حذف پولدارها از دریافت یارانه، شناسایی سه دهک پردرآمد جامعه،
بررسی راهکارهای اجرایی برای کم کردن بار مالی دولت در پرداخت یارانهها و
مسائلی از این دست، این روزها نقل هر مجلسی از کاسب و تاجر و مردم عادی
گرفت تا صاحبنظر و اقتصاددان و جامعهشناس شده است، چراکه طرح جدید مجلس
در حذف سه دهک پردرآمد جامعه از دریافت یارانه نه تنها موضوع مهمی برای
دولت و تصمیمگیران کشور است بلکه مساله مورد توجهی برای اقشار مختلف جامعه
نیز محسوب میشود، در این گفتوگو با دکتر عماد افروغ، استاد دانشگاه و
جامعهشناس سیاسی به بررسی ابعاد جامعهشناسانه حذف سه دهک پردآمد جامعه
از دریافت یارانهها و مزیتها و معایب اجتماعی این طرح پرداخته ایم که در
ادامه میخوانید.
نگاه شما به طرح مجلس مبنی بر حذف سه دهک پردرآمد جامعه از دریافت یارانهها چیست؟
هدف
از پرداخت یارانهها پر کردن شکاف طبقاتی و درآمدی اقشار مختلف و حل کردن
مسائل و مشکلات تولید است. زمانی که مساله هدفمندسازی یارانهها مطرح
بود، من نماینده مجلس نبودم اما به یکی از نمایندگان مجلس که اتفاقاً مسئول
کمیته بررسی هدفمندسازی یارانهها - آقای مصباحی مقدم - بود، در نشست
علمی اسلام و توسعه اقتصادی عرض کردم که باید تلاش شود تنها به اقشار خاص و
محروم جامعه که از هدفمندسازی یارانهها متضرر میشوند، یارانه پرداخت
شود و اگر بتوان این یارانه را به صورت نقدی نیز پرداخت نکرد، شاید بهتر
باشد. به بیان دگیر میتوان از قبل صرفهجویی ریالی ناشی از هدفمندسازی،
کارگاههای تولیدی برای اقشار آسیبپذیر و کمدرآمد جامعه به راه انداخت
تا فرصت اشتغالزایی برای آنها ایجاد شود. البته این پیشنهاد مبتنی بر دو
فاز کوتاهمدت و بلندمدت بود به این معنا که در کوتاهمدت به اقشار ضعیف
جامعه یارانه نقدی پرداخت شده و در بلند مدت از قبل صرفهجویی ناشی از
هدفمندسازی، واحد تولیدی در اختیار این افراد قرار گیرد. ایشان به من
گفتند که دولت آمادگی چنین نگرش و اجرای چنین طرحی را ندارد اما نهایتاً
مجلس میتوانست در زمان تصویب طرح هدفمندسازی یارانهها و تبدیل شدن آن به
قانون، فرآیندی را تبیین کند که از پرداخت یارانه به تمامی اقشار جامعه
خودداری شود که متأسفانه این کار انجام نشد.
به اعتقاد شما آیا
بسترها و راهکارهای شاناسایی اقشار پردرآمد و کمدرآمد جامعه برای
ساماندهی به وضعیت کنونی پرداخت یارانه در کشورمان فراهم است.
راهحلها
مشخص است و تنها مسئولان باید بر سر موضوع به اجماع برسند. در هر حال
میزان دارایی افراد، منطقه و وضع مسکونی آنها، شغلشان، منطقه جغرافیایی و
سکونتگاه آنها مشخص است و میتوان تفکیک روشنی میان اقشار ضعیف و کمدرآمد
و اقشار مرفه و سرمایهدار ایجاد کرد. گرچه ما نگرش اخلاقی و عدالت محور
به اقتصاد نداریم اما به نظر میرسد در وهله اول باید با توصیههای اخلاقی
طبقات مرفه را از دریافت رایانه مصرف کنیم. البته عرض من این نیست که صرفاً
به یک عمل داوطبانه بسنده شود، بلکه باید در کنار زمینهسازی برای انصراف
داوطلبانه افراد مرفه از دریافت یارانه، توصیههای اخلاقی لازم نیز به
جامعه عرضه شود. در فاز دوم باید برای شناسایی افراد برخوردار و حذف آنها
از سیستم پرداخت یارانه نقدی اقدام شود. این روند جای نگرانی ندارد و اگر
فلسفه یارانهها به خوبی برای جامعه تبیین و تعریف شود، به تدریج به امری
عادی مبدل خواهد شد. در همه جا دنیا نیز این روند که افراد مرفه در دایره
حمایتهای دولتی قرار ندارند، معمول است.
