آفتابنیوز : هنگامي كه بوش در نوامبر 2004 دوباره به سمت رياست جمهوري آمريكا انتخاب شد، بسياري از متخصصان كنترل سلاح ها از اين كه دولت وي پيشرفت هاي سريعي براي دستيابي به يك سيستم دفاع موشكي ملي و مدرنيزه كردن زرادخانه هسته اي اين كشور به عمل آورده به وحشت افتادند ولي چيزي كه موجب حيرت آنها شد اين بود كه بعد از انتخابات موانع زيادي در برابر پيشرفت در اين دو زمينه ايجاد شد.
اولاًً با توجه به هزينه هاي سنگين جنگ در عراق اخباري مبني بر تعويق افتادن يا لغو تعدادي از پروژه هاي نظامي تكنولوژي پيشرفته كه برنامه هاي مربوط به دفاع موشكي از قبيل به كارگيري ليزرهاي هوايي به گوش رسيد.
ثانياً آمريكا تصميم گرفت كه بودجه مربوط به چهار برنامه سلاح هاي هسته اي را قطع كند. اين برنامه ها به گونه اي طراحي شده بود كه انجام آزمايشات هسته اي را آسان تر كند. اين طرح ها به ترتيب عبارت بودند از تأسيس كارخانه براي توليد كلاهك هاي هسته اي، احداث طرح هاي پيشرفته براي انواع جديد سلاح هاي هسته اي، طراحي و توسعه سلاح هاي هسته اي تخصصي به منظور تخريب هدف ها در اعماق زمين.
گزافه گويي هاي عجيب در مورد انبار ذخاير هسته اي طرح نهايي كه بعد از پايان اين برنامه پايه ريزي شده بود، به رسوخ كننده قوي هسته اي در زمين (PNPE) معروف بود و اتخاذ چنين طرحي با توجه به ادعاهاي مقامات رسمي دولت بوش در مورد برنامه هاي ايران و كره شمالي براي جا دادن سلاح هاي هسته اي در اعماق زمين بسيار تعجب انگيز است. چندين عامل بر اين تصميم كنگره اثرگذار بود.
اين عوامل شامل اين باور و عقيده بود كه آمريكا به چكمه هايي براي استفاده نظاميان در روي زمين بيشتر از سلاح هاي هسته اي زير زمين و انجام معاملات زيركانه در بين افرادي از بخش هاي مختلف انتخاباتي هستند نياز دارد.
عقايد هوشمندانه بعضي از نمايندگان بر اين است كه ايالات متحده نمي تواند در حالي كه خود سرمايه گذاري هاي سنگيني در زمينه توليد سلاح هاي هسته اي جديد (PNEP) انجام مي دهد كشورهاي ديگر را تنها به جرم شروع چنين برنامه هايي محكوم كند. آنها همچنين به اين نكته اشاره كردند كه ايالات متحده بيش از آن مقدار سلاح هسته اي كه در مواقع لزوم به آنها نياز دارد، به اين گونه سلاح ها دسترسي دارد و همچنين طرح هاي يكي از كلاهك هاي هسته اي قديمي را به گونه اي تغيير داده و تعديل كرده است كه به يك سلاح بسيار قوي رسوخ كننده در زمين تبديل شود.
اگرچه زرادخانه هسته اي آمريكا خيلي كوچكتر از اين زرادخانه در زمان اوج جنگ سرد نيست، برآوردهاي اخير نشان داده است كه گسترش اين زرادخانه به گونه اي است كه حدود 5300 كلاهك هسته اي فعال و 5000 كلاهك هسته اي ديگر در آنچه به نام ذخاير سلاح هاي مقابله اي معروف است ذخيره شده است كه البته احتمال مي رود بخشي از ذخاير خلع سلاح شده است.
بسياري از اين سلاح ها قدرت هاي مخرب شديدي دارند. كلاهك هاي 400W88 ناوگان موشك هاي زيردريايي تريدنت هر كدام سه برابر بمب هيروشيما اثر تخريبي دارند.
