آفتابنیوز : به گزارش روز دوشنبه يك پايگاه اينترنتي، وي نوشته است: ايالات متحده آمريكا در سال ۱۹۴۵تنها قدرت اتمي جهان بود، از اين رو بدون ملاحظه از قدرت اتمي خويش بر عليه شهرهاي هيروشيما و ناكازاكي در ژاپن استفاده كرد.
بسياري از دانشمنداني كه در طرح مانهاتن يعني برنامه آمريكايي براي تكميل بمب اتمي كار ميكردند، به دولت آمريكا اخطار نمودند كه عمليات اتمي بر عليه ژاپن ميتواند يك شكل خطرناك رقابت اتمي از سوي اتحاد جماهير شوروي را در پيش داشته باشد.
گذشت زمان نشان داد كه آنها حق داشتهاند.
چهار سال طول كشيد تا شوروي موفق شد به تسليحات اتمي بسيار پيشرفته دست يابد و در سال ۱۹۴۹اولين آزمايش اتمي خويش را به انجام رساند.
در فاصله سالهاي ۱۹۴۵تا ۱۹۴۹ايالات متحده آزمايشهاي اتمي بيشماري را انجام داد و موفق شد رقابت در تسليحات اتمي جهان را به نفع خويش به پايان برساند.
در سال ۱۹۴۹كه شوروي موفق شد تسليحات اتمي خويش را تكميل و گسترش دهد، دومين دور رقابت تسليحات اتمي بين اين دو كشور آغاز شد.
اين رقابت تسليحاتي اتمي، پس از فروپاشي اتحاد جماهير شوروي و پايان جنگ سرد يعني اوايل دهه ۹۰ميلادي به پايان رسيد.
در حدود ۱۵سال پس از فروپاشي اتحاد جماهير شوروي، بريتانيا، فرانسه و چين به تكميل و گسترش برنامه تسليحات اتمي خود پرداختند.
در سال ۱۹۶۷كلوپي از پنج كشور صاحب برنامه تسليحات اتمي شكل گرفت.
اين پنج كشور تنها كساني بودند كه تسليحات اتمي در اختيار داشته و همزمان تمامي آنها، عضو شوراي امنيت سازمان ملل متحد بودند.
طبيعتا اين كشورها با در اختيار داشتن اين قدرت از موقعيتي قوي در معادلات جهاني برخوردار شده و از آن بهره بردند و هر كدام با تهديد ديگر كشورها، به يكه تازي در اين فن آوري پرداختند.
همه اين كشورها به جز چين كه اعلام كرد هيچگاه آغازگر جنگ اتمي نخواهد بود، اين امكان را باز نهادند كه در موقع لزوم از اين قدرت بر عليه ديگر كشورها استفاده كنند.
امروزه در جهان در حدود ۳۰هزار بمب اتمي وجود دارد كه از اين تعداد، ۹۵درصد توليد ايالات متحده آمريكا و روسيه است.اين روند همچنان بشدت ادامه دارد و تنها جرياني كه بسيار آهسته پيش مي رود، تقليل و يا خلع سلاح اتمي در جهان است.
تاكنون كشورهايي كه توليدكننده تسليحات اتمي بودهاند، هيچ نشانهاي از خود مبني بر دست برداشتن از توليد مجدد و يا عدم گسترش اين صنعت به ساير نقاط جهان و پديد آوردن جهاني عاري از تسليحات اتمي، نشان ندادهاند.
امروز بزرگترين تهديد براي بشريت وجود كشورهايي است كه با تملك اين گونه صنايع تسليحاتي، ديگر كشورهاي جهان را تهديد به نابودي و كشتار ميكنند.
استاندارد دوپهلوي سياست اتمي در تلاش براي سرپوش گذاشتن به گسترش تسليحات اتمي و ادامه سياست دو پهلوي اتمي از سوي بوش، نهادي براي امنيت در مقابل گسترش تسليحات اتمي (پ اس اي) سازماندهي شد و تشكيل اين نهاد براي اولين بار در ۳۱مه سال ۲۰۰۳ اعلام گرديد.
اعضاي اوليه اين نهاد، شامل دول اروپايي، استراليا و ژاپن و سه دولت غربي سازنده تسليحات اتمي يعني آمريكا، بريتانيا و فرانسه بودند.
توافقنامه درباره اساس و پايههاي محدوديت در گسترش سلاح اتمي اين نهاد، در چهارم سپتامبر سال ۲۰۰۳مورد تصويب قرار گرفت.
اولين اساس اين توافقنامه چنين ميگويد: اجراي اقدامات موثر به تنهايي و يا با راي بقيه دولتها، براي جلوگيري از انتقال تسليحات كشتار جمعي، سيستمهاي حامل آن و مواد وابسته به آن توسط دولتها و يا سازندگان غير دولتي، انجام شود.
در ۲۸آوريل ۲۰۰۴شوراي امنيت سازمان ملل متحد تصميم گرفت تا قطعنامه ۱۵۴۰را صادر نمايد.
طبق اين قطعنامه، دول عضو نهاد پ اساي موظفند تا از هر شكل حمايت از سازندگان غيردولتي دور باشند.
اين قطعنامه از دولتهاي عضو ميخواهد كه كنترلهاي درون كشوري، مرزي، صادراتي و گمركي را انجام دهند تا بدينوسيله از گسترش تسليحات اتمي، بيولوژيكي و شيميايي و مواد حامل آن جلوگيري كنند.
