کد خبر: ۱۹۷۰۶۳
تاریخ انتشار : ۲۲ خرداد ۱۳۹۲ - ۱۳:۳۵

حرف‌های 16 سال پیش سازنده فیلم انتخاباتی خاتمی / بازخوانی تاریخ

زنده‌یاد سیف‌الله داد و بهروز افخمی در سال 1376 سه فیلم انتخاباتی سیدمحمد خاتمی نامزد ریاست جمهوری را کارگردانی کردند.
آفتاب‌‌نیوز : آفتاب: سال ۷۶ نخستین سالی بود که سینماگران وارد عرصه انتخابات ریاست جمهوری شدند. آن زمان مجله فیلم گفت‌وگویی با زنده‌یاد سیف‌الله کرد که می‌خوانید:

در طول مبارزات انتخاباتی، درباره هر کاندیدا سه فیلم نیم ساعته از تلویزیون پخش شد که احتمالا از پربیننده‌ترین برنامه‌های تلویزیونی سال بودند.

با توجه به همه حساسیت‌ها و چشم‌های مشتاق، متاسفانه بعضی از کاندیدا‌ها و مشاوران آن‌ها ابتکار در خور توجهی برای تولید این فیلم‌ها و انتخاب عوامل حرفه‌ای انجام ندادند. بودجه‌های تبلیغاتی بیشتر صرف چاپ پوستر‌ها و پلاکاردهای رنگارنگ و آگهی‌های روزنامه‌ای شد، در حالی که تاثیر فیلم‌های پخش شده از بسیاری پوستر‌ها بیشتر بود.

سیف الله داد به اتفاق یک تیم حرفه‌ای فیلم سوم آقای سیدمحمد خاتمی، و بهروز افخمی فیلم‌های اول و دوم ایشان را کارگردانی و تولید کردند. برای این گفت‌و‌گو بهروز افخمی دیر رسید و درگیر جلسه‌های کانون کارگردان‌ها بود.

سیف الله داد با تردید پای این گفت‌و‌گو نشست، چون معتقد بود فیلم او تاثیر چندانی در بالا بردن آرای آقای خاتمی نداشته است:

«مهم‌ترین تاثیر فیلم من این است که فضای منفی و بازدارنده نداشته است.»

البته ما معتقدیم او به خوبی از عهده این کار برآمده و فیلمش در جذب درصدی از آرا موفق بوده است. از آنجا که امسال برای اولین بار در طول تاریخ کشور، برای انتخابات پای فیلمسازان نیز به میدان کشیده شده و به عنوان ثبت یک تجربه برای دوره‌های آینده گفت‌و‌گویی به اتفاق مسعود پورمحمد با سیف‌الله داد انجام داده‌ایم.

شما خیلی قرص و محکم اعتقاد دارید فیلمتان در جذب آرای آقای خاتمی هیچ تاثیری نداشته، ولی فیلم‌های تبلیغاتی سایر کاندیدا‌ها نتایج منفی هم داشته است. تعارف و فروتنی می‌کنید یا دلایلی هم دارید؟
نه. حرفم کاملا جدی است. اعتقاد دارم که فیلم‌های پخش شده بیان کننده جنبه‌های مثبت کاندیدا‌ها نبود. مثلا فیلمی که یکی از همکاران نزدیک خودم در مورد آقای ناطق نوری ساخته به هیچ عنوان تصویر مناسبی از ایشان ارائه نمی‌داد چون شخصا تصویر بهتری از آقای ناطق دارم.

ولی در مورد فیلم خودتان شکسته نفسی می‌کنید!
حس من این است مردمی که تصمیم گرفته بودند به آقای خاتمی رای بدهند با دیدن تبلیغات مختلف از جمله این فیلم بیشتر به صحت تصمیمی که گرفته بودند یقین کردند و به آقای خاتمی رای دادند.

