آفتابنیوز : باید گفت چنین اظهارات و موضع گیری هایی در هفته های گذشته ابراز می شد، اما می توان این ارزیابی را داشت که در شدت و حدت آنها طی یک سال اخیر دگرگونی چشمگیری حاصل شده است به موضوعی که با اجرای طراح خاورمیانه بزرگ از سوی واشنگتن همزمان شده است.
در این میان، پرسشی مطرح می شود و آن اینکه چرا سوریه بیش از سایر کشورهای منطقه هدف قرار گرفته است؟ در پاسخ باید به چند عامل اشاره کرد:
1- سوریه به رغم تمام انعطاف هایی که از خود نشان داده است، همچنان به همراه لبنان تنها کشورهای عربی همسایه فلسطین اشغالی به شمار می رود که پیمان صلح با اسرائیل امضا نکرده اند.
2- سوریه یکی از حامیان اصلی سازمان های فلسطینی است که با روند مذاکرات صلح خاورمیانه مخالفند و یا منتقد جدی آن هستند.
3- مواضع دمشق در عرصه سیاست خارجی به رغم دگرگونی های قابل توجه، همچنان دارای پتانسیل ضدامپریالیستی است. این در حالیست که کشورهای مانند لیبی که زمانی، مواضع ماوراء انقلابی داشت، اکنون در پی همگرایی هر چه بیشتر با مواضع آمریکا و غرب است.
از نگاه آمریکا و اسرائیل، چنانچه دیپلماسی سوریه به طور و همانند الگوی لیبی تغییر جهت دهد و یا آنکه نظام سیاسی در دمشق دگرگون شود (در حال حاضر به نظر می رسد هدف نخست، مورد نظر واشنگتن و تل آویو است)، 3 مورد پیش گفته شده در مسیر تحقق منافع آنان پیش خواهد رفت.
با این همه، آنچه باید گفت، این است که این تمام ماجرا نیست. به باور تحلیلگران آمریکایی و اسرائیلی، تا زمانی که اوضاع بر همین منوال ادامه دارد، امور سوریه و ایران می تواند بر اوضاع عراق، لبنان و فلسطین تاثیرگذار باشد و مانع از تحقق طرح های آنان در این بخش از خاورمیانه شود.
در این ارتباط، سوریه به عنوان مهره ضعیف این محور مورد توجه آمریکا و اسرائیل است. گرچه نباید فشارهایی را که آنان بر ایران به ویژه در خصوص برنامه های هسته ای وارد می شود، از یاد برد.
در هر حال، از نگاه سیاستگذاران خارجی آمریکا که هر روز فشار بیشتری را بر دمشق وارد می کنند، تغییر جهت دیپلماسی سوریه می تواند نتایج دلخواه واشنگتن را به همراه داشته باشد. این نتایج عبارتند از:
پایان حضور سازمان های فلسطینی در سوریه که نتایجی چون نداشتن پایگاه عملیاتی و نیز تضعیف مبارزه مسلحانه آنان خواهد داشت.
- تضعیف مواضع حزب الله و احزاب و سازمان های چپ و ملی گرا در لبنان که با توجه به اوضاع کنونی، اجتناب ناپذیر جلوه می کند.
- حذف حلقه ارتباطی میان ایران و سازمان های فلسطینی و حزب الله. آمریکا و اسرائیل برای سال ها ادعا کرده اند که کمک های ایران از طریق سوریه به سازمان های فلسطینی و مقاومت لبنان ارسال می شود و لذا حذف این حلقه، پایان آن کمک ها را در پی خواهد داشت.
کاهش قابل توجه به فعالیت شبه نظامیان در عراق.
- آماده شدن اجرای مراحل طرح خاورمیانه بزرگ در بخش شرقی خاورمیانه عربی.
- یک دست شدن مواضع جهان عرب در قبال مسایل منطقه و از جمله در قبال ایران. در همین ارتباط، حتی شاهد بودیم که طی روزهای گذشته عربستان سعودی از دیپلماسی تهران در عراق انتقاد کرده است. این در حالیست که در دیگر کشورهای عربی نیز مانند گذشته مواضع مثبتی در قبال ایران اتخاذ نمی شود.
حال، باید دید که در این شرایط، سوریه در مقابل یک انتخاب تاریخی قرار گرفته است و آن اینکه آیا مواضع خود را حفظ خواهد کرد و یا اینکه در مسیری که زا سوی آمریکا برایش طراحی شده است، گام برخواهد داشت؟
در پاسخ باید گفت که تاکنون «بشار اسد» و تیم او با انعطاف پذیری در سیاست خارجی و در عین حال، با انجام برخی اصلاحات در داخل سوریه، کوشیده است قدرت را حفظ کند. اما در شرایطی که الگوی لیبی در پیش روی ما قرار دارد، نمی توان در این جهت امیدوار بود.