان آن عادی شده، امروز مردم این مناطق با سرمای زودرس مواجه شدند. ساکنان چادرهای سفید در مناطق زلزلهزده ورزقان، اهر، هریس و ۳۰۸روستای این مناطق شبهای سردی را همراه با لرزههای سرما و پسلرزهها میگذرانند، اما سوز این سرما به علت کوهستانی بودن به روزها نیز منتقل شده است. مسئولان کشوری و استانی در حالی از ساخت مسکن مستحکم برای آسیبدیدگان در هفتههای پس از زلزله ۲/۶ریشتری در مناطق آذربایجانشرقی خبر داده بودند که یک ماه از این وعده سپری شده و تنها یک ماه دیگر باقی مانده است. اما با توجه به مشاهدات همچنین روند کار به نظر میرسد باید به فکر شبهای سرد و به زودی روزهای سرد ورزقان، هریس و اهر باشیم.
بر اساس این گزارش، رئیس مجلس شورای اسلامی در بازدید از مناطق زلزلهزده ارسباران اعلام کرد: نصب کانکس فعلاً از ضرورتهای روستاهای مناطق زلزلهزده است که باید هرچه زودتر به دلیل شرایط سرد آب و هوایی در منطقه و تکمیل نشدن بناها مورد توجه قرار گرفته و برای ایجاد آنها اقدام فوری شود».
کاظم برآبادی خبرنگار اجتماعی روزنامه آرمان هم امروز در گزارش صفحه اجتماعی این روزنامه به جمعآوری متکدیان از سطح شهر پرداخته و در گزارشی با نام «پاکسازی پایتخت از گدایان برنامه میخواهد» مینویسد: «در زمان برگزاری اجلاس سران جنبش عدم تعهد، خیابانهای تهران اتفاق تازهای را تجربه کردند، خیابانهای خالی از گدایان و کودکان خیابانی و معتادان! آنها نه در هیچ خیابانی و نه در هیچ میدان و کوچهای جلوی کسی را برای گدایی، فروش فال و تمیز کردن شیشه ماشین نمیگرفتند. شهر خالی و به گفته مسئولان «پاک» شده بود اما اجلاس که به پایان رسید آنها دوباره شهر را در تسخیر خود درآوردند؛ اما این اتفاق با سؤالی از سوی رئیس کمیسیون فرهنگی شورای شهر تهران وارد فاز تازهای شد. تا پیش از این نهادهای مسئول اعم از شهرداری و بهزیستی با انداختن بار مسئولیت به شانه دیگری، خود را از نتیجه طرحی کلی که مجموعهای از سه طرح بزرگ «ساماندهی معتادان خیابانی»، «جمعآوری متکدیان» و «ساماندهی کودکان خیابانی» خلاص میکردند اما تهران پاک در روزهای اجلاس سران نشان داد که این اتفاق چندان هم رویا نیست و حتی اگر نهادهای مسئول دست به دست هم بدهند، این اتفاق برای همیشه در شهرهای کشور خواهد افتاد. اما حالا معاون خدمات شهری شهرداری تهران اعلام کرده که ظرف چهل و هشت ساعت تهران را از این دست آدمها پاک میکند؛ اظهارنظری که بیش از آنکه خوشحال کننده باشد، نگران کننده است؛ هم به خاطر نمایشی بودنش، چرا که در طرحهای ساماندهی، حوزه اختیار شهرداری آنقدرها نیست و هم به خاطر شتاب معنادارش، چرا که جمعآوری این افراد اگرچه کار چندان سختی نیست اما به همین راحتی هم انجام نمیشود، و در نهایت به خاطر نگرانی از آینده آنهایی که قرار است با این ضربالاجل از تهران بیرون ریخته شوند!».
«۸۰ درصد ساختمانهای کشور در خطر است»؛ این نام گزارش زیبا ورمزیاری در صفحه مسکن روزنامه جهان صنعت است که به سخنان رییس سازمان نظام مهندسی میپردازد و مینویسد: «بیتوجهی شهرداری به شناسنامه فنی و ملکی ساختمان و عدم رعایت ماده «۳۳» نظام مهندسی موجب شد سازمان نظاممهندسی از شهرداری تهران به دستگاههای قضایی شکایت کند اما پس از گذشت ۶ ماه این شکایت همچنان بینتیجه مانده است.
سیدمهدیهاشمی، رییس سازمان نظام مهندسی ساختمان کشور روز گذشته در جمع خبرنگاران درخصوص آخرین وضعیت این شکایت به خبرنگار «جهان صنعت» گفت: با توجه به اینکه حدود شش ماه از این شکایت میگذرد تاکنون از نتیجه آن مطلع نیستم.
