اثر مدیریت او در بخشی از نیازهای شهر تهران (حمل و نقل) را میتوان در تونلهای طویل و پرتردد مترو مشاهده کرد. او رئیس اتحادیه بینالمللی حمل و نقل عمومی در منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا است; اسمش با متروی تهران گره خورده است، طولانیترین دوره مدیریت مترو متعلق به او است .محسن هاشمی رفسنجانی با توجه به سابقه 20 ساله وی در مدیریت شهری به خصوص حمل و نقل عمومی و حمل و نقل ریلی انبوه بر (مترو) همکاری با 6 شهردار پایتخت در این 20 سال از جمله آقایان کرباسچی، الویری، ملک مدنی، مقیمی، احمدینژاد و قالیباف و کارنامه موفق او از نظر مردم در زمینه مدیریت شهری و مسائلی که تهران با آن روبهرواست با وی گفتوگوکردهایم. محسن هاشمی در گمانه زنیهای اخیر به عنوان یکی از نامزدهای اعضای شورای اسلامی شهر تهران برای تصدی پست شهرداری در نظر گرفته شده است.
شما سالها به عنوان یک مدیر موفق در شهر تهران کار کردید، نام مترو با نام محسن هاشمی گره خورده است. از دید یک مدیر شهری وضع موجود شهر تهران را آسیبشناسی کنید.
آسیبهای شهر تهران ریشه برنامهای دارد. سال هاست مسائل شهر تهران از طریق یک برنامه هدایت نشده پیش میرود. آخرین برنامه جامع مربوط به سالهای 80-75 و معروف به برنامه 80 است که فرصت جدی برای اجرا پیدا نکرد در صورتی که میتوانست کارهای عمدهای از آن برنامه خارج شود. از آن سال تا سال 88 شهرداری تهران هیچ برنامه درستی نداشته است. در سال 88 نیز برنامهای تدوین شد به نام برنامه 92-88. این برنامه وقتی در شورای شهر تصویب شد، چند سالی از تدوین آن گذشته بود. این برنامهها نتوانست منظم پیش برود و در نهایت یک برنامه عملیاتی برای سالهای 92-90 نوشته شد که به دلیل نزدیکی به انتخابات با شائبه فعالیتهای انتخاباتی روبهرو و تصمیماتی در آن برنامه عملیاتی دیده شد که با طمأنینه و متانت گرفته نشده بود و در نهایت بدون این دو عنصر نیز اجرا شد. این ریشه همه مشکلاتی است که در تهران میبینیم؛ یعنی مدیریت روزمره و بدون برنامه.
اگر قرار باشد سه دوره شهرداری کرباسچی، احمدینژاد و قالیباف را مقایسه کنید، چه میگویید؟
مقایسه این سه دوره کار درستی نیست. کرباسچی بعد از جنگ مدیر شهر تهران
شد و در شرایطی شهر را به دست گرفت که کمبودهای ناشی از جنگ به شدت قابل
ملاحظه بود. 9سال برای کرباسچی فرصت خوبی بود و به نظرم مدیر بسیار موفقی
در ساختن زیربنای یک مدیریت مدرن در شهر تهران بود. او ساختار شهرداری ر ا
بنیان نهاد.
برخی این روزها میگویند شهر فروشی از زمان کرباسچی آغاز
شده اما مقدار تراکمی که وی از شهر تهران فروخت بعد از شرایط بحرانی پس از
جنگ، طبق اسناد موجود یک دهم تراکم فروشی افراد بعد از وی به خصوص این چند
سال اخیر نیست آنهم در شرایطی که ما اکنون در تهران شرایط بحرانی و
اورژانسی پس از جنگ را نداریم. محمود احمدینژاد خیلی فرصت نداشت در
شهرداری خودش را اثبات کند.
وی دو سال شهردار تهران بود اما کارهایی هم که انجام داد، پوپولیستی بود. محمدباقر قالیباف هم مدیر ناموفقی نبود.
با توجه به اخبار منتشر شده، حضور شما به عنوان یکی از
جدیترین گزینه ها برای شهرداری تهران مطرح است، نظر شما درباره رویکرد
اعضای دوره چهارم شورای شهر چیست؟
با بررسیهایی که شده به نظر میرسد این افراد آموزههای قرآنی، سنت، اجماع و عقل را همیشه در زندگیشان داشتهاند و پرچمدار اعتدال، تدبیر، امید و سازندگی هستند. مردم تهران در انتخاب اعضای شورای شهر، امسال انتخابهای مناسبی را انجام دادند و از همه تخصصها برای نظارت جدی بر فعالیتهای شهرداری بهره گرفتند و بهطور قطع با حضور این افراد سه عنصر مهم حقوق شهروندی، شفافیت در شهرداری و نظارت بر کار آن میتواند انجام شود. طبیعی است که هر کس به عنوان شهردار از این افراد رأی بگیرد باید به سیاستها، سلایق، نظرات و دیدگاههای اعضای شورا توجه کند. شهردار منتخب باید کارهایش را به صورتی پیش ببرد که رضایت مردم، رهبری و دولت را کسب کند.
