کد خبر: ۱۸۱۷۸
تاریخ انتشار : ۱۹ مهر ۱۳۸۴ - ۱۲:۲۶

ایران و مذاکرات هسته ای کره شمالی

آفتاب‌‌نیوز :  توافق حاصل شده در چین در جریان آخرین دور مذاکرات شش جانبه کره شمالی، به نظر گامی به جلو می رسد، تحلیل شما در این باره چیست؟
تصور می کنم گام مهمی به جلو برداشته شده است. هر چند هنوز کارهای بسیاری باقی مانده است. موارد بسیاری در مورد نحوه تعبیر، اجرا و تایید عملکرد کره شمالی وجود دارد که باید مورد توافق قرار گیرد، ما به هر حال این توافق را باید پیروزی بزرگی برای تمامی طرف های درگیر در مذاکرات محسوب کرد، هم چنان که می توان ادعا کرد که دولت بوش هم بالاخره دستاورد قابل توجهی در این حوزه به دست آورد. 

واقعا جالب است. شما همواره یکی از منتقدین سیاست های دولت بوش بودید!
بله. من منتقد سیاست های بوش بودم اما وی اکنون سیاست خود در مورد کره شمالی  را تغییر داده است و این تغییر با پیروزی همراه بوده است. 

در دور دوم ریاست جمهوری بوش و حضور رایس در وزارت امور خارجه،‌ چه تغییرات قابل توجهی در سیاست های ایالات متحده رخ داده است؟
وزیر خارجه آمریکا، رایس، به به سرعت دریافت که سیاست موجود در قبال کره شمالی کارآمد نیست. او به تدریج و به آرامی سیاست آمریکا را تغییر داد، ‌هر چند همزمان به شدت تلاش کرد تا هر نوع تغییری را در این زمینه تکذیب کند. رایس در این مدت رئیس جمهوری آمریکا را هم واداشت تا ادبیات خود را از لحنی خصمانه به لحنی حامی گفتمان تغییر دهد. در چند ماه اخیر می بینید که برای نخستین بار، گردهمایی های اثر بخشی میان مقامات آمریکا و کره شمالی برگزار شده است. این گردهمایی ها که ابتدا در سطوح پایین و در سازمان ملل صورت گرفت، در نهایت به مذاکرات شش جانبه منتهی شد.
مطبوعات کره شمالی هم در این میانه تغییر لحن گفتمان کاخ سفید نسبت به این کشور را دریافتند. برای مثال بوش در یکی از سخنرانی های خود از رهبر کره با عنوان «آقای» کیم یونگ ایل نام برد. شما چنین لحنی را هرگز پیش از این سراغ نداشته اید. مذاکره کنندگان آمریکایی نیز در این میان از آزادی عمل برای مذاکره برخوردارند، در صورتی که پیش از این همواره مجبور بودند تا متن از پیش تعیین شده ای را بارها و بارها قرائت کنند. به عبارت بهتر آمریکا اکنون برای نخستین بار حاضر است که در پای میز مذاکره، داد و ستد کند. حاصل چنین رویکردی را هم باید در توافق اخیر جست. 

نکات اصلی و بارز این توافق چه بود؟
بیش و پیش از هر چیز کره شمالی حاضر شده است تا برنامه های تسلیحات هسته ای خود را به صورت کامل متوقف کند. 

آیا این توافق مشروط است؟
هیچ شرطی در این توافق لحاظ نشده است، هر چند در مورد تبعات چنین توافقی و دستاوردهای احتمالی آن هنوز بحث می شود. به هر حال این توافق، فارغ از امتیازات احتمالی که قرار است ایالات متحده به کره شمالی اعطا کند، دارای ارزش بسیاری است. 