وی با بیان اینکه تاکنون جز دو مورد، شکایتی درخصوص عدم اجرای این قانون نداشتیم، اظهار داشت: اگر لازم باشد دوباره از شهرداری شکایت میکنیم. هاشمی با بیان اینکه این سازمان در مورد نوسازی نگرانی کمتری دارد، اظهار داشت: در بحث بازسازی، مقاومسازی و ایمنیسازی به دلیل اینکه در پایینترین سطح ممکن قرار داریم ـ بهخصوص در تهران ـ همواره جای نگرانی وجود دارد. با توجه به اینکه ۸۰ درصد ساختمانهای مسکونی کشور در معرض خطر زلزله قرار دارند، زیرا ما نباید همه مشکلات را خودمان تجربه کنیم و باید از تجربیات دیگران بهره جوییم».
زهرا کشوری هم در گزارشی که در صفحه نخست تهران امروز منتشر شد، در گزارشی با عنوان «دلالان عرب بیماران را در ایران رها میکنند» به مشکلات توریست درمانی پرداخته و مینویسد: «گردشگری سلامت ایرانیان در دست دلالان عرب است. آنها بیماران را به عنوان زائر به ایران وارد میکنند در هتلهای دولتی با ۴۰ تا۵۰ درصد تخفیف در قیمتها جا میدهند و در این مسیر فقط جیبهای خود را پر میکنند. این مسأله را «محمدعلی واقفی» عضو هیأت مدیره جامعه تورگردانان ایران میگوید. این بیماران که برای پیوند قرنیه یا کلیه وارد ایران میشوند، در نهایت هم خدمات پزشکی مطلوبی دریافت نمیکنند. آنطور که «حسینعلی شهریاری»، عضو کمیسیون بهداشت مجلس شورای اسلامی به تهرانامروز میگوید، برخی از این بیماران هنوز به مرز نرسیده، بخیه عمل و جراحی پزشکی آنها باز میشود و وضعیت نامطلوبی پیدا میکنند. این در حالی است که در میان فعالیت ناموفق سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری، سازمان حج و زیارت هم وارد ماجرا شده است. با این وجود این میدان همچنان در دست دلالان عرب باقی خواهد ماند تا سود این امکانات نیمبند هم به جیب آنها برود و البته در نهایت هم گردشگر سلامت مسیرش را به یک کشور دیگر که امکانات بهتری را به بیمار میدهد، تغییر دهد؛ از جمله «امارات» و «قطر» که به گفته شهریاری امکانات بیشتری به بیماران میدهند» و سرانجام اینکه مریم فکری خبرنگار اقتصادی اعتماد در گزارشی با نام «۶۰درصد اقتصاد ایران مالیات نمیدهد» مینویسد: «آخرین آمارهای منتشره توسط بانک مرکزی، حاکی از یک نکته است و آن اینکه طی سالهای گذشته اندازه اقتصاد غیررسمی کشور به ۶/۲۱ درصد رسیده است؛ بخشی که همه میدانند اقتصاد سیاه و خاکستری کشور را به خود اختصاص میدهد که یا قاچاق میکنند یا از پرداخت مالیات طفره میروند و البته در کنار آن، مالیات نمیپردازند. این آمارها در حالی منتشر میشوند که آمارهای قابل توجهتر دیگری نیز به چشم میخورد. در طول سالهای دهه ۵۰، تقریبا اقتصاد پنهان کشور در حد ثابتی بوده و به طور معمول حجمی بالغ بر ۵/۱۴ درصد داشته است؛ البته به؟ جز سالهای ۵۴ و ۵۵ که در یک سال به ۳/۱۶ درصد رسید و در سال بعد، کاهش یافت و در رقم ۴/۱۲ درصد قرار گرفت. دهه ۶۰ یعنی سالهایی که جنگ را میگذراندیم نیز تقریبا نوسان آمارها را شاهد هستیم، اما در نهایت حجم اقتصاد زیرزمینی افت کرد و در سال ۷۰ به ۷/۷ درصد رسید. البته در دهه ۷۰ دو دوره کاملا متفاوت دیده میشود؛ به طوری که اندازه اقتصاد غیررسمی تا سال ۷۵ کاهش یافته و به ۲/۴ درصد تغییر یافت، اما از آن زمان به بعد شاهد رشد حجم اقتصاد زیرزمینی بودیم و حتی در سال ۸۹ به حد ۶/۲۱ درصد افزایش یافت. همه این اعداد و ارقام نشان میدهد که ۲۱ درصد اقتصاد کشور رسما خود را از پرداخت مالیات معاف کرده است؛ گرچه در زمره معافشدگان مالیاتی -۴۰ درصد- قرار ندارند: با این حساب و مجموع ۲۱ درصد اقتصاد غیررسمی و ۴۰ درصد کسانی که از پرداخت مالیات معاف هستند میتوان گفت ۶۰ درصد اقتصاد ایران مالیات نمیپردازد».
تابناک