آفتابنیوز : آفتاب: مذاکرات
هستهای در ژنو و احتمالا چین و نظر رئیس مجلس درباره آن، رأی عدم اعتماد
مجلس به گزینه وزارت ورزش و چرایی آن، حادثه سراوان و دلایل و واکنش مناسب
به آن و چند تحلیل و خبر سیاسی و اقتصادی، مهمترین مطالبی هستند که در
مرور روزنامههای امروز به آنها پرداخته میشود.
لاریجانی: خرابکاران میخواهند مذاکرات به نتیجه نرسدقرار
است در اواخر هفته جاری، بخش دیگری از مذاکرات هستهای در ژنو پیگیری شود.
اعتماد به سخنان عباس عراقچی، معاون وزیر خارجه پرداخته که بیشتر فعالیت
رسانهای در حوزه هستهای این روزها توسط وی انجام میشود.
به
نوشته این روزنامه، عضو ارشد تیم مذاکره کننده هستهای کشورمان در آستانه
عزیمت به مقر آژانس بینالمللی انرژی اتمی تأکید کرد که در دیدار با آمانو
درباره ادامه همکاریها و ارائه رویکرد جدید ایران در مذاکرات با آژانس
گفتوگو میکند. سیدعباس عراقچی که امروز رهسپار وین میشود، درباره
دیدارش با مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی گفت: در دیدار با یوکیا
آمانو در وین درباره ابهامها و سؤالها میان دو طرف گفتوگو میکنم.
او
همچنین درباره مذاکرات کارشناسی میان ایران و ۱+۵ اظهار کرد: مذاکرات
کارشناسی میان ایران و ۱+۵ روزهای چهارشنبه و پنجشنبه (۸ و۹ آبان) در وین،
مقر سازمان ملل صورت میگیرد.
عراقچی درباره ترکیب هیأت کارشناسی
ایران در این مذاکرات تصریح کرد: کارشناسانی از وزارتخانههای «نفت»،
«صنعت، معدن و تجارت»، «راه و شهرسازی»، «بانک مرکزی» و «سازمان انرژی اتمی
کشورمان» این هیأت را همراهی میکنند. او همچنین افزود که درباره آخرین
وضعیت مذاکرات ایران و ۱+۵ در این گفتوگوها بحث خواهد شد. وی یادآور شد
ریاست هیأت ایرانی بر عهده حمید بعیدینژاد، مدیرکل سیاسی بینالمللی وزارت
خارجه است. قرار است وی ساعت ۱۳ به وقت محلی با آمانو دیدار کند.
اعتماد
هشدار لاریجانی پیش از سفر به چین را نیز مورد توجه قرار داده و گفته است:
خرابکاران میخواهند مذاکرات به نتیجه نرسد. اعتماد در این باره نوشته: در
حالی که تیم وزارت خارجه خود را برای دور دوم مذاکرات ژنو آماده میکند،
علی لاریجانی نسبت به وجود یک عده خرابکار که اجازه نمیدهند مذاکرات به
نتیجه برسد هشدار داد.
در همین حال علی لاریجانی، رئیس مجلس شورای
اسلامی که قرار است امروز عازم کشور چین شود، روز گذشته در گفتوگو با
شبکه فونیکس این کشور اعلام کرد که اگر مذاکرات به نتیجه برسد، با یک فرمت
دیگری کار خواهیم کرد.
آنچه پیداست، قوه مقننه تلاش دارد که دولت
حسن روحانی با خیال آسودهتری پشت میز مذاکرات بنشیند و تاکنون بارها از
سیاست خارجی رئیس جمهور حمایت کرده است. به همین منظور روز گذشته رئیس مجلس
نسبت به وجود عدهای خرابکار که مانع به نتیجه رسیدن مذاکرات میشوند
هشدار داد و گفت: همیشه یک عده خرابکار هستند که اجازه نمیدهند مذاکرات به
نتیجه برسد، بنابراین همه چیز به رویکرد مذاکرات و جدیت آن بستگی دارد و
تعاملات نیز در مسیرهای بعدی تست میشود. چین به همراه پنج عضو دیگر شورای
امنیت سازمان ملل دورتازه گفتوگوهای اتمی را با ایران آغاز کرده است.
