برخلاف نظام ارزشي حاکم بر جامعه اسلامي ايران و علي رغم تاکيدات مقام معظم رهبري ، نحله هاي بد اخلاقي و خودسر فعاليت هاي تخريبي زود هنگام خود را براي انتخابات رياست جمهوري آغاز کرده اند ، و اين نگراني وجود دارد که يک بار ديگر هزينه هاي حيثيتي و اعتماد سوزغير قابل قبولي را بر ملت و نظام اسلامي ايران تحميل نمايند.
آفتابنیوز : آفتاب- سرویس سیاسی: اين گروه هاي ناسازگار با رسانه هاي خود چون ناشنوايان بي اطلاع ، فقط مي گويند و مي بافند و منتشر مي کنند بي آن که براي رهبران ومسئولين نظام از صدر تا ذيل حرمت و اعتباري قايل شده ، ارزيابي ها ، مميزي ها ، تاييد ها و قدر شناسي هاي اين بزرگان را مناط اعتباري بدانند ، تا آن جا که بي محابا به هر کسي که خلاف راي وسليقه خودشان باشد رحم نمي کنند.
در حاليکه ديدگاه و نظرات مقام معظم رهبري در برخورد با بد اخلاقي هایي که اخیرا در جامعه و از سوی رئیس یک قوه، اتفاق افتاد، بهترين ملاک و معيار شرعي و قانوني براي همه دلسوزان اسلام و ايران است ، و از سوي ديگر مراجع ذيصلاحي براي تعيين صلاحيت هاي انتخاباتي وجود دارد ، نحله هاي بد اخلاقي نه مقيد به تبعيت از رهبري اند و نه تابع قوانين و نهادهاي قانوني کشور. که از آن جمله عملکردي است از اين گروه ها با احساس خطر از اعلام حضور دکتر حسن روحاني رخ نموده است.
در اعلام کاندیداتوری دکتر حسن روحانی، با پوشش گسترده رسانه ای، واکنش های زیادی در جامعه داشت؛واکنش هایی که بسیاری از آن ها بوی امید به آینده را دراذهان زنده می ساخت. همچنین اقبال برخی جریانات میانه رو ازهر دوجناح اصولگرا واصلاح طلب به حضور روحانی و نیز انتشار نتایج نظرسنجی سایت عصر ایران که حاکی از استقبال از حضوروی درصحنه انتخابات است را می توان از جمله این واکنش ها دانست. اما همین بازتاب گسترده، باعث شد تا پس از گذشت چند ساعتی از انتشار اخبار مربوط، برخی از رسانه هایی که معمولا برای اظهار مشروعیت خود، از اسامی خاطره انگیز انقلابی سود برده و یا خود را منتسب به جریانی از یکی از ارکان انقلاب اسلامی می کنند، بلافاصله با انتشار اخبار حاشیه ای و یا مصاحبه هایی، درصدد بر آیند تا یا اصل مراسم را تحت تاثیر یک مورد خود ساخته ی حاشیه ای قرار دهند یا آن که شخصیت این کاندیدا را زیر سوال ببرند.
سال هاست که مخاطبان آگاه رسانه ها فهمیده اند که برای تخریب یک شخص یا خدشه وارد کردن به یک مراسم، به خیلی از اصول حرفه ای هم می توان پای بند نبود؛ مثلا این که خبرنگاری با یک سوال ساده می تواند مالک محل مراسم که از نهادهای کشور است را بداند و یا حتی از روی تابلوی نصب شده در مکان های مختلف محل، به پاسخ برسد ولی این کار را نکند و به جایش در گزارش خود در خصوص مالک محل ایجاد شبهه سیاسی نماید، نیاز چندانی به فکر، یا توجه به اصول حرفه ای ندارد.
مثال ها از این دست بسیار است، ضمن آن که در صورت توجه به اصول حرفه ای، گاهی مجبور می شوید برای رعایت انصاف به موضوعات دیگر و ریشه های برخی از مسائل اشاره کرد که در آن صورت، این بازگویی ممکن است به مذاق برخی از افراد خوش نیاید ومنافعی به خطرافتد، لذا رسانه ترجیح می دهد بی توجه به اصول حرفه ای، کار خود را که همان ماموریت تخریب است، انجام دهد.همچنین، بخشی از واکنش ها، به شخص دکتر روحانی مربوط است، به طور مثال، با ژست افشا گرانه، در مدرک تحصیلی وی ایجاد شبهه نمایند،بی توجه به این که نام دقیق دانشگاه را جست و جو و یا پرسش کنند.
فارغ از چنین بحث های جزئی و حاشیه ای - که بهتر است توان نیروهای اجتماعی و سیاسی صرف این گونه مباحث نشود و اساسا شانی برای پاسخ گویی ندارند- بخشی دیگر از واکنش ها، به موضوع هسته ای مربوط است. پز افشاگری نخ نما، که هنوز از نظر برخی کاربرانش، کاربرد دارد، با استفاده از کلی گویی ها و تهدید به افشاگری که ظاهرا بخشی از هویت مطرح کنندگانش شده است، نیز از این دست واکنش هاست. بحث هایی که بارها روحانی به آن ها پاسخ ودرکتاب مشهور وی درباب استراتژی هسته ای و امنیت ملی، به طور مفصل شرح داده شده است.