جديدترين كلاهك رسوخ كننده در زمين B61-11 است كه درواقع نوع ديگري از كلاهك بمب هسته اي جنگي استاندارد B61 است كه قدرت ذوب كنندگي و پوشش دهي اش چندين برابر افزايش يافته است. در اواسط سال هاي 1990 اين كلاهك ها بر روي بمب ها سوار شدند و شكل پيشرفته تري به خود گرفتند و به صورت بمب هاي مخفي B-2A درآمدند. در زمان توليد اين سلاح تلاش هاي شديدي به عمل آمد كه مسأله را اين گونه جلوه دهند كه اين بمب ها سلاح جديد نيست و تنها يك شكل تعديل شده يك بمب قديمي است. اين موضوع از اين نظر صحت دارد كه سلاح جديد مركز ثقل كلاهك هاي هسته اي قديمي و خواص و تركيبات محاسبه شده اين كلاهك ها را دوباره به كار مي گيرند. البته يك اختلاف كوچك بين اين دو موشك وجود دارد و آن تفاوت مثل اين است كه موتور ماشين شورولت را بر روي يك قايق ببنديم و بگوييم آن ماشين است نه قايق.
استراتژي مشكوك هنگامي كه جورج دبليو بوش قدرت را از بيل كلينتون در سال 2001 گرفت. اكثر مردم فكر كردند كه سياست محتاطانه كلينتون در خصوص گسترش و توسعه مدرنيزه كردن سلاح هاي هسته اي كنار گذاشته شود. آزمايشگاه هاي سلاح هاي هسته اي قطعاً فشارهاي برنامه ريزي شده اي را براي بحث و گفت و گو در مورد برنامه هاي جديد اعمال كردند و اين فشارها باعث شد كه كنگره تصميم بگيرد بودجه آنها را قطع كند. اگر بخواهيم حقيقت موضوع را بگوييم اين امر براي بسياري از افراد در جامعه كنترل سلاح ها هم غيرمنتظره بود.
اخيراً مشخص شد كه اين تصميم گيري به اين دليل بود كه دولت بوش قصد دارد درخواست بودجه جديدي را به كنگره ارائه دهد.
اين امر بيشتر نشان دهنده اين واقعيت است كه برنامه هاي طراحي كلاهك هاي هسته اي با استفاده از خط بودجه كاملاً متفاوتي در حال انجام است. حدود 100 متخصص در سه آزمايشگاه سلاح هاي هسته اي آمريكا: 1- لارنس ليورمور در كاليفرنيا 2- لوس آلاموس در نيومكزيكو 3- سنديا در تگزاس پروژه اوليه 9 ميليون دلاري را در دست گرفتند. پروژه اي كه قرار است به شكل يك برنامه جامع كه قادر است طرح هايي را براي سلاح هاي جديد در 5 تا 10 سال آينده توليد كند گسترش يابد.
يك سوال اساسي در اين خصوص مطرح است و آن اين كه با توجه به سياست كنگره در اين جهت چطور ممكن است برنامه نظارت علمي بر ذخاير هسته اي كه به منظور آرام كردن سروصداها و اعتراضات موجود طراحي شده بر روي توليد سلاح هاي جديد متمركز شود؟ در موضع موافق اين برنامه پاسخ به اين سوال خيلي صريح و روشن است. ايالات متحده حداقل از 15 سال گذشته تاكنون توليد سلاح هاي هسته اي را به طور كامل متوقف كرده است. عمر بسياري از كلاهك هايي كه در انبارهاي ذخيره اين كشور قرار دارند خيلي بيشتر از 15 سال است و كلاهك هايي كه تضميني براي قابل استفاده بودن آنها در صورت لزوم وجود ندارد.