...و ایالات متحده با اعطای چه امتیازاتی توافق کرده است؟
ایالات متحده، در ازای این توافق، قرار است به تمامیت ارضی و حاکمیت جمهوری دموکراتیک خلق کره احترام گذاشته و به سمت و سوی عادی سازی روابط با این کشور حرکت کند. این امر می تواند شامل امضای توافقنامه  صلحی باشد که در نهایت به جنگ کره خاتمه دهد – این جنگ در سال 1953 و با امضای معاهده ترک مناقشه خاتمه داده شد – و به دنبال آن شناسایی رسمی دو کشور از سوی یکدیگر.
بخش دیگری هم از این توافق برعهده و پنج کشور ایالات متحده، چین، کره جنوبی، ژاپن و روسیه است که باید کمک های وعده داده شده خود در حوزه انرژی و مایحتاج اولیه را به این کشور ارائه کنند. 

آیا این توافق به موجب پیشنهادات چین شکل گرفته است یا در حقیقت حاصل تلاشی مشترک از سوی همه کشورها بود؟
چینی ها متن پیشنهادی خود را به پنج کشور دیگر عرضه کردند اما هیچ فشاری در این زمینه وجود نداشت. به هر حال پس از ارائه این پیشنهاد، جلسات اضطراری تشکیل شد و مفاد پیشنهاد چین مورد بررسی قرار گرفت. در نهایت نظرات کشورها پس از سه روز بحث به یکدیگر نزدیک شده و توافق نهایی حاصل شد. بحث برانگیزترین موارد این پیشنهاد به دو عبارتی  برمی گشت که تایید کننده حق دسترسی کره شمالی به استفاده صلح آمیز از انرژی هسته ای و توافق کشورها برای گذاشتن یک راکتور آب سبک در اختیار کره شمالی بودند. 

پس ایالات متحده حتی بدون پیشنهاد ارائه راکتور آب سبک،‌ خواهان آن بود که کره شمالی همه برنامه های خود را متوقف کند؟
بله 

و اکنون موضع آمریکا چیست؟‌ قرار است در مورد راکتور آب سبک باز هم مباحثات دیگری صورت گیرد؟
در این جا دو مسأله وجود دارد. نخست موضوع آمریکاست که تاکنون مبتنی بر این بود که کره شمالی باید ابتدا کاملا برنامه هسته ای خود را کنار گذاشته و پس از آن به بحث در مورد کمک های جهانی پرداخته شود. کره ای ها اما معتقد بودند که این مراحل باید به صورت متقابل صورت بگیرد. آنها می گفتند «ما اقدامی را انجام می دهیم،‌ شما هم باید در پاسخ اقدامی انجام دهید». ایالات متحده تاکنون از چنین روشی اجتناب کرده بود. مسأله بعدی این است که در آخرین دور مذاکرات مشخص شد که کمک های اقتصادی به کره شمالی شامل تهیه راکتور آب سبک برای آنها نیز می شود. ایالات متحده می گوید که به هیچ وجه چنین چیزی ممکن نیست. علت این امر از نگاه من تنها شباهت این توافق با توافق سال 1994 میان دولت کلینتون و کره شمالی است که به موجب آن کره شمالی در ازای دریافت راکتور آب سبک،‌ برنامه های هسته ای تسلیحاتی خود را خاتمه می داد. دولت بوش همواره منتقد چنین معامله ای بوده است و انتقادات فراوانی را از دموکرات ها به علت انجام چنین معامله ای انجام داده است.
اکنون،‌ اما به نظر می رسد دولت آمریکا از موضع خود عقب نشینی کرده و با بحث در مورد احتمال انتقال چنین راکتوری به کره شمالی موافقت کرده است. به هر حال آمریکایی ها بازی را از حالت «همه یا هیچ» خارج کرده اند. کریستوفر هیل، مذاکره کننده ارشد آمریکایی و معاون وزیر خارجه می گوید: دست یابی به راکتور آب سبک برای کره شمالی یک پیروزی بزرگ محسوب می شود. 