البته رویکرد جدید تهران در مناسباتش با کشورهای غربی همچنین موضع تازه تیم
مذاکره کننده ایرانی نسبت به فعالیتهای هستهای تاکنون با واکنش مثبت پکن
همراه بوده است یا حداقل موضع مثبت تری نسبت به روسیه از خود نشان داده
است، هر چند که سه قطعنامه تحریمی با امضای این عضو دایم شورای امنیت به
تصویب رسیده است. حالا لاریجانی به شبکه خبری فونیکس چین از آگاهی خود نسبت
به وجود خرابکارانی در جریان مذاکرات خبر میدهد. لاریجانی قرار است به
پکن سفر کند: سفری که دو روز قبل از نشست نخست ژنو در ۲۳ مهر به این
کشورنیز توسط معاون وزیر خارجه انجام شد تا رایزنیهایی را درباره مذاکرات
حساس سویس با مقامات چینی داشته باشد. احتمال این که سفر رئیس قوه مقننه به
چین جهت فراهم ساختن مقدمات دومین نشست ژنو باشد کم نیست. بر این اساس
رئیس مجلس درباره ارزیابی خود از دور بعدی مذاکرات ۱+۵ تصریح کرد: من نگاه
منفی به مذاکرات ندارم، مسیر مذاکرات در مجموع سازنده بوده به دلیل این که
گفتوگوها در فضایی انجام شد که جدیت بر تعامل حاکم بود، بنابراین نگاه
من به مذاکرات ایران و غرب مثبت است. لاریجانی همچنین درباره خبر بعضی
منابع خبری مبنی بر این که ایران در قبال برداشتن تحریمها حاضر به دادن
امتیازاتی به غرب شده و همچنین به طور مثال غنی سازی اورانیوم را متوقف
کند، گفت: مذاکرات هستهای ایران کاملاجدی است اما نباید به فرمان رسانهها
اعتنا کرد، چرا که حدس و گمان نیز در رسانه زیاد است بنابراین از همه
مهمتر متن مذاکرات است که به شفاف سازی نیاز دارد و ایران یک طرف مذاکره
است و باید برای این معادله یک راه حل پیدا کرد. لاریجانی ادامه داد: بقیه
مسائل حاشیهای در مذاکرات ایران با غرب موضوعاتی هستند که افراد را از محل
اصلی خود دور میکنند.
سیاستمداران ایرانی به کدام طرف میچرخند؟! روزنامه
ابتکار در سرمقاله امروز خود به قلم هادی وکیلی به چرخشهای سیاستمداران
ایرانی پرداخته و نوشته: غلط معروف و مشهور این است که حرف مرد یکی است ولی
درست و صحیح آن است که هر گاه شخصی به اشتباه خود پی برد، مردانه برگردد و
اصرار بر اشتباه نداشته باشد. عالم سیاست میدان آزمون و خطاست. هیچ کس در
این عالم راست و چپ، اصلاح طلب و اصولگرا، تند رو و اعتدالی،زاده نشده
است. به عبارتی وصفها همزاد آدمها نیستند. واقعیات جامعه و محیط اجتماعی
خالق وصف هاست. در ایران پس از انقلاب تقسیمات سیاسی گروهها متنوع و بسیار
سیال و شناور بوده است. میانگین عمر زیست افراد زیر تابلوهای سیاسی یک دهه
میباشد. پیش از این گفته میشد که چرخش سیاسی نسلی است. به عنوان مثال
بسیاری مدعی بودند که فرزندان نسل اول انقلاب عمدتاً در نقطه مقابل راه
پدرشان قرار میگیرند و مرور زمان هم این ادعا را به صورت نسبی تأیید نمود و
یا این که جابه جایی نیروهای میانی در بین دو جریان سیاسی کشور (راست و چپ
یا اصلاح طلب و محافظه کار) با به قدرت رسیدن هر کدام شایع و معمول است.
ولی جابه جایی نیروهای لیدر و رهبران سیاسی نادر ولی حال به یک روال عادی
تبدیل شده است دامنهٔ چرخش نیروهای لیدر و رهبران سیاسی را نیز در بر گرفته
است. چرخش نسلی طبیعی و فراگیر و البته در نگاه برخی پایه شکاف نسلی به
حساب میآید.