البته مطرح کنندگان شبهات، ظاهرا خود را بی نیاز از کنکاش می دانند چون اساسا بر اساس وظیفه ای که برای خود قائل هستند، معمولا انصاف و عدالت را از دایره تفکر خود خارج کرده اند. در عین حال، آن ها تلاش هم نمی کنند به این پاسخ دهند که مثلا :
اگرمذاکرات روحانی تا این حد ضیف بود، چرا وضعیت کشور به مراتب در شرایط بهتری قرار داشت؟ چرا مقام معظم رهبری، با کارنامه ای که روحانی در مذاکرات هسته ای دارد و به زعم آن ها، سراسر مشکل دار است، از روحانی تقدیر می کنند؟
یا چرا وی همچنان نماینده مقام معظم رهبری در شورای عالی امنیت ملی مانده اند؟
جالب است که یادآوری شود که مشاور سیاست خارجی و امور بین الملل مقام معظم رهبری، دکتر ولایتی، عملکرد تیم مذاکره کننده هسته ای ایران در دوره آقای روحانی را نه تنها با آگاهی ایشان بلکه ناشی از «تدبیر» ایشان خوانده اند.
در عین حال معمولا در این گونه مباحث، وارد کنندگان شبهات، به این سوال نیز پاسخ نمی دهند که مسئولیت حمله به ایران به بهانه های واهی از سوی دشمنان خارجی، را چه کسی می پذیرفت و اساسا جلوگیری از حمله به ایران، چگونه عملی نامطلوب شمرده می شود؟ جنگ افروزی به نفع کیست؟
از یاد نباید برد که پاسخ به این بحث ها، برای اقناع مخاطب آگاه، نیازمند بحث های دیگری هم هست، مثلا این که چه کسانی در داخل از تحریم کشور سود می برند؟ سوداگران تجارت در تاجیکستانو دوبی چه کسانی هستند؟ چرا تمرکز بر واردات است و صادرکنندگان و تولید کنندگان با مشکلات عدیده ای مواجه اند و چرا درمدت کوتاهی چندین بخشنامه وارداتی و صادراتی متناقض صادر می شود که در نهایت تنها و تنها منافع افرادی خاص را تامین می کند که نانی از تحریم ها در کیسه های خود ذخیره کنند.
چرا دیپلماسی وزارت خارجه کاری کرد که روسیه و چین نیز طلبکارانه با این دولت برخورد کردند؟
در عین حال کسی توضیح نمی دهد که تحریم ها، فرصت مخفی کردن نقاط ضعف چه کسانی را فراهم آورده است؟
یا چرا دولت عامدانه به برخی از قوانین که بهبود محیط کسب و کار و اقتصاد کشور را هدف گرفته اند، بی اعتناست و حتی آن ها را برای اجرا به مجموعه های خود ابلاغ نمی کند و پرسش هایی از این دست، که بسیار است.
بدیهی است در فرصت اندک تا انتخابات، ایجاد شبهات، به عنوان وظیفه ای همیشگی و خطیر برای برخی افراد، وجود دارد اما پرسش مطرح این است که چرا روحانی هدف حمله و تخریب می شود و مهم تر از آن هدف نهایی از بروز چنین رفتاری چیست؟
پاسخ اين پرسش ها را باید در همان بازتاب رسانه ای جست و جو کرد؛ روحانی ظرفیت تبدیل شدن به کاندیدای اصلاح طلبان و اصولگرایان میانه رو و در نتیجه افزایش زیاد احتمال انتخاب شدنش را دارد، لذا تخریب وی برای جلوگیری از تحقق این امر ضروری می نماید.
اما این که چرا چنین وظیفه تخریبی، مدت هاست در دستور کار قرار گرفته است و به بخشی از هویت برخی از افراد تبدیل شده است را باید با کمی تامل بیشتر نگریست؛ نکته ای که بیش از همه به ناکارآمدی افرادی مربوط است که برای انحراف افکار عمومی از پیامدهای رفتار و برنامه هایشان، توپ را به زمین دیگران می اندازند.
رهیر معظم انقلاب درباره دکتر روحانی تعبیر مدیریت " معقول ، متین و مستمر " را به کار بردند.
پس کسی نمی تواند اینطور القا کند که رهبر معظم انقلاب از مدیریت ایشان ناراضی بوده اند.
اما من فقط باز هم تنها نگرانی ام را مطرح می کنم و آن هم تاکید بیش از حد دکتر روحانی بر تعامل با آمریکاست. این موضوع هم می تواند موجبات سواستفاده برخی داخلی ها را فراهم آورد و هم خارجی ها را .
سلام بر دولت تدبیر و امید که خواهد امد.