منظور او از این تعبیر چیست؟ آیا کره ای ها به این راکتور نیاز ندارند؟ 
کره شمالی برای به دست آوردن این راکتور، ارزش «نمادین» بسیاری قایل است. هیل شرایط فعلی را شرایط برد – برد می داند. به عبارت دیگر هر یک از طرفین می تواند پس از بازگشت به کشور خود و ترک میز مذاکرات ادعای پیروزی کند. کره شمالی می تواند ادعای پیروزی کند چرا که به هر حال آمریکا وادار به پذیرش حاکمیت آنها، دوری از حمله و در نهایت موافقت با استفاده صلح آمیز آنها از انرژی هسته ای شده است و آمریکا هم می تواند ادعای پیروزی کند چرا که توانسته است کره را به دست کشیدن از برنامه های هسته ای خود وادار کند. چینی ها هم در این میان می توانند خود را پیروز تلقی کنند چرا که در نهایت دیپلماسی «صبوری» آنها نتیجه بخش بوده است. این وضعیت برای مذاکرات سیاسی ایده آل است. 

آیا این وضعیت در مورد ایران هم قابل تعمیم است؟ ایالات متحده اکنون با تأکید بسیار می خواهد که ایران از تمامی فعالیت های هسته ای خود، ولو صلح آمیز، دست بکشد.
تاثیر این روند،‌ بر وضعیت ایران پیچیده است. در وحله نخست باید دو تاثیر عمده را بررسی کرد. تاثیر نخست، تقویت موضع کسانی است که خواهان تداوم مذاکرات و عدم ارجاع آن به شورای امنیت هستند. این افراد اکنون می توانند بگویند «ببینید مذاکرات نتیجه بخش بود. بیایید باز هم با ایران مذاکره کنیم». تاثیر دوم اما به این عرصه باز می گردد که در صورت تثبیت توافقات صورت گرفته با کره شمالی، موضع ایران تضعیف می شود چرا که باز هم نمونه دیگری از اینکه چگونه کشوری با کنار گذاشتن جاه طلبی های نظامی ‌هسته ای خود می تواند امتیازات دیپلماتیک، سیاسی و اقتصادی بسیاری را کسب کند،‌ به وجود می آید. کره شمالی به همراه لیبی، می توانند به عنوان مدلهایی موفق از دستاوردهای بیشتر یک کشور از کنار گذاشتن برنامه های هسته ای تسلیحاتی در مقایسه با تعقیب آنها، معرفی شوند. 

البته کره شمالی به موجب این توافق به راکتور آب سبک دست می یابد . به عبرت دیگر آنها حق استفاده صلح آمیز از انرژی هسته ای را خواهند داشت.
بله. در مورد ایران هم همگان با دسترسی ایران به راکتورهای تولید برق موافق هستند. 

من این موضوع را نمی دانستم
موضع آمریکا این بود که ایران حتی حق دارا بودن راکتور بوشهر را هم که توسط روس ها در دست ساخت است، ندارد. ایالات متحده اکنون از این موضع کوتاه آمده و خط قرمز خود را توانایی غنی سازی اورانیوم برای تولید سوخت راکتورها قرار داده است. به عبارت دیگر آمریکا می خواهد از عدم توانایی ایران برای غنی سازی اورانیوم جهت ساخت بمب هسته ای مطمئن شود. در مورد کره شمالی هنوز مشخص نیست که آیا آنها ادعا خواهند کرد که حق غنی سازی اورانیوم را برای تامین سوخت راکتورهای خود دارند یا خیر؟ در توافق فعلی تنها بر «حق استفاده آنها از انرژی هسته ای صلح آمیز» تأکید شده است. معنای دقیق این عبارت اما هنوز روشن نیست. آیا تنها به یک راکتور محدود می شود؟ یا اینکه کره ای ها اصرار خواهند داشت که تجهیزات تولید سوخت را هم به دست بیاورند؟ تصور نمی کنم این مورد آخر با موافقت آمریکا روبرو شود. 

در نهایت تصور می کنید تا چه حد احتمال نهایی شدن توافقات صورت گرفته با کره شمالی وجود دارد؟
من همواره در مورد احتمال رسیدن به توافق با کره شمالی خوش بین بوده ام و اکنون بیش از پیش در این مورد احساس خوش بینی می کنم. به باور من در شرایط فعلی حداقل 80 درصد شانس رسیدن به توافقی نهایی وجود دارد.
بازدید از صفحه اول
ارسال به دوستان
نسخه چاپی
ذخیره
عضویت در خبرنامه
نظر شما
پرطرفدار ترین عناوین