چرخش سیاسی معطوف به قدرت مرسوم و البته غیر ارزشی و
فاقد ارزش داوری است ولی چرخش رهبران قابل تأمل و گرانیگاه آرایش سیاسی به
حساب میآیند یا این که مرسوم است که دولتها در ایران راست شروع میکنند
ولی چپ خارج میشوند این هم چندان مهم نیست ولی آنچنانکه گفته شد چرخش
رهبران مهم است. نکته مهم در این تحولات این است که همواره چرخش به سوی
اصلاح طلبی است و کمتر اتفاق افتاده که شاهد چرخش اصلاح طلبان به سوی
اصولگرایان باشیم. عمدتاً این چرخش یک طرفه بوده است در اینجا بنای پرداختن
به چرایی آن را ندارم. به هر روی هیچ کدام از صدها چرخش در اردوگاه
اصولگرایان ارزش چرخش جناب ناطق نوری را ندارد. او که سابقه دو دهه رهبری
جریان متبوع خود را داشت در دهه سوم سیاست ورزی رسمی دچار تحول اساسی و در
نهایت چرخش مهم در بینش و نگرش و رفتار سیاسی خود شده است. این چرخش
آنچنان است که زمزمه برخی اصلاح طلبان مبنی بر سر لیستی ایشان در انتخابات
مجلس دهم به گوش میرسد. این چرخش دامن احمدینژاد را هم گرفت. او به نام
اصولگرایی ناب پا در عرصه سیاست رسمی گذاشت و با شعارهای حداکثری
اصولگرایی، فرمان ریاست جمهوری را بدست گرفت و در پایان چنان دچار تحول شد
که گوی سبقت را از همه تحول خواهان و تغییر طلبان ربود. نتیجه این که گویا
اصلاح طلبی سرنوشت محتوم سیاست ورزی است.
چرا صالحی امیری رأی اعتماد مجلس را نگرفت؟ جلسه
دیروز رأی اعتماد مجلس به وزرای پیشنهادی روحانی برای سه وزارتخانه باقی
مانده و بیوزیر ماندن ورزش و جوانان از موضوعات مشترک همه روزنامههای
امروز است.
ابتکار
شکسته شدن سکوت زنان مجلس
را مهم دانسته و نوشته: نمایندگان زن مجلس که در جلسه رأی اعتماد به
کابینهٔ دکتر حسن روحانی در مردادماه سکوت کرده بودند، به گونهای که مورد
توجه رسانهها نیز قرار گرفت، روز گذشته با سخنرانی دو نماینده سکوت آنان
شکسته شد. البته هر دو در مخالفت با وزرای پیشنهادی دکتر حسن روحانی. زهره
طبیبزاده یکی از این زنان بود که در مخالفت با وزیر علوم تحقیقات و فناوری
پشت تریبون مجلس رفت. طبیبزاده سخنان خود در مخالفت با رضا فرجی دانا را
با اظهاراتی درباره سخنان وندی شرمن نماینده آمریکا در مذاکرات هستهای
آغاز کرد و پس از تسلیت حادثه تروریستی سراوان، بالاخره در ادامه به موضوع
اصلی سخنان خود پرداخت و گفت: در برنامه پیشنهادی وزیر علوم، بخش راهکارهای
اجرایی و راهبردها ادغام شده و بخش عمده را راهبردها گرفته است. برنامه
پیشنهادی شما شعاری با عبارات کلی و بدون در نظر گرفتن منابع مالی است. هیچ
مسیر مشخص زمانبندی شدهای برای دسترسی به اهداف وجود ندارد. اهم
انتقاداتی که طبیبزاده برای فرجی دانا وزیر پیشنهادی علوم تحقیقات و
فناوری مطرح کرد مرتبط با برنامههای ارائه شده از سوی وی بود. شهلا بیات
نماینده ساوه و زرندیه نیز به عنوان مخالف صالحی امیری وزیر پیشنهادی ورزش و
جوانان صحبت کرد. او البته بخشی از زمان خود را صرف انتقاد از رئیس جمهور
کرد و بعد وارد بحث اصلی که مخالفت با صالحی امیری بود شد. او گفت: «آقای
صالحی امیری، من برنامه شما را دقیق مطالعه کردم. در موارد ذکر شده کلی
صحبت شده است. چه ضمانت اجرایی وجود دارد که این برنامهها عملی شود؟ ما
نمیتوانیم بر اساس کلی گوییها استناد کنیم و رأی بدهیم».
