آفتابنیوز : آفتاب: روزنامه شرق نوشت: اصغر فرهادی، یکبار دیگر به سوژه مورد علاقه رسانهها و مطبوعات جهان تبدیل شده است. کارگردان ایرانی برنده «اسکار» در حالی با فیلم «گذشته» نامزد دریافت جایزه بهترین فیلم خارجی رقابتهای گلدنگلوب شده که در روزهای اخیر شماری از روزنامههای جهان از جمله لسآنجلس تایمز و گاردین با او به مصاحبه نشسته یا دربارهاش نوشتهاند. همچنین شبکه سیبیاس آمریکا گفتوگویی با او انجام داده که در نوع خود حاوی نکات جالبی درباره نگاه این فیلمساز به سانسور، دریافت جایزه اسکار و مواجهه غربیها با مسایل داخلی ایران است.
«جیان قمیشی»، خبرنگار سیبیاس که به فارسی هم تسلط دارد این گفتوگو را در حضور یک مترجم انجام میدهد؛ در حالی که به گفته این خبرنگار، فرهادی با وجود تسلط به انگلیسی همیشه ترجیح میدهد در خارج از ایران از طریق مترجم با رسانهها به گفتوگو بنشیند.
فرهادی در ابتدا، به شوخی خطاب به مخاطبان سیبیاس میگوید: «امیدوارم صحبتهایم درباره «گذشته» باعث شود مخاطبان چیز زیادی از فیلم نفهمند تا بروند و آن را تماشا کنند.» فرهادی در ادامه به ماجرای سفرش به کشور فرانسه اشاره میکند. به گفته او پیش از نوشتن فیلمنامه، اطرافیان در اینباره ابراز نگرانی کرده بودند. فرهادی هم بههمیندلیل بههمراه خانوادهاش برای دوسال به فرانسه سفر میکند تا بتواند این نگرانیها را برطرف کند. این کارگردان سپس این موضوع را مطرح کرد که هرچند در ابتدای این سفر بهدنبال تفاوتهای مردم ایران و فرانسه بوده؛ اما در نهایت داستان فیلم را برپایه شباهتهای فرهنگی دو ملت نوشته است.
او همچنین درباره استقبال جهانی از فیلم قبلی خود «جدایی» اضافه میکند: «موقع ساخت فیلم، بهدلیل اینکه فیلم شامل دیالوگهای زبان فارسی است فکر میکردم مخاطب آن ایرانیان باشند اما وقتی یکی از مسوولان جشنواره برلین همراه با یک مترجم برای تماشای فیلم به ایران آمد، به او گفتم که زیرنویسی برای فیلم آماده نشده چون تصور نمیکنم برای جشنواره شما مناسب باشد، اما او گفت که فیلم بسیار خوبی است و آن را میخواهیم. همانجا متوجه شدم شباهتها به دل تماشاگر مینشیند.» مصاحبهکننده در ادامه سوالهایی درباره وجوه مشترک موضوعهایی مانند عشق و خانواده، نقش او برای ایجاد ارتباط نزدیک میان اعضای یک خانواده از سوی بازیگران و وجهمشترک «چهارشنبهسوری»، «جدایی» و «درباره الی» میپرسد.
مصاحبهکننده در ادامه از مشکلات فیلمسازی در ایران میپرسد: «وقتی که 40سال روی یک مسیر تعیینشده کار میکنید به این وضعیت عادت میکنید. حال اگر به جایی برسید که راه هموار شود شما بر همان روال سابق راهتان را بدون تغییر ادامه میدهید. من 16ساله بودم که انقلاباسلامی در ایران روی داد. در چنین فضایی رشد کردم. این اتفاق بخشی از شخصیت من شد؛ بخشی انکارنشدنی. در کل معتقدم دو نوع سانسور وجود دارد؛ یکی سانسوری که از بیرون میآید، ولی خطرناکتر از این نوع سانسور، خودسانسوری است. من فکر میکنم وقتی در خارج از ایران فیلم میسازم واقعا با سانسور بیرونی مواجه نیستم اما خودسانسوری با من هست.» در ادامه، مصاحبهکننده درباره مرز بین سانسور سازنده و مخرب میپرسد، که فرهادی جواب میدهد: «مرز بین این دو گونه از سانسوری مبهم است.» او به این اشاره میکند که خودش برای این امر قاعدهای وضع کرده؛ به این ترتیب که بعد از نوشتن یک متن آن را کنار میگذارد و مدتی بعد دوباره سراغ آن میرود و بررسی میکند که آیا متن برایش باورپذیر است یا نه.»