ضرورت های اجتماعی و اقتصادی تصحیح روندپرداخت یارانه ها از دید شما چیست؟
اکنون دولت با معنای واقعی با مشکلات اقتصادی و مالی دست و پنجه نرم
میکند. از سوی دیگر با استمرار روند فعلی، باید چشمانتظار تشدید
شکافهای طبقاتی نیز بود چراکه با محدودیتهای ایجاد شده برای تولید،
اشتغال و درآمدزایی لطمه خورده و خواهند خورد و این به معنای ضعف بیشتر
طبقات آسیبپذیر است. در حالی که همچنان طبقات مرفه بیآنکه نیازی داشته
باشند، از یارانه نقدی برخوردار میشوند. به این ترتیب باید هرچه سریعتر
برای شناسایی دقیق گروههای هدف دریافت یارانه اقدام شود. دولت به سرعت
میتواند با تشکیل یک تیم تخصصی و تیین راهکارها، روند فعلی را اصلاح کند
چراکه میزان دارایی و ثروت افراد وضعیت مسکونی و شغلی آنها تا حدود زیادی
مشخص است در واقع آنچنان هم که گفته میشود، اصلاح این روند دشوار نیست.
این کار باید هرچه سیعتر انجام شود چراکه علاوه بر مزایای اقتصادی و
اجتماعی، در بعد سیاسی نیز از فشار تحریمهای بینالمللی بر کشورمان نیز
میکاهد و در ادامه به تحول شیوه اداره کشور و مدیریت مالی و معیشتی جامعه
نیز منجر خواهد شد.
توصیه شما به عنوان یک جامعهشناس سیاسی به
مسئولان برای تغییر نگاه به مقوله عدالت اجتماعی که در موارد متعدیی،
هدفمندسازی یارانهها یکی از مصداق آن معرفی شده، چیست؟
اگر
قرار است به وجه اخلاقی و عدالتگونه اقتصاد نیز توجه شود، بهتر آن است که
نوعی زندگی مدیران نیز عوض شود. اگر مسئولان از برخی رفتارهای ویژه مدیران
و زندگیهای اشرافی دور شوند، خود به خود این پیام به جامعه منتقل خواهد
شد که مسئولان درصدد کاهش شکافهای طبقاتی و حذف نابرابریهای اجتماعی
هستند. به عبارت دیگر اگر فضا را با عمل خود اخلاقیتر کنیم، مطمئن باشید
داوطلبانی که از دریافت یارانه انصراف میدهند نیز بیشتر خواهند شد.
فکر نمیکنید که با حذف تعدادی کثیری از افراد جامعه از دریافت یارانه نقدی، امکان ایجاد موجی از نارضایتی اجتماعی وجود دارد؟
به
نظر من اینگونه نیست. زمانی که اقشار مختلف جامعه شاهد آن باشند که درآمد
حاصل از هدفمندسازی یارانهها صرف تولید میشود، خود به خود اصل موضوع را
درک خواهند کرد. زمانی که مردم شاهد باشند فرصتهای رفاهی، حملونقل،
بهداشت، آموزش و اشتغالزایی آنها روبه افزایش است، دیگر واکنش منفی نخواهند
داشت. آنها به تدریج درک خواهند کرد که با حذف پرداخت یارانه نقدی به کل
جامعه، رفاه اجتماعیشان روبه بهبود است و در این صورت نه تنها اعلام
نارضایتی نخواهند کرد بلکه استقبال نیز میکنند. مساله این است که باید
نتیجه کار دیده شود. اگر نتیجه کار به بهبود خدمات و رفاه اجتماعی مردم
بینجامد، واکنش منفی از جامعه شدهد نخواهیم بود. زمانی جای نگرانی وجود
دارد که حاصل کار دیده نشود و مردم بهطور ملموس تأثیر هدفمندسازی را بر
زندگی اجتماعی و اقتصادی خود شاهد نباشند و باز حاصل کار، کالاهای تجملاتی
و زندگیهای اشرافی باشد.
برای آرامسازی فضا جامعه و نشان دادن اثرات مثبت اصلاح شیوه جاری هدفمندسازی یارانهها چه باید کرد؟
اولاً
باید فرهنگسازی شود و چهرههای مقبول نزد مردم به آنها اعتماد دهند که
اصلاح شیوه جاری به سود عدالت اجتماعی است. ثانیا باید از قبل صرفهجوییها
و باز توزیع یارانهها مردم شاهد اقدامات رفاهی و مرتبط با عدالت اجتماعی و
اشتغالزایی باشند. در واقع نباید این فرآیند در حد وعده وعید باقی بماند.