در میان تحلیلها و نوشتههای روزنامهها درباره چرایی ناکامی صالحی امیری در کسب رأی اعتماد،
نظر ندیمی نماینده لاهیجان
در مجلس که برای روزنامه اعتماد نوشته شده، جالب توجه است. وی نوشته:
درباره رأی منفی مجلس به آقای صالحی امیری برای تصدی وزارت ورزش و جوانان
چند فاکتور مهم وجود داشت که همه در کنار هم باعث شدند ایشان نتوانند به
تصدی وزارت ورزش و جوانان برسند. اولین نکتهای که میتوان درباره علت
ردصلاحیت ایشان برای تصدی وزارتخانه مذکور برشمرد عدم وجود کار پارلمانی
برای رأی آوری وی به رغم موجی از تخریبها و مخالفتهایی بود که از سوی
وزنههای مجلس صورت میگرفت. آقای صالحی امیری مخالفان جدی و صاحب رأی در
مجلس داشت که متأسفانه رایزنان دولت به آن بیتوجه بودند و طی مدتی که
ایشان سرپرست وزارت ورزش و جوانان بودند برای رأی آوری صالحی امیری اقدام
مناسبی نکردند.
عدم کار پارلمانی دولت و نزدیکان صالحی امیری برای
رأی آوری او سبب شد که فراکسیونهای مجلس هم درباره وی رأی گیری و جمع بندی
مستندی نداشته باشند، تنها اخباری که بعد از جلسات امیری با فراکسیونها و
کمیسیونها منتشر شد این بود که ارزیابی از وزارت ایشان مثبت بود، واقعا
هم همین طور بود و نمایندگان بنا نداشتند مانع رأی آوری وی شوند تا این که
در جلسه دیروز آقای نادران ایرادات جدی و با اسناد و مدرکی علیه کارنامه
مدیریتی آقای صالحی امیری مطرح کرد که به فاکتور دوم عدم رأی مجلس به گزینه
دولت برای تصدی وزارت ورزش و جوانان تبدیل شد. متأسفانه آقای صالحی امیری
در پاسخ به شبهات و اتهامات آقای نادران نتوانست مجلس را قانع کند و بیشتر
وقت خودش را به برنامهاش درباره وزارتخانه مذکور اختصاص داد، دریغ از این
که مجلس منتظر دفاعیات وی به اتهاماتی بود که از سوی نادران مطرح شده بود.
صالحی
امیری درباره پرونده بیمه یا حوادث سال ۸۸ و حتی پرونده ایشان درباره
مدیرکلیشان در خوزستان توضیح مناسب و دقیقی ندادند و برخی حرفهایشان در
چند دقیقه پایانی هم سبب تقویت ادعاهای علیه وی شد. فاکتور سومی که در عدم
اعتماد مجلس به صالحی امیری نقش داشت، عدم دفاع آقای روحانی از وی به عنوان
وزیر پیشنهادیاش در مقابل اتهامات نادران بود، رئیس جمهور قطعا بر رأی
مجلس تاثیرگذار است و عدم حضور ایشان در جلسه عصر مجلس به ضرر صالحی امیری
تبدیل شد. این سه فاکتور از علل اصلی رأی منفی نمایندگان به صالحی امیری
بود که در کنار هم سبب شدند، دولت باز هم نتواند کابینه را کامل کند.
امیدوارم که دولت در تعاملهای بعدیاش با مجلس بتواند کارهای پارلمانی
موثرتری از خود نشان دهد تا شاهد چنین آرای منفی به خواستههای دولت
نباشیم.
نرخ واقعی دلار ۳۰۰۰ تومان بازار استابتکار
به نقل از معاون ارزی بانک مرکزی، نرخ واقعی دلار را ۳۰۰۰ تومان بازار
دانسته است. به نوشته این روزنامه، پس از این که اظهارات چند هفته قبل رئیس
بانک مرکزی درباره نرخ ارز که با انتقادات گستردهای همراه و برای برههای
قیمتها را در بازار به واکنش واداشت، معاون ارزی بانک مرکزی طی اظهاراتی
قیمت واقعی دلار در بازار را حدود سه هزار تومان اعلام کرد.