در اين صورت طرفداران اين طرح مي گويند: براي حفظ و نگهداري زرادخانه هسته اي در شرايط مطلوب و قابل اعتماد ما مجبوريم كه طرح هاي جديدي براي جايگزيني اين زرادخانه كهنه و قديمي تعبيه كنيم. آنها همچنين اين گونه استدلال مي كنند كه ايالات متحده با توليد سلاح هاي قوي و قابل اعتماد جديد قادر خواهد بود سلاح هاي كمتري را به كار گيرد.
كارشناسان كنترل سلاح در موضعي مخالف اعتقاد دارند كه ذخاير هسته اي آمريكا كاملاً جديد هستند و براي توليدات بيشتر مي توان از همين طرح ها استفاده كرد و نيازي به هيچ نوع مدرنيزه سازي وجود ندارد. داريل جي كيمبال مدير اجرايي برجسته گروه انجمن كنترل سلاحها كه مقر آن در واشنگتن است اين گونه اظهار داشت: ذخاير هسته اي موجود از نظر استاندارد كاملاً در شرايط مطلوب و قابل اعتماد قرار دارند. بنابراين طرح كلاهك هسته اي جديد و قوي تر يك كار اضافي و غيرضروري است كه به عنوان بهانه اي براي طرح سلاح هايي كه مأموريت نظامي جديدي دارند به كار گرفته شده است.
اشكال عمده مسأله در اينجاست كه دولت بوش با نيرنگ كنگره را بر آن داشت كه بودجه آنها را قطع كند كه اين البته جزو برنامه هاي اصلي سلاح هاي هسته اي جديد بود.
تا برگزاري كنفرانس بررسي مجدد پيمان كاهش سلاح هاي هسته اي كه در ماه مي در نيويورك برگزار مي شود اندك زماني باقي است. با وجود اين كه اين زمان هنوز نرسيده ايالات متحده بر اين امر پافشاري مي كند كه ايران حق ندارد كه حتي روند توسعه زيرساخت هاي هسته اي را شروع كند. ايران را تنها مجاز به ساختن تعداد محدودي سلاح مي داند. از نظر جورج بوش كه معتقد است ايران مجهز به سلاح هاي هسته اي يك قدرت بي ثبات براي جهان به شمار مي رود، اين نوع موضع گيري يك سياست معقول محسوب مي شود و اين سوال براي بسياري از آمريكايي ها و ديگر مردم جهان مطرح مي شود كه آيا خود ايالات متحده نيز از همين مشخصاتي كه به ايران نسبت مي دهد برخوردار نيست؟ بسياري از ايرانيان با ديد ديگري به قضيه نگاه مي كنند. آنها مي پرسند چرا آمريكا از اندازه زرادخانه هسته اي اسرائيل حرفي به ميان نمي آورد و آيا زرادخانه هسته اي ايران به اندازه زرادخانه هسته اي اسرائيل است يا خير؟
دولت بوش قصد دارد براي مقابله با جنگ افزارهاي هسته اي ايران ائتلافي را تشكيل دهد. آمريكا براي رسيدن به اين هدف بايد ابتدا فشارهاي زيادي را كه براي پيشرفت و گسترش سلاح هاي هسته اي به عمل آورده متوقف كند. كنگره آمريكا در جهت نائل شدن به اين هدف در ماه نوامبر تصميماتي اتخاذ كرد. گزارشات اخير از فعاليت هايي كه در جهت گسترش سلاح هاي هسته اي آمريكا صورت مي گيرد نيز كاري را از پيش نبرد. آنها حمايت هاي خود را متوجه تحليلگران سياسي كه معتقدند ايالات متحده يك موضع افراطي تنها را در مقابل كنفرانس بررسي مجدد پيمان كاهش سلاح هاي هسته اي به خود گرفته است، كرده اند. اين امر نشان دهنده تمايلات يك جانبه گرايانه دولت بوش است ولي با برقراري همكاري هاي بين المللي مي توان مانع سياست آمريكا در خصوص كنترل تكثير سلاح هاي هسته اي شد.