همهمان بچهها را دیدهایم. خودروهای بهزیستی و شهرداری که میآیند به جوجههای طلایی و ترسانی میماندند که از کارتن مقوایی دستفروشی بیرون ریخته باشند، جیغ میکشیدند و از زیر دست ماموران بهزیستی یا شهرداری فرار میکنند.مامورها دست آخر، جوجههای طلایی و وحشتزده را میگیرند و میبرند مراکز ویژه نگه میدارند و آنوقت، غروب نشده سر و کله والدین بچهها پیدا میشود.
نقص قانون دست پدر و مادرها را بازگذاشته است تا همانها که پیشتر طفلکهایشان را به زور فرستادهاند خیابان تا نان بازوهای نحیفشان را بخورند، حق دارند بچههایشان را از بهزیستی و شهرداری پس بگیرند و آنها را بیآنکه فرصت کنند یک وعده غذای گرم بخورند یا حتی حمام کنند و سیاهی خیابان را از تن بشویند، برمیگردانند خانه و یکی دو روز بعد بازمیفرستند سر کار تا سرگردان خیابانهایی شوند که در آنها تصادف میکردند، کتک میخوردند، فحش میشنیدند، مصرف موادمخدر و انواع دیگر بزه را یاد میگرفتند و مورد سوءاستفاده قرار میگرفتند.
بچههای کار اما فقط اینها نیستند. یکسریشان هم از پنج یا شش سالگی به کارگاههای تاریک و غیرقانونی در حاشیه شهر تبعید میشوند و خبرهای قطع عضو، سوختگی و حتی مرگشان در دنیای آدم بزرگها به گوش رسانهها و مدافعان حقوق کودک هم نمیرسد.
*طرحی برای آموزش مهارت
آمارهای رسمی از شمار کودکان کار در کشورمان وجود ندارد، اما آمارهای غیررسمی اعلام شده از سوی سازمانهای مردمنهاد نشان میدهد، دستکم سه میلیون کودک کار در ایران وجود دارد. ایران از 1384 با تدوین آییننامهای برای ساماندهی این کودکان برنامهریزی کرده است و خبری که ولیالله نصر، مدیرکل امور آسیبدیدگان سازمان بهزیستی اعلام کرد نیز جزئی از اجرای این برنامه است.
این مسئول در گفتوگو با ایسنا اعلام کرد که قرار است در مراکز حمایتی بهزیستی به کودکان و نوجوانان کار و خیابان، خدمات آموزشی مهارتهای زندگی، پیشگیری از اعتیاد، ایدز و هپاتیت ارائه شود و بهزیستی تفاهمنامهای را نیز با سازمان فنی و حرفهای امضا کرده است که براساس آن به این کودکان حرفههایی نیز آموزش داده میشود.
*حتی 5 سالهها هم کار یاد میگیرند
گرچه نصر حاضر نشد درباره جزئیات این طرح به جامجم توضیح دهد، اما حمیدرضا خانپور مدیرکل سازمان فنی و حرفهای کشور درباره این تفاهم خبرهای تازهای دارد. او میگوید: ما معتقدیم اگر این کودکان به حال خود رها شوند در بزرگسالی امکان درگیر شدن آنها با آسیبهای اجتماعی بیشتر میشود، چون مشاغل آنها تولیدی نیست و هیچ تخصصی کسب نمیکنند و در بزرگسالی به سمت بزهکاری کشیده میشوند و سازمان فنی حرفهای و بهزیستی با همین استدلال به نتیجه رسیدهاند که این کودکان را آموزش دهند.
به گفته خانپور ، در این طرح حتی کودکان بالای پنج سال هم با انواع مشاغل آشنا میشوند و بزرگترها به شکل تخصصی مهارتی شغلی را یاد میگیرند. این مهارتها در حوزه صنعت، خدمات و کشاورزی است که البته خدمات، سهم بیشتری از آموزشها دارد.
*فرصتی به آیندهشان بدهیم
سید حسن موسوی چلک، رئیس انجمن مددکاران ایران که پیشتر مدیرکل آسیبهای اجتماعی بهزیستی کشور هم بوده است در گفتوگو با جامجم اظهار میکند که این طرح، بخشی از آییننامه ساماندهی کودکان کار و خیابان مصوب سال 1384 است که در آن سازمان فنی حرفهای کشور موظف شده است این کودکان را آموزش دهد.
موسوی چلک با اشاره به این که طرحهای ضربتی برای توقف کار کودکان تاکنون به نتیجه دلخواه نرسیده است، میگوید: بنابر این ناچاریم بپذیریم که آنها برای تامین مالی خانوادههای خود کار کنند، اما میشود شرایطی را مهیا کرد که اگر آنها ناچارند کار کنند دستکم از حقوقی مانند تحصیل، داشتن فراغت و ارتباط باخانواده محروم نشوند و یکی از راهها برای رسیدن به این هدف، آموزش مهارتهای شغلی به آنهاست و باعث میشود آنها بتوانند در آینده در محیطهایی سالم، اشتغال رسمی داشته باشند.
*خلأ قانونی و مقاومت بهزیستی
محمد نفریه، معاون امور اجتماعی نیز درباره جزئیات طرح حرفه آموزی به کودکان میگوید: 30 تا 70 درصدکودکان کار و خیابان اتباع بیگانه هستند که مشمول این طرح نمیشوند و با رایزنی هیاتی که با اداره امور اتباع بیگانه داشتهایم در صورت نداشتن کارت باید به کشورشان برگردند، اما باقیمانده کودکان ایرانی هستند که حدود 15 درصدشان یا خانواده ندارند یا از خانوادههای بشدت فقیر هستند. نفریه توضیح میدهد که قرار نیست در این طرح فقط به کودکان، حرفهای آموخته شود و آنها از انواع خدمات روانشناسی و درمانی هم استفاده میکنند و حتی به آنها غذای گرم هم داده میشود.
بهزیستی تاکنون بارها سعی کرده است این کودکان را جمع آوری کند اما خلأ قانونی باعث میشود والدین آنها را بسرعت از مراکز نگهداری بهزیستی تحویل بگیرند و بار دیگر برای کار به کارگاهها و خیابانهایی بفرستند که از دیدگاه مددکاران محیطهای پرخطر و آسیبزایی محسوب میشود. در حالی که اگر طرح حرفهآموزی به طور کامل اجرایی شود، آن وقت این بچهها میتوانند برای کار به محیطهای کمخطرتری بروند و زیرنظر بهزیستی باشند.
به گزارش تسنیم،طرح حرفهآموزی به کودکان کار و خیابان هم اکنون در استانهای تهران، همدان، خوزستان و خراسان به شکل آزمایشی در حال اجراست و بهزیستی در سال گذشته حدود 5600 نفر از این کودکان را جذب مراکز خود کرده است.
لازم نیست که به کودکان شغل بدهند . کشاورزی را در این مملکت ترویج دهند که به خاطر کوتاهی در امر کشاوزی ، کشاورزان ، بیشتر به شهرها مهاجرت کرده و کودکانشان هم به دنبال شغل ، در خیابانها سرگردانند .
اول به روستاها و شهرهای کوچک برسند و برای تمامی پدران شغل تدارک ببینند . در اینصورت احتیاجی به کارکردن کودکان نیست و طبق قانون اساسی باید درس بخوانند ، نه اینکه کار کنند .