اما بخش مهم دیگر این مصاحبه درباره سخنرانی فرهادی در مراسم دریافت اسکار است. «جیان قمیشی» میپرسد: «چقدر هنگام این سخنرانی در فشار بودید؛ خصوصا از این نظر که رسانههای ایران آن زمان از این سخنان تعبیر به انتقاد از آمریکا کرده بودند؟» فرهادی بدون پاسخ مستقیم به سوال از این موضوع صحبت میکند که اصلا تا آن زمان نمیدانسته که جایزه را میگیرد یا نه. در این بخش شبکه سیبیاس بخشی از سخنرانی فرهادی پخش میشود آنجا که به انگلیسی میگوید: «ممنونم از آکادمی و از سونی پیکچرز. از دوستان خوبم مایکل بارکر و برنارو سلام به مردم خوب سرزمینم. الان ایرانیهای زیادی در سرتاسر دنیا نشستهاند و ما را نگاه میکنند و میتوانم شادیشان را تصور کنم. آنها فقط به خاطر یک جایزه مهم یا یک فیلم یا یک فیلمساز خوشحال نیستند بلکه به این خاطر که در روزگاری که میان سیاستمداران صحبت از جنگ، تهدید و ارعاب ردوبدل میشود نام کشورشان، ایران، در اینجا به خاطر فرهنگ بزرگش بر سر زبانهاست. شکوه، غنا و قدمت فرهنگی که زیر غبار سیاست پنهان شده است. من این جایزه را با افتخار به هموطنانم تقدیم میکنم. مردمی که به تمام فرهنگها و تمدنها احترام میگذارند و از خصومت و کینهورزی بیزارند. از همه خیلی متشکرم.»فرهادی بعد از پخش سخنرانی کوتاهش در مراسم اسکار در پاسخ به پرسش مصاحبهکننده ادامه میدهد: «در روزهای قبل از مراسم اسکار چه در ایران و چه در خارج از ایران با نگاه به چشمان مردم میفهمیدم که عمیقا خواهان جایزهگرفتن من هستند. من البته متن سخنرانی را در هتل نشستم و نوشتم و در لحظه نوشتن میخواستم تصویری را در ذهنها ایجاد کنم.»
سوالکننده قصد دارد که بداند آیا فشاری از طرف مقامات ایرانی یا حتی اعضای خانواده و دیگر همکاران فیلمسازش به او بوده و آیا به او پیشنهاد داده بودند مطلب خاصی را هنگام سخنرانی کوتاهش در مراسم اسکار بر زبان راند که او در جواب سوالکننده میگوید: «نه، واقعا هیچ فشاری نه از طرف مقامات دولتی ایران و نه از طرف دوستان بر من نبود، بلکه چند نفر از دوستان پیشنهاد کردند مطالبی را به زبان فارسی بگویم.»
سوالکننده در ادامه به تصاویر کلیشهای که در ذهن غربیان از مردم ایران هست، اشاره میکند. او فیلم آرگو را مثال میزند که حتی از طرف خود غربیها به خاطر نوع نگاه به ایران با انتقادهایی مواجه شد. دست آخر از فرهادی میپرسد: «چقدر خودتان را سفیر فرهنگی ایران میدانید؟» او پاسخ میدهد: «من خودم را سفیر فرهنگی ایران نمیدانم، چون این واژه سنگینی است که مسوولیت زیادی برای من ایجاد میکند. اما خودم را در شرایطی میبینم که میتوانم کاری انجام بدهم. من صدایی دارم برای صحبت با مردمی که میخواهند گوش کنند. وقتی دارم درباره «آرگو» صحبت میکنم، میدانم اگر چیزی بگویم به گوش افرادی که منتظرند چیزی از من بشنوند میرسد. این وضعیتی است که من از آن استفاده میکنم و نمیگذارم راحت بگذرد.»
سوالکننده در بخشی از مصاحبه به این مساله اشاره میکند که فرهادی با وجود خوب انگلیسی حرفزدن، همچنان گفتوگوهایش را با رسانهها از طریق مترجم انجام میدهد. خبرنگار این شبکه، از نوع رویکرد تحتعنوان «حساسیت برای انتقال مفاهیم» یاد میکند که کارگردان «گذشته» جواب میدهد: «برخی وقتها خارج از ایران برخی از من انتظار دارند پا را فراتر از محدودیتها بگذارم اما این چیزی است که من نمیتوانم انجام دهم. با این حال به خاطر رابطه احساسی عمیقم با مردمم فراتر از محدودیتها میروم. هر قدر این رابطه قویتر شود بیشتر از آن لذت میبرم.» فرهادی در بخش پایانی این مصاحبه چنین امیدوارانه صحبتهایش را به پایان میبرد: «همیشه خیلی خوشحال میشوم که روزی ایرانیهای موفق دوباره در میهن دورهم جمع شوند. اتفاق بزرگی در این حالت میتواند بیفتد.»