قطعنامه ۱۵۴۰در واقع بيانگر تلاشهاي شوراي امنيت سازمان ملل متحد در پشتيباني از نهادهاي امنيتي براي كنترل و بر عليه گسترش تسليحات كشتار جمعي است.
قطعنامه شماره ۱۵۴۰همه كشورها را موظف مينمايد كه همكاري بينالمللي را گسترش دهند و اگر لازم بود با استفاده از خشونت، از گسترش سلاحهاي كشتار جمعي جلوگيري كنند.
بدينوسيله، مشخص ميشود كه سياست اتمي دوپهلوي آمريكا همچنان به قوت خويش باقي است.
اين قراردادها هيچ اشارهاي به تسليحات اتمي كنوني و لزوم خلع آن نداشته و تنها ميخواهد از گسترش آن جلوگيري نمايد.
براي جامعه بينالمللي و هر انسان متفكري اين سوال تعيينكننده وجود دارد كه "آيا ميتوان از گسترش تسليحات كشتار جمعي در جهاني كه از قدرتمندان و صاحبان تمامي ملزومات زندگي انسانها از يك سو و از سوي ديگر بيچيزان و كساني كه از هستي ساقط شده تشكيل ميشود"، جلوگيري كرد.
كساني كه نهادهاي دو پهلوي استاندارد را نمايندگي ميكنند، بنظر ميرسد كه بر اين اعتقادند كه ميتوانند از گسترش تسليحات كشتار جمعي جلوگيري نمايند، در حاليكه خودشان همچون گذشته زير علامت سوال در جهت گسترش تسليحات كشتار جمعي قرار دارند.
تفاهم روي خط صفر
تا زمانيكه تسليحات اتمي و مواد هستهاي در جهان وجود دارد، اين امكان هست كه دولتهاي ديگر و يا سازندگان غيردولتي به فنآوري تسليحات اتمي دست يابند و مجازاتهاي برقرار شده براي گروههاي سازنده غيردولتي تندرو تاثيري بر آنان ندارد.
هر چه بيشتر سلاحهاي اتمي در جهان وجود داشته باشد، به همان اندازه اين امكان بزرگتر است كه برخي از گروههاي تندرو به آن دست يابند.
تفاهم جمعي احتياج به عدم وجود تسليحات اتمي و كنترل بينالمللي دارد.
بجاي ماده چهار پيمان عدم گسترش تسليحات كشتار جمعي، بايد خلع سلاح اتمي وظيفه همه كشور شود. اگر از اين جنبه به قضايا بنگريم، نهاد امنيتي (پ اس اي) و قطعنامه ۱۵۴۰تنها مرهمهايي هستند كه درد را ساكت ميكنند.
در سال ۲۰۰۲از سوي بوش اعلام شد كه عراق داراي برنامه تسليحات كشتار جمعي است.
واشنگتن به كمك انگليس و چند كشور ديگر طرح حمله به عراق را سازماندهي كرد و براي توجيه افكار عمومي، برنامه كشتار جمعي عراق را بهانه نمود.
در طول حمله آمريكا به عراق و اشغال اين كشور، هيچ سلاح كشتار جمعي بدست نيامد و طبيعتا اشغال عراق ديگر كشورها را قانع كرد كه داشتن سلاح اتمي به نفع آنان است تا بدان وسيله از حمله آمريكا به كشورشان جلوگيري نمايند.
بايد توجه داشت كه شايد تسليحات اتمي براي دولتي قدرتمند آنچنان مهم نباشد اما اين مساله براي دولتهاي ضعيف ميتواند بعنوان عامل ايجاد ترس استفاده شود تا از حمله دشمن قوي جلوگيري نمايد.
تمايل به گسترش کشورهاي زيادي وجود دارند كه ميتوانستند تسليحات اتمي توليد نمايند اما تصميم گرفتند اين عمل را انجام ندهند. از جمله اين كشورها، كانادا، سوئد و ژاپن است.
برخي از كشورها نيز برنامه اتمي داشتند، اما از ادامه آن منصرف شدند. آفريقاي جنوبي در ابتدا به ساخت تسليحات اتمي پرداخت، ولي بعدا از آن منصرف شد و پيش از پايان حكومتت نژادپرستي در اين كشور، آنرا منهدم كرد.
اوكراين و بلاروس و قزاقستان زماني كه شوروي سابق بر پا بود، داراي تسليحات اتمي بودند اما زمان فروپاشي شوروي، تصميم گرفتند تسليحات اتمي خود را به روسيه تحويل دهند.
برزيل و آرژانتين برنامه اتمي داشتند و در راه ساخت تسليحات اتمي گامهايي برداشتند، اما از اين برنامه صرف نظر كردند.
از سوي ديگر كشورهايي كه تمايل به توسعه تسليحات اتمي دارند در معرض مخاطره جدي از سوي كشورهاي قدرتمند قرار ميگيرند.
عاقلانهتر است كه كشورهاي قدرتمند براي امنيت و منافع كشورشان و همچنين حفظ شهروندان، در پي خلع تسليحات اتمي باشند.
كريگر در پايان اين گزارش آورده است: دقيقا از آنجا كه كشورهاي قدرتمند جهان به صنايع تسليحات اتمي خويش تكيه نمودهاند، كشورهاي ديگر را تحريك مي نمايند تا به تسليحات اتمي دست يابند و به كلوپ صاحبان سلاح اتمي بپيوندند.
اين گزارش در نشريه ungewelt چاپ شده كه يك سايت اينترنتي آن را به فارسي ترجمه كرده است.