به هرحال تعریفی که برای تبلیغات می‌شود این است که می‌تواند آن چنان را آن چنان‌تر کند.
بله اما در مورد آقای خاتمی به نظرم فیلم ما اصلا حق مطلب را به جا نیاورد و در دوره‌ای که به خاطر ساخت این فیلم، دو سه جلسه‌ای با ایشان برخورد داشتیم حوادثی اتفاق افتاد که اگر آن‌ها را فیلمبرداری کرده بودیم و مردم دیده بودند ایشان حتما بیش از این رای می‌آورد. خود من شاهد لحظه‌هایی بودم که آقای خاتمی خیلی خالص روحیه مردمی خویش را بروز می‌داد اما با تاسف ما دوربینی برای ضبط این لحظه‌ها در اختیار نداشتیم. هر چند بعد‌ها برای اینکه خودم را دلداری بدهم می‌گفتم اگر هم می‌گرفتیم از کجا معلوم که آقای خاتمی اجازه می‌داد در فیلم استفاده کنیم؟ به هر حال ضبط این لحظه‌ها لازم بود.

این صحنه‌ها چه بود؟
روزی حین تدارکات همین فیلم، شاهد بودم که نمونه‌های اول پوسترهای انتخاباتی را آورده بودند ایشان ببینند. در بین این‌ها پوستری بود که بین مردم خیلی محبوب شد: پوس‌تر «درود بر آل یاسین، درود بر سه سیدفاطمی» آقای خاتمی از دیدن این پوستر ناراحت شد و به دوستانش گفت: «چرا می‌خواهید از علاقه مردم به شعائر مذهبی استفاده کنید؟» این بحث زمانی اتفاق افتاد که ما به رای احتیاج داشتیم.‌‌ همان جا به بهروز افخمی گفتم: «ما به عنوان دو حرفه‌ای می‌بایست از دو ماه قبل همراه آقای خاتمی می‌رفتیم و همه این چیز‌ها را ثبت می‌کردیم و به صورت کتاب منتشر می‌کردیم، مطمئنا کتاب پرمخاطبی می‌شد، این طوری مردم در جریان انتخابات و مسائل حاشیه‌ای قرار می‌گرفتند و شناخت دقیق تری از روحیات آقای خاتمی به دست می‌آوردند.  

شما چطور در جریان ساخت این فیلم قرار گرفتید؟
دوستان ستاد انتخاباتی به من محبت داشتند، دعوتم کردند و خود آقای خاتمی هم اظهار لطف کرده بودند که من حتما باشم. برای من هم باعث افتخار بود که بتوانم خدمتی بکنم.

البته آقای خاتمی رقابت را خیلی دیر شروع کردند. گویا تا اواخر پارسال مشخص نبود که کاندیدا باشند یا خیر.
روزی که اولین بار خبر نامزدی ایشان را شنیدم جمعی از دوستان هم بودند و همه از وارد شدن ایشان در این عرصه احساس یاس می‌کردیم. فکر نمی‌کردیم بتواند دوام بیاورند و موفق شوند.

چهارچوب و قالب این فیلم چطوری شکل گرفت؟
فیلم اول و دوم را ـ که به شکل تک‌گویی بود ــ آقای بهروز افخمی ساختند. ایشان علاقه‌مند بودند در آن قسمت کار کنند و من مجبور بودم فیلم سوم را بسازم. البته این فیلم در واقع حاصل کار یک جمع پنج شش نفره است. چند تصویربردار هم قبل از کار ما، با ایشان در بعضی از سفر‌ها همراه بودند و از سخنرانی‌ها و استقبال مردم صحنه‌هایی را ضبط کرده بودند که برای ساخت کلیپ‌های اول و آخر فیلم استفاده شد.

این کلیپ‌ها را هم دوستان فیلمساز دیگری ساختند. روزی متوجه شدم که برای ساخت این فیلم فقط سه هفته فرصت دارم. از این سه هفته نزدیک به دوازده روزش را فقط فکر می‌کردم و قالبی که مرا راضی کند شکل نمی‌گرفت. توی برزخ عجیبی بودم. زمان به سرعت می‌گذشت. تب و تاب انتخابات همه جا را گرفته بود اما به نتیجه نمی‌رسیدم و نمی‌دانستم چه باید بکنم. شاید صدجور فرم و شکل و قالب را توی ذهنم مرور کردم. بعضی از این راه حل‌ها را هم خواستم برایم فیلمبرداری کنند، اما خودم راضی نمی‌شدم. فکر می‌کردم این‌ها جوابگوی شخصیت واقعی آقای خاتمی نیست. به شدت نگران بودم که فکرم به جایی نرسد و دست خالی بمانیم.

