آفتابنیوز : آفتاب: به گزارش دیپلماسی ایرانی، باوجود طولاني و دشوار بودن اين راه، بسياري اميدوارند از دل توافق تهران - واشينگتن، خاورميانهاي بهتر بيرون آيد. تركيه در زمره كشورهايي قرار دارد كه احياي روابط ايران - آمريكا،چه از نظر اقتصادي و چه از لحاظ سياسي ميتواند به نفع آن باشد و آنكارا نيز بايد به اين منظور سياست خارجي خود را مورد بازبيني قرار دهد. البته اين چشم انداز زماني به تصوير كشيده ميشود كه توافق ايران و آمريكا فراتر از مساله هستهاي باشد و موضوعات امنيتي منطقه كه دغدغه تركيه به شمار ميرود را نيز شامل شود.
در دهه اخير، حزب عدالت و توسعه تركيه كه دولت را در دست دارد، سياست خارجي را در خاورميانه دنبال كرده كه مبناي آن پل زدن بر اختلافات جبهه مقاومت - ايران، سوريه، حزبالله و حماس - با كشورهاي غربيتر منطقه - مصر، اردن، عربستان سعودي و رژيم صهيونيستي - است.
به اين منظور تركيه همواره تلاش كرده طرفيت را به سوي يك راه حل ديپلماتيك سوق دهد. متاسفانه، تلاشهاي ميانجي گرايانه براي تعديل تنشها در خاورميانه - شامل مذاكرات غير مستقيم اسرائيل - سوريه و مساله ايران - به نتيجه نرسيده است.
تركيه تلاش براي بهبود روابط تجاري با كشورهاي منطقه را از سال 1383 به طور جدي آغاز كرد. زماني كه تركيه با اغلب كشورهاي خاورميانه روابط اقتصادي نزديكي برقرار كرد و قوانين صدور ويزا را براي كشورهاي عربي آسانتر كرد تا از اين طريق روابط تجاري نيز تسهيل شود.
اما بهار عربي و به خصوص آغاز بحران در سوريه، تلاشهاي تركيه را به چالش كشيد. به اين ترتيب الگوي تركيه براي خاورميانه با بيثباتي و عدم امنيت، مخدوش شد. جنگ شهري در سوريه، ميانجي گري تركيه در منطقه را به شدت تحت تاثير قرار داد. از سوي ديگر تركيه براي كشورهايي مانند مصر آرزوهاي ديگر داشت و اميدوار بود اخوان المسلمين در رأس قدرت باقي بمانند. اما مداخله آمريكا موجب روي كارآمدن ارتش شد كه با آنچه آنكارا از حاصل بهار عربي انتظار داشت، در تناقض بود.
به موازات ناتواني تركيه براي تبديل منطقه به الگوي مورد نظرش و افرايش تهديد القاعده در منطقه، تعامل مستقيم آمريكا و ايران، ميتواند خبري خوشي براي آنكارا باشد. بنابراين، آنكارا بايد به طور سياسي، از روند تشنج زدايي تهران - واشينگتن، حمايت كند. به بيان ديگر، تبديل كردن ايران به يك بازيگر سازنده در منطقه، فرقه گرايي را در موضع ضعف قرار ميدهد. البته ايران دليل تمامي مشكلات منطقهاي نيست، همانگونه كه نميتواند راه حل همه مشكلات باشد. اما ميتواند بخشي از مشكل و بخشي از راه حل باشد.
آنچه در اين بين اهميت زيادي دارد، محتوا و ماهيت توافق احتمالي ايران - آمريكا است. آمريكا بايد در جريان مذاكرات با ايران به فهرستي از نگرانيهاي متحداناش در منطقه نيز اشاره كند. از سوي ديگر واشينگتن بايد تهران را به ايفاي نقشي سازندهتر در منطقه - به ويژه در عراق و سوريه - ترغيب كند. با كاهش بيثباتيها و تنشها در منطقه، آنگاه تركيه نيز ميتواند تلاش براي تحقق اهداف خود در منطقه را از سر بگيرد.
با اين حال همواره اين نگراني وجود دارد كه آمريكا تنها به دنبال يك راه ميان بر براي توافق هستهاي با ايران باشد و چشم خود را به روي نگرانيهاي امنيتي متحداناش ببندد. در چنين شرايطي اين ريسك وجود دارد كه گمان شود تهران از موضع قدرت با آمريكا مذاكره ميكند، چرا كه واشينگتن متحداناش را ناديده ميگيرد و به اين ترتيب چشم انداز عميقتر شدن بحران در خاورميانه دور از ذهن نخواهد بود. در چنين شرايطي تركيه به جاي اينكه در فهرست حاميان مذاكره ايران و آمريكا باشد، به گروه اسرائيل و عربستان سعودي ملحق ميشود كه مذاكره ايران - آمريكا را تهديدي براي منافع خود ميدانند.
براي جلوگيري از چنين نتيجه اي، دولت آمريكا بايد تركيه را در دستور كار مذاكرات احتمالي با ايران، قرار دهد. تركيه امروز مشكلات اقتصادي و سياسي متعددي دارد كه بخشي از آن ناشي از بحران منطقهاي است. از سوي ديگر تحريمهاي آمريكا عليه ايران نيز تا حدودي پيامدهاي اقتصادي براي آنكارا به همراه داشته است.
به همين دليل آنكارا بايد نقشي فعال در از سرگيري روابط تهران - واشينگتن ايفا كند. عبدالله گل، رئيسجمهور و احمد داود اغلو، وزير خارجه تركيه تا كنون به صورت شفاهي از تعامل ايران - آمريكا حمايت كردهاند و اكنون بايد اين حمايت را عملي كنند.