کفه ای که باید به نفع شایستگان سنگین شود
خردورزی جانشین احساس گرایی
آفتاب‌‌نیوز : آفتاب: امیر مسعود هراتیان - دبیرحزب اعتدال وتوسعه در استان اصفهان - این روزها روشنی امید در خانه چشم مردم جای گرفته ،امید به نسیمی که از 24 خرداد وزیدن آغاز کرده تا غبار افراط و تفریط را از چهره ایران بزداید . نسیمی که قرار است خرد ورزی را جانشین لحظه اندیشی وژرف نگری را جایگزین سطحی نگری نماید.
شاید تا قبل از 24 خرداد مردم ایران که به احساس گرایی در سیاست شهره هستند بدین باور نرسیده بودند که در عرصه سیاست احساسی عمل کردن به چه میزان می تواند آثار منفی و مخرب در بر داشته باشد و درواقع انتخابات اخیررا باید نوعی بلوغ در اندیشه و رفتار سیاسی مردم ایران دانست.
اما پس ازانتخابات با اینکه فضای سیاسی کشور بسیار پر نشاط شد،ولی سایه سنگین انتظار را نیز به خوبی در چهره مردم می توان مشاهده کرد انتظار از جریان سومی که با شعار اعتدال و با قدرت تدبیر قصد دارد تا امید را در کشور جاری نماید . جریانی که چون اصولگرایی و اصلاح طلبی برای مردم شناخته شده نیست و به همین دلیل گمانه زنی ها در مورد عملکرد آتی آن از همان روزهای اول آغاز شده و امروز به کابینه منتهی شده است.در بیشتر این حدسها و گمان ها کابینه اعتدال جونان دو کفه ترازوی است که یک کفه اصلاحات وکفه دیگر اصولگرایان نشسته اند و بسیاری براین باورند که کابینه اعتدال وقتی محقق می شود که دو کفه برابر باشد و هیچکدام به این نمی اندیشند که اعتدال، هم وزنی داشته های موجود نیست بلکه سنگین نمودن کفه شایستگان با هر مرام ومسلک سیاسی است .در اصل عقلانیت واعتدال ،رعایت شایسته سالاری و استفاده از ظرفیت و تجربه منابع انسانی و مدیران لایق وبهره گیری از اندیشه های بزرگان و پیشکسوتان برای حفظ ارزش های انقلاب و منافع ملی امری ضروری است.
شاید از نگاه بسیاری کابینه تدبیر و امید ترکیبی از اصلاح طلبان و اصولگرایان باشد و در وهله اول نیز اینچنین به نظر برسد اما باید دانست که مدیرانی که توسط رییس جمهور اعتدال گرا به جامعه معرفی خواهد شد مدیرانی از جریان سوم سیاسی کشوریعنی میانه روها خواهند بود ،جریانی که بر پایه یک تربیت وآموزش سیاسی ، اجتماعی و بعضا حزبی شکل گرفته است.
گفتمان اعتدال و میانه روی که برپایه نخبه گرایی،گریز از افراط ها و تفریط ها و پایبندی به قوانین ایجاد شده نیازمند آن است تا برای موفقیت و تبدیل شدن به یک اندیشه ماندگار در ابتدای مسیر حرکت از نیروهایی میانه رو با تفکر و عملکرد معتدل استفاده کند و در گام بعدی با تبین اندیشه ها و وچارچوبه های مشخص برای اداره امور و اطمینان از حرکت هماهنگ بدنه اجرایی دست به تربیت سیاسی بزند ،دولت یازدهم در زمانی وارد بدنه اجرایی کشور می شود که نیاز به تقویت احزاب و حرکت به سوی یک چامعه مدنی بیش از پیش احساس می شود و مسلم است که دولت یازدهم نیز در سایه تربیت سیاسی افراد می تواند عملکرد بهتری از خود نشان دهد و از یک دولت زود گذر به یک جریان ماندگار تبدیل شود.
شاید تا قبل از 24 خرداد مردم ایران که به احساس گرایی در سیاست شهره هستند بدین باور نرسیده بودند که در عرصه سیاست احساسی عمل کردن به چه میزان می تواند آثار منفی و مخرب در بر داشته باشد و درواقع انتخابات اخیررا باید نوعی بلوغ در اندیشه و رفتار سیاسی مردم ایران دانست.
اما پس ازانتخابات با اینکه فضای سیاسی کشور بسیار پر نشاط شد،ولی سایه سنگین انتظار را نیز به خوبی در چهره مردم می توان مشاهده کرد انتظار از جریان سومی که با شعار اعتدال و با قدرت تدبیر قصد دارد تا امید را در کشور جاری نماید . جریانی که چون اصولگرایی و اصلاح طلبی برای مردم شناخته شده نیست و به همین دلیل گمانه زنی ها در مورد عملکرد آتی آن از همان روزهای اول آغاز شده و امروز به کابینه منتهی شده است.در بیشتر این حدسها و گمان ها کابینه اعتدال جونان دو کفه ترازوی است که یک کفه اصلاحات وکفه دیگر اصولگرایان نشسته اند و بسیاری براین باورند که کابینه اعتدال وقتی محقق می شود که دو کفه برابر باشد و هیچکدام به این نمی اندیشند که اعتدال، هم وزنی داشته های موجود نیست بلکه سنگین نمودن کفه شایستگان با هر مرام ومسلک سیاسی است .در اصل عقلانیت واعتدال ،رعایت شایسته سالاری و استفاده از ظرفیت و تجربه منابع انسانی و مدیران لایق وبهره گیری از اندیشه های بزرگان و پیشکسوتان برای حفظ ارزش های انقلاب و منافع ملی امری ضروری است.
شاید از نگاه بسیاری کابینه تدبیر و امید ترکیبی از اصلاح طلبان و اصولگرایان باشد و در وهله اول نیز اینچنین به نظر برسد اما باید دانست که مدیرانی که توسط رییس جمهور اعتدال گرا به جامعه معرفی خواهد شد مدیرانی از جریان سوم سیاسی کشوریعنی میانه روها خواهند بود ،جریانی که بر پایه یک تربیت وآموزش سیاسی ، اجتماعی و بعضا حزبی شکل گرفته است.
گفتمان اعتدال و میانه روی که برپایه نخبه گرایی،گریز از افراط ها و تفریط ها و پایبندی به قوانین ایجاد شده نیازمند آن است تا برای موفقیت و تبدیل شدن به یک اندیشه ماندگار در ابتدای مسیر حرکت از نیروهایی میانه رو با تفکر و عملکرد معتدل استفاده کند و در گام بعدی با تبین اندیشه ها و وچارچوبه های مشخص برای اداره امور و اطمینان از حرکت هماهنگ بدنه اجرایی دست به تربیت سیاسی بزند ،دولت یازدهم در زمانی وارد بدنه اجرایی کشور می شود که نیاز به تقویت احزاب و حرکت به سوی یک چامعه مدنی بیش از پیش احساس می شود و مسلم است که دولت یازدهم نیز در سایه تربیت سیاسی افراد می تواند عملکرد بهتری از خود نشان دهد و از یک دولت زود گذر به یک جریان ماندگار تبدیل شود.
گزارش خطا
ارسال به دوستان
نسخه چاپی
ذخیره عضویت در خبرنامه 
پربحث ترین عناوین
پرطرفدار ترین عناوین
لینک های مفید