به باور وی
بازار تعیین کننده قیمت واقعی ارز بوده که بر این اساس میتوان نرخ سه
هزار تومان را قیمت واقعی برای دلار دانست. روز گذشته همایش صندوق توسعه
ملی در جزیره کیش و با حضور برخی چهرههای اقتصادی کشور برگزار شد. در این
مراسم غلامعلی کامیاب، به موضوع گشایش خطوط اعتبار اسنادی ۳۰ درصدی اشاره و
عنوان کرد: در این خصوص مشکلاتی وجود داشت که برای رفع آنها با بانکها
مذاکره شد و یکسری دستورالعمل جدید و هماهنگی بین بانکهای داخلی و بانک
مرکزی نیاز داشت که در نهایت منجر به رفع این مشکل شد.
معاون
ارزی بانک مرکزی درباره این که بانکها چه زمانی میتوانند درباره گشایش
خطوط اعتبار اسنادی اقدام کنند، گفت: خود بانکها میدانند که چه زمانی این
خطوط اعتباری را بازگشایی کنند اما هیچ جریمهای برای آنها در نظر گرفته
نشده است. وی همچنین درباره قیمت واقعی دلار نیز مطرح کرد: قیمت واقعی
همان است که بازار تعیین میکند و در حال حاضر حدود سه هزار تومان برای هر
دلار است و این قیمت واقعی است. معاون ارزی بانک مرکزی با بیان این که در
حال بازنگری همه بخشنامههای ارزی هستند، گفت: در حال نهایی شدن بازنگری
بخشنامههای ارزی هستیم و همه بخشنامههای ارزی قبلی بازنگری میشود.
کامیاب همچنین درباره اختصاص ارز دانشجویی گفت: مشکلی در این زمینه گزارش
نشده و وجود ندارد.
با «پاکستان» چه کنیم؟ رخداد
تلخ شهادت چهارده تن از مرزبانان ایرانی در مرز پاکستان، امروز بیشتر از
زاویه رابطه با این کشور ناامن مورد توجه قرار گرفته است.
در گزارش تحلیلی روزنامه ایران،
بحران سازی علیه دیپلماسی اعتدال، هدف حمله تروریستی در سراوان دانسته شده
است. این روزنامه نوشته که اقدام گروهکهای تروریستی در حمله کور به یکی
از پاسگاههای مرزی سراوان با چه هدفی صورت گرفته و چنین حملاتی از نظر
نظامی و امنیتی چه ارزشی دارند؟ این حملات جمعه شب انجام شد و بر اثر آن ۱۶
مرزبان ایرانی به شهادت رسیدند. ارزیابی روزنامه ایران در گفتوگو با
کارشناسان نشان میدهد چنین حملاتی فاقد کمترین اهمیت نظامی است اما در
عین حال حملهکنندگان به دنبال باز کردن جبهه انحرافی برابر دولت و نظام
هستند تا ناامنی در ایران را به نمایش گذاشته و برای دولت اعتدال مشغلههای
جدید و به تعبیری جبهه های فرعی ایجاد کنند. این در حالی است که حسن
روحانی، رئیسجمهور بارها بر این نکته تأکید کرده که بهدنبال حل مشکلات
اصلی کشور است و رسیدگی به مسأله اقوام و قومیتها را هم یکی از مسائل مورد
نظر خود اعلام کرده و در همین راستا هم معاونت اقوام و اقلیتهای دینی و
مذهبی را تأسیس کرده است
محمدابراهیم طاهریان سفیر سابق ایران در افغانستان
در بخشی از مطلب خود برای تهران امروز در این باره و با عنوان
«خویشتنداری هم مرزی دارد»، نوشته که به هر حال وجود چنین اتفاقاتی در
عالم دیپلماسی علامت خوبی تلقی نمیشود و انتظار میرود که پاکستان به شدت
با عوامل حادثه برخورد کند همانطور که ایران با چنین اقدامات
جنایتکارانهای برخورد خواهد کرد.
ایران تاکنون با همسایگان خود
تعاملات مثبتی داشته و برای حراست از مرزهای خود وارد خاک همسایههایش نشده
است. بعد از حوادث این چنینی هم خویشتندار بوده است اما کشورها باید
بدانند که خویشتنداری هم حد و مرزی دارد، درست است که ایران در سیاست
خارجی خود هیچگاه آمریکا را الگوی روابط خارجی قرار نمیدهد و نمیخواهد
به سبک این کشور بدون اجازه وارد مرزهای کشورها برای مبارزه با تروریست
شود.