جلساتی هم برای برنامه‌ریزی فیلم داشتید؟
آقایان افخمی، احمد مرادپور و منوچهر محمدی (که مدیر تولید فیلم بودند) در جریان شکل گیری کار با من همراه بودند. بعدا آقای دکتر حجت که مصاحبه را انجام دادند در طراحی سئوال‌ها کمک بسیار خوبی بودند. واقعا در گفتن این نکته اصرار دارم که هرچند ساخت این فیلم امضای مرا دارد ولی نقش گروهی آن بسیار مهم است و خیلی‌ها در شکل گیری آن تاثیرهای تعین کننده داشتند.

ستاد انتخاباتی آقای خاتمی در جریان کار بودند؟
نه. آن‌ها به ما اعتماد کامل کردند و مشکل من همین بود که در مقابل این اعتماد، باید کاری انجام دهم. حتی چندبار که برای کنترل مواردی تماس گرفتم، گفتند: «دخالت نمی‌کنیم. خودت هر طور صلاح می‌دانی عمل کن.»

سئوال و جواب‌ها را قبلا هماهنگ نکردید؟
نه. حتی با آقای خاتمی هم هماهنگ نشد. البته اصرار داشتم ایشان در جریان سئوال‌ها باشند اما قبول نکردند. گفتند شما بپرسید من جواب می‌دهم، انشاالله که درست می‌شود و مشکلی پیش نمی‌آید. روز عجیبی بود، آقای خاتمی به علت خستگی و سرماخوردگی تب شدیدی داشتند. دلهره و نگرانی به جانم افتاده بود و به شدت نگران تاثیر منفی فیلم بودم. چون معتقد بودم این فیلم‌ها تاثیر مثبت ندارند ولی اگر اشتباه می‌کردیم تاثیر منفی غیرقابل جبرانی می‌گذاشت.

سعی نکردید برنامه را به جلسه دیگری موکول کنید؟
فرصت زیادی نداشتیم و تازه معلوم نبود وضع بهتر از این بشود.

البته آقای خاتمی موقع پاسخ به سوال‌های بسیار بشاش و سرحال به نظر می‌رسند.
راستش برای اینکه فضا را بشکنیم و از حالت کس کننده در بیاوریم ناچار شدیم یکی دو تا لطیفه تعریف کنیم. وسط برنامه، موقع تعویض نوار، آقای حجت گفت: «آقای خاتمی ببخشید که من خیلی شبیه اوریانا فالاچی نیستم.» یکی دو تا از پاسخ‌های ایشان را پیشنهاد کردم که دوباره بگیریم و ایشان نوع پاسخشان را عوض کنند ولی قبول نکردند و گفتند‌‌ همان که گرفته‌اید خوب است.

با بتاکم گرفتید؟
بله، با سه دوربین بتاکم.

میزان گفت‌و‌گو چقدر شد؟
حدود چهل دقیقه ضبط کردیم. بعضی جا‌ها چون صدابردار نداشتیم صدا اشکال داشت و آقای خاتمی بلند صحبت کرده بودند که ناچار بودم کوتاه کنم.

برنامه را به شیوه تلویزیونی ضبط کردید یا بعدا مونتاژ کردید؟
تمام دوربین‌ها نوار داشتند و کل مصاحبه را از سه زاویه گرفتیم و بعد مونتاژ کردیم.

توی هم رفتن سئوال و جواب‌ها خیلی خوب درآمده...
یک مقدارش در صحنه اتفاق افتاد. یک مقدار هم با توجه به کوتاهی وقت ناچار شدیم با ترفندهای مونتاژی درست کنیم.

صدا‌و‌سیما هیچ قالب خاصی برای این سه برنامه پیشنهاد نکرده بود؟
طبق اطلاعیه صدا‌و‌سیما، هر کاندیدا حق داشت به برنامه به تلویزیون ارائه بدهد. به طوری که در دو برنامه اول رئوس برنامه و دیدگاه‌های خودش را مطرح کند و در سومی به زندگی نامه یا هر موضوع یا قالبی که برای شناسایی خودش مناسب می‌داند بپردازد. بعضی از فیلمسازان به قالب‌هایی ابتکاری دست یافتند. بعضی هم کلیشه‌ای و سنتی‌تر کار کردند.

کلیپ‌های دیدار آقای خاتمی از شهرستان‌ها را گویا آقایان بیژن بیرنگ و مسعود رسام ساخته بودند؟
آقای رسام فیلم سفر آقای خاتمی به زاهدان را گرفته بود چون آن موقع آقای بیرنگ در سفر حج بود، اما طراحی و تدوین کلیپ پایانی را با هم انجام دادند که من بعدا دخل و تصرف‌هایی در آن کردم.