اولویتهای کاری شما به عنوان شهردار در صورت کسب رأی اعتماد از شورای شهر چیست؟
متاسفانه همانطور که گفتم سندتصویب شده چشمانداز که به تأیید وزارت
کشور و احتمالاً مجلس و مجمع تشخیص مصلحت نظام رسیده باشد در شهرداری تهران
وجود ندارد. در سال 85 طرح سند چشمانداز تهیه و به تصویب شورای اسلامی
شهر رسید، به فرمانداری و وزارت کشور ارائه شد که آنها تأیید نکردند و
شاید شورای شهر باید مسیر تصویب آن را طی میکرد که متاسفانه طی نشده است،
لذا داشتن برنامه بدون سند چشمانداز مصوب کار دشواری است.
یکی از
اولویتهای شورای اسلامی چهارم موضوع تصویب سند چشمانداز برای شهر تهران
است تا حداقل شهری فراملی و جهانی در منطقه باشد.بدون برنامه و سند
چشمانداز اداره شهر امکانپذیر نیست زیرا سند چشمانداز و برنامهها یکدست
نیستند. باید برنامه پنج ساله جامع با محور هزینهها، درآمدها و اولویتها
تنظیم و تصویب شود و بر مبنای آن اداره شهر را به دست بگیریم.
لذا با
توجه به مشکلات تهران، خرد جمعی، تعامل با شورای شهر، آرامش در تصمیمگیری و
اجرا یکی از اولویتهای مدیریت شهری است. همچنین با توجه به اهمیت سلامت و
25 شاخص مهم آن باید محوریت سلامت و ورزش در اولویت قرار گیرد. تأمین
درآمد پایدار برای شهر تهران و بهبود ساختار مدیریت شهر تهران با استفاده
از کوچک سازی، چابکسازی، هوشمندسازی و برونسپاری در شهرداری تهران بسیار
مهم است.
این بدین معنی است که شهرداری تهران باید سکانداری کند نه
اینکه پارو بزند. اگر مدیریت به سمت پارو زنی پیش برود بهطور قطع هدایت
کشتی دچار مشکل خواهد شد، لذا اولویتهایی که اعلام کردم به عنوان یک
برنامه تاکتیکی میتواند در کوتاه مدت برخی از مشکلات اساسی را حل کند.
ولی
خوشبختانه با توجه به لزوم تهیه و تصویب برنامه 97-93 از طرف شورای اسلامی
این موضوع را باید به فال نیک گرفت و انشاالله برنامه عملیاتی پنج ساله
شهر تهران همراستا با فعالیتهای قبلی و نیازهای آتی با استفاده از تجربیات
مدیران و کارمندان مؤثر و موفق در شهرداری تهیه و به تصویب شورا برسد و از
این پس این برنامه به عنوان اصلی راهبردی و اجرایی در شهرداری مورد احترام
شهردار و مدیران ذیربط باشد. شهردار تهران باید به NGOها، سمن ها و مساجد
میدان دهد تا بتوانند کار را پیش ببرند.
مهمترین برنامه شما برای جلوگیری از فساد مالی در شهرداری چیست؟
باید کارها الکترونیک شود، مدیران نمونه باشند و قانون را رعایت کنند. وقتی حرف از شهر الکترونیک میشود یکی از دلایلش همین است، زیرا وقتی تمامی کارها ثبت میشود، خیلی از مسائل حل میشود. همکاری دولت و بخش خصوصی در این زمینه میتواند مثمرثمر باشد.
به عنوان سؤال آخر، آیا آیتالله هاشمی رفسنجانی موافق حضور شما در شهرداری تهران هستند؟
بنده
20 سال است در شهرداری تهران یکی از مدیران رده میانی و ارشد هستم و تجربه
زیادی در این مسیر دارم و حضور در همین مسیر میتواند باعث رشد و تعالیام
شود.
لذا قطعاً ایشان مخالفتی ندارند و موافق هم هستند. البته باید
بدانید انتخاب مدیران شهرداری اصولاً به شورا باز میگردد و افراد برای این
سمت با تأیید حداقل 10 نفر از اعضای شورا نامزد میشوند، لذا اگر اعضای
شورای شهر فردی را لایق بدانند و بعد از بررسی سوابق به او رأی دهند،
اتفاقی رانتی نیفتاده است، بلکه براساس شایسته سالاری نسبت به انتخاب خود
وارد عمل شدند و بهطور قطع خارج از مسائل سیاسی است.