با همه این تفاسیر، امیدوار هستیم که پاکستان حق همسایگی خود
را درست به جای آورده و ضمن برخورد شدید با عوامل حادثه سراوان با
گروهکهای تروریستی شدیدا برخورد کرده و از مرزهای خود محافظت کند.
احسان
تقدسی نیز در همین روزنامه شیوه برخورد با پاکستان را مورد توجه قرار داده
و نوشته: امنیت برای پاکستانیها موضوع چندان پیچیدهای نیست. دولت مرکزی
اسلامآباد از همان روزهای ابتدای برآمدن طالبان و سرکشی آنها هم چندان
تسلطی بر این کشور نداشت. در روزهای بعد از سقوط طالبان و روی کار آمدن
دولت حامد کرزی باز خاک و مرز پاکستان بهترین گذرگاه جانیانی بود که از شرق
و غرب عالم برای کشتن انسانها راهی افغانستان میشدند. طالبانی که این
روزها بخشهای بزرگی از خاک افغانستان را در اختیار خود دارند، در روزگاری
نه چندان دور در مدارس دینی و مذهبی پاکستان آموزش دیده بودند. پاکستان از
گذشتههای دور امنیت خود را در ناامنی همسایگانش تعریف کرده است؛ نشان به
آن نشان که اسلامآباد در تعریف اصول سیاست خارجی خود هیچگاه ازروی کار
آمدن دولتی قدرتمند در کابل حمایت نکرده و آن را مغایر با منافع سیاست
خارجی خود میداند. راهکار این ماجرا هم در دوران مدرن تقویت جریانهای
افراطی در داخل پاکستان و گسیل داشتن آنها به مناطق مورد نیاز است.
در
روزهای بعد از یازدهم سپتامبر نیز اگرچه تا چند سالی به واسطه ترس فردی
چون پرویز مشرف از ماشین جنگی آمریکا که بیمحابا راهی کشور همسایه پاکستان
شده بود، اسلامآباد ناچار شد تا سالها زبانههای افراط در کشورش را
کنترل کند اما طولی نکشید که آمریکاییها اعتماد خود را به متحد
استراتژیکشان در منطقه از دست دادند. در همان روزهایی که آصفعلی زرداری
دست در دست اوباما و هیلاری کلینتون لبخند میزد و از ثبات منطقه سخن
میگفت، سرویس اطلاعاتی پاکستان راههای جدید زمینگیر کردن نیروهای
آمریکایی در منطقه را جستوجو میکرد. در همان روزهایی که رهبران
اسلامآباد در صحن مجمع عمومی سازمان ملل از لزوم برخورد با تروریسم سخن
میگفتند و خود را همکار جامعه جهانی در مبارزه با جریان افراط معرفی
میکردند، اسامه بن لادن تروریست افسانهای تاریخ و متهم اول حوادث یازده
سپتامبر در نزدیکی یکی از مهمترین پایگاههای اطلاعاتی و عملیاتی ارتش
پاکستان منزل کرده بود و روزگارش را بیهیچ دغدغهای میگذراند.
پاکستان
آنقدر به جریانهای افراط مجال رشد داد تا آرام آرام مار افراط سر
برگرداند و استادش را گزید. بینظیر بوتو قربانی جریانی شد که پدرش آنها
را رشد داده بود و برای مقابله با همسایگانی چون افغانستان و هند از آنها
حمایت میکرد. امروز مناطق وزیرستان پاکستان مشخص نیست دست کدام طایفه و
قبیله است و دست هرکه باشد، دست دولت نیست. حادثه سراوان و شهادت سربازان و
مرزبانان ایران، مشتی از خروارهاست. پاکستان اگر ارادهای برای مقابله با
جریان افراط داشت عبدالمالک ریگی کجا مجال مییافت تا سالها در پوشش
حمایت چندکشور دیگر از جمله پاکستان علیه ایران بتازد. آنچه مهمتر است این
که کنترل جریان افراط دیگر در دست دولت مرکزی پاکستان نیست؛ اگرچه مسئولیت
هرآنچه علیه همسایگان پاکستان روی میدهد بر گردن دولت پاکستان است.