مصاحبه با بعضی از شخصیت‌ها از جمله آقای دکتر مهاجرانی و موسوی خوئینی‌ها از نظر تصویری با فیلم یکدست نیست و خوش تصویر درنیامده است.
این دو قسمت را ما کار نکردیم. نوارش را در اختیارمان گذاشتند و ما در لابلای فیلم تدوین کردیم ولی بقیه فیلم‌ها را به طور گروهی ــ از جمله با آقای افخمی، حسین حقیقی، علیرضا رئیسیان، احمد مرادپور و بیرنگ و رسام و خود من ــ گرفتیم. البته آنچه خودم کار کرده بودم از توی فیلم درآمد.

شما درآوردید یا تلویزیون؟
راستش ما حاضر به این کار نشدیم. چون فرصتی هم نبود در ‌‌نهایت آن‌ها خودشان این کار را کردند.

مشکل این قسمت چه بود؟
صحبت‌های خانم فائزه هاشمی بود. تلویزیون معتقد بود با توجه به نسبت ایشان با آقای رئیس جمهور، صلاح نیست این قسمت در فیلم باشد. البته خانم هاشمی به هیچ عنوان اسمی از آقای خاتمی نبرده بود و فقط درباره فردای بهتر حرف زده بود ولی تلویزیون موافق نبود. با حرف‌های آقای اکرمی هم موافق نبودند و تصویر ایشان را هم درآوردند بدون اینکه دلایل مخالفتشان را بگویند.

بنابراین زمان فیلم از نیم ساعت کمتر شده؟
بله. نواری که ما به تلویزیون دادیم حدود سی دقیقه و هفده ثانیه بود، اما با حذف این دو بخش چون امکان جا به جایی نداشتیم از سی دقیقه کمتر شد.

برای ساخت این فیلم در ستاد انتخاباتی دفتری داشتید؟
در تمام این مدت فقط یک بار برای دیدار آقای خاتمی به ستاد رفتیم. ایشان در کتابخانه ملی بودند.

هزینه سه فیلم چقدر شد؟
با معیار برنامه‌های تلویزیونی برای این سه فیلم باید حدود دوازده میلیون تومان هزنیه می‌شد ولی ما فقط سه میلیون تومان دریافت کردیم. خیلی از دوستان و همکاران حاضر به دریافت دستمزد نشدند.

فیلم را قبل از پخش به آقای خاتمی نشان دادید؟
ایشان فیلم را نه بعد از آماده شدن دیدند و نه‌‌ همان شبی که از تلویزیون پخش شد. پس از انتخابات دیدند.

اعضای ستاد ایشان قبل از ارائه فیلم به تلویزیون هیچ پیشنهادی نداشتند؟
یکی دو پیشنهاد داشتند اما به دلیل‌‌ همان اعتمادی که گفتم تصمیم را به اختیار خودم گذاشتند.

چطوری حس کردید که آقای دکتر حجت می‌توانند مصاحبه کننده خوبی باشند؟
ایشان را از قبل می‌شناختم، هم شخصیت فرهنگی متعبدی است هم بسیار خوش زبان.

البته برای مردم عادی شناخته شده نبودند.
دکتر حجت از قدیم در صدا و سیما مسئولیت‌هایی داشتند و بعد در سازمان میراث فرهنگی فعال شدند. اولین بار ایشان در سومین جشنواره فجر آشنا شدم که هر دو داور بودیم و تصویر خیلی خوبی از ایشان در ذهنم داشتم. پیوستن دکتر حجت که الان فعالیت‌هایشان را در دانشگاه متمرکز کرده‌اند، تصادفی و از خوش شانسی ما بود. هدفمان این بود که توسط آقای حجت، روراستی و راحتی آقای خاتمی را مطرح کنیم. وقتی می‌خواهید آدمی دلنشین را معرفی کنید فقط باید شرایطی را ایجاد کنید که او خودش را نشان دهد.

آقای حجت عضو ستاد بودند؟
خیر. ایشان هم مثل من عبوری بودند.

قالب گفت‌و‌گو را چه کسی پیشنهاد کرد؟
طرح از خودم بود.

از نظر روانی، حسن این قالب تغییر شیوه مونولوگ به دیالوگ است. فیلم دیگر شکل خطابه داشت.
من بیشتر نگران تاثیرهای منفی فیلم بودم. وقتی به آقای خاتمی گفتیم می‌خواهیم گفت‌و‌گو کنیم، گفتند اگر فکر می‌کنید خوب است، انجام بدهید. برخورد ایشان درس بزرگی به ما داد که وقتی کاری را به یک کار‌شناس محول می‌کنند مسئولیتش را هم می‌پذیرند. این روحیه برای اداره مملکت بسایر موثر است. وقتی خاطرات آقای مهندس موسوی را در دوره نخست وزیریشان می‌خواندم به این نکته اشاره کرده بودند که حضرت امام هم با مدیران میانیشان چنین شیوه‌ای را داشتند. شاید آقای خاتمی هم این منش را از امام آموخته باشند. به هر حال نتیجه مثبتی داشت.

میزانس مصاحبه را چطوری طراحی کردید؟ نور‌پردازی، پس زمینه صحنه و زوایای دوربین. چهره آقای خاتمی را خیلی نورانی نشان می‌دهد.
البته آقای خاتمی واقعا چهره‌ای نورانی دارند. همه کسانی که از نزدیک با ایشان ملاقات کرده‌اند به این نکته معترفند. صحنه مصاحبه با هم فکری آقای افخمی، توسط آقای آلادپوش نور‌پردازی شد. ما زمینه‌ای مشکی انتخاب کردیم و فقط نشانه‌ای از عاشورا داشتیم در لانگ شات. تصاویری از امام و مقام رهبری بود. و در نماهای بسته پرچم‌های ایران هم دیده می‌شد ولی حس کلی این بود که آقای خاتمی نمی‌خواست از هیچ عنصر اضافه‌ای برای گرفتن رای کمک بگیرد.

فیلم را کی به تلویزیون تحویل دادید؟
یک روز قبل از عاشورا. ولی به‌‌ همان دلایلی که اشاره کردم نوار را برگرداندند. یک مشکل دیگر هم داشتیم، آقای حجت از آقای خاتمی می‌پرسند: «آیا در خانه با بچه‌ها هم رئیس جمهور هستید؟» ایراد این بود که با این نحوه سئوال کردن دارید می‌گویید ایشان رئیس جمهوریشان محرز است. در حالی که درست نیست. ما امکان تکرار سئوال را نداشتیم. بنابراین تنها راهی که داشتیم این بود که سئوال را با استفاده از کلماتی که در طول فیلم داشتیم به این شکل وصله پینه کنیم: «در خانه با بچه‌ها هم می‌خواهید رئیس جمهور باشید؟» نهایتا با مقداری دستکاری و مخلوط کردن آن با یک سرفه، مشکل حل شد. نوار را ساعت هشت و نیم شب تحویل دادیم و ده شب پخش شد.

در جریان ساخت فیلم‌های تبلیغاتی سایر کاندیدا‌ها هم قرار داشتید؟
می‌دانستم که آقای بهزادپور فیلم سوم آقای ناطق را می‌سازند. چون ایشان با ما دوست هستند و به دفتر ما رفت و آمد دارند. فقط نگران بودیم که این فیلم‌ها روی هم تاثیر بگذارد. بنابراین تلاش کردیم هیچ برخوردی با هم نداشته باشیم.

نگران نبودید که دیگران فیلمتان را قبل از پخش ببینند؟
چرا. نگران سوء تفاهم‌هایی بودم. به همین دلیل پروژه را خیلی محرمانه پیش بردم و حتی مقداری اطلاعات غلط هم بیرون دادم.

فیلم‌های سایر کاندیدا‌ها را در تلویزیون دیدید؟
بعضی از فیلم‌ها تاثیر مثبت نداشتند. فیلم‌های آقای ری شهری را ندیدم. فیلم آقای زواره‌ای نقاط قوت خوبی داشت و من از صداقت آن خوشم آمد هر چند نطق ایشان در مجلس کمی طولانی بود، ولی در مجموع نقاط مثبتی داشت. فیلم آقای ناطق را هم ــ‌‌ همان طور که اشاره کردم ــ بسیار کمتر از اندازه‌های خودشان دیدم.

بازدید از صفحه اول
ارسال به دوستان
نسخه چاپی
ذخیره
عضویت در خبرنامه
نظر شما
پرطرفدار ترین عناوین