آمریکاییها
از همان روز که ناتوانی دولت پاکستان در برخورد با جریانهای افراط را
دیدند، با هواپیماهای بدون سرنشین به جنگ دشمنان خود در خاک پاکستان رفتند و
بیتوجه به اعتراضها راه خود را پیمودند. فرار عوامل کشتار مرزبانان
ایرانی به داخل مرز پاکستان پیام دیگری ندارد جز این که آنها خاک پاکستان
را محل امن و مامن خود میدانند. دولت مرکزی اسلامآباد انگیزه و تمایلی
برای برخورد با جریانهای افراطی که علیه همسایگانش عمل میکنند، ندارد.
این به معنی لزوم دل بریدن ما به همکاری پاکستان در این حوزه است.
عباسعلی منصوریآرانی عضو کمیسیون امنیت ملی مجلس
هم در روزنامه آرمان، راهحلهای منطقهای مقابله با تروریسم را توصیه
کرده و نوشته: باید اذعان کرد که بدون شک سرنخ این قضیه در خارج از مرزهای
ایران است، آنچه بر کمیسیون امنیت ملی مجلس مسلم است این که سرویسهای
اطلاعاتی برخی از کشورها هدایت، پشتیبانی و برنامهریزی این اعمال را در
داخل ایران انجام میدهند.
متأسفانه افراد فریبخوردهای هم که با
اصل نظام مقدس جمهوری اسلامی مشکل دارند با این سرویسهای بیگانه همکاری
میکنند. عاملان اینگونه حوادث سعی خواهند کرد تا از نقاط کور مرزی برای
ورود به کشور استفاده کنند. بدیهی است که مرزهای ایران بسیار گسترده و وسیع
است، بنابراین برای صیانت از مرزها نیاز به استفاده از نیروهای پوششی
ناجاست که باگشتزنی در این مرزها حفظ و صیانت کافی را انجام دهند. قطعا
حفاظت اولیه را آنها انجام میدهند و نیروهای ارتش و سپاه با هماهنگی هم
به عنوان نیروهای پشتیبان علیه مهاجمین عمل خواهند کرد. نمیشود پرونده این
قضیه را بدون توجه به علل و عواملی که موجب این قضیه شده است به راحتی
بست. باید همه بدانند که اتفاق سراوان فتنهای است در مرزهای کشور که هرچه
سریعتر باید با آن برخورد شود. قطعا باید امروز بهطور قاطع با این موضوع
برخورد شود.
کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی در آینده یک نشست
اختصاصی راجع به این موضوع خواهد داشت. ستاد کل نیروهای مسلح، ارتش، سپاه،
نیروی انتظامی، سازمان قضایی نیروهای مسلح و قوه قضائیه هم بهطور عام باید
وارد این موضوع شوند تیمی تشکیل داده و در داخل مرزها و کشورهایی که
تروریستها را پشتیبانی میکنند مورد مطالعه و بررسی قرار دهند. قطعا
کشورهای دیگری در این قضایا دست داشته و ایران باید وارد عمل دیپلماتیک
شود. اگر تشخیص داده شود که از بستر این کشورها تروریستها بدون اراده یا
با اراده کشور میزبان به ایران وارد میشوند باید با این کشورها هماندیشی
صورت بگیرد. به هر صورت اگر ایران نتواند جواب منطقی از کشوری که مرزهایش
به عنوان کانال عبور و مرور تروریستها استفاده شده دریافت کند، در
گامهای بعد در تعقیب معاندین وارد هر کشوری که بشوند قطعا نیروهای نظامی
کشور برای سرکوبی کامل آنها وارد کشور میزبان خواهند شد. بنابراین قبل از
رخ دادن این اتفاق ایران باید با کشوری که از مرزهایش استفاده شده است به
گفتوگو نشیند. هیچ کشوری نباید برای حرکت معاندین بستر فعالیت شود، باید
متوجه بود که تمام کشورها برای گشتزنی مرزی نیاز به نیروی پوششدهنده
دارند و اگر قرار باشد که کشوری بستری را فراهم کند که گروههای معاند از
آن برای ضربه زدن به منافع ملی کشور اقدام کنند انتظار منطقی این است که دو
طرف نیروی گشتزنی طرف مقابل را محافظت کنند. بنابراین وزارت خارجه باید
به جد آن را دنبال کند تا دوستیها پا برجا بماند. قطعا دوطرف باید راههای
رخنه به مرزها را ببندند.
منبع: تابناک