کد خبر: ۲۲۴۰۱
تاریخ انتشار : ۱۱ آبان ۱۳۸۴ - ۱۰:۵۵

بازبيني واقع گرايانه دیپلماسی آرمان گرایانه

آفتاب‌‌نیوز : عده اي از کارشناسان بانفوذ سياست خارجي ايران به رويکرد جديد ايران عمق تئوريک دادند. سريع القلم فقدان پيشرفت روابط ايران و امريکا را به خصومت ميان ايران و اسرائيل ربط داد و اظهار داشت، 80 درصد معضل ايران و امريکا به خاطر مشکل ايران و اسرائيل بوجود آمده است.

با اين وجود، رهبري حرکت جهاني بر عليه برنامه هسته اي ايران توسط اسرائيل، سياست خشونت آميز آريل شارون در برابر فلسطينيان، و عدم تمايل دولت امريکا به "تشويق" ايران به خاطر رفتار حمايت کننده اين کشور در افغانستان پس از حادثه 11 سپتامبر، اميد به تغيير چشمگير سياست ايران در قبال درگيري اعراب و اسرائيلي ها را از بين برده است.

اما سياست ايران به اينجا خلاصه نمي شود. در دوره رياست جمهوري خاتمي زمزمه هاي اصلاح سياست ايران در جهت يافتن راه حلي براي هر دو کشور [اسرائيل و فلسطين] بيشتر اوج گرفت. خاتمي اين تصور جديد را با طرح ابتکاري گفتگوي تمدن ها در سازمان ملل کامل کرد. اين طرح ابتکاري به نوبه خود هويت و تاريخ ايران قبل از اسلام را بيشتر جلوه گر ساخت؛ ايراني که وارث منشور کوروش کبيري است که پس از آزادسازي يهوديان اسير در بابل به آنها اجازه داد به سرزمين موعود خود بازگردند.

با روي کار آمدن احمدي نژاد مجدداً اصلاحاتي در سياست خارجي ايران صورت گرفته که غالباً نظامي است. اظهارات تحريک کننده احمدي نژاد در خصوص محو نام اسرائيل از نقشه جهان با تاريخ ايران يعني مداراي کوروش کبير با کشور يهود مغايرت دارد. آيت الله علي خامنه اي اخيراً عقب نشيني اسرائيل از نوار غزه را " مثبت " خواند، اما احمدي نژاد اين اقدام را " مزاح " تلقي کرد.

تقارن اظهارات احمدي نژاد با مبارزه جديد واشنگتن عليه سوريه بر اساس گزارش سازمان ملل در خصوص ترور رفيق حريري نخست وزير لبنان نبايد ناديده گرفته شود، چرا که احتمال مي رود اين اقدام ايران حساب شده باشد تا اعمال فشار و يا حتي حمله نابهنگام به سوريه را جبران کند. لازم به ذکر است که ايران، سوريه را ستون حمايت خود در جهان عرب مي داند.

اما جا دارد نتيجه گيري کنيم که اظهارات احمدي نژاد ابعاد هماهنگ شده يک رويکرد به دقت طراحي شده نبوده، بلکه بيانات شخصي و آرماني خود احمدي نژاد بوده است. واکنش کشورهاي اروپايي و ساير کشورها نشان مي دهد که اين قبيل بيانات علني، به ضرر منافع سياست خارجي ايران تمام خواهد شد و به آتش مبارزه آژانس بين المللي انرژي اتمي عليه ايران دامن خواهد زد. در يک کلام به نظر مي رسد که ايران تاحدودي خود را در مبارزه با افکار عمومي جهان بر سر حق برخورداري از فناوري هسته اي دست کم گرفته است و با ايراد اظهارات رسمي تصورات يهودکشي را بار ديگر زنده کرده است.

مساله اي که براي سياستگذاران خارجي ايران حائز اهميت است، ارزش و توجهي است که بايد براي اسرائيل قائل شد. آنها معتقدند که نبايد در برابر دخالت روزافزون اسرائيل در ميان کردها و ساير فعاليت هاي اين کشور مقاومت کرد.

اما اينکه چگونه سياستمداران اصولگراي ايران تصور مي کنند، مي توانند از حقوق هسته اي ايران حمايت کنند، در حالي که همزمان چنين ديپلماسي مخرب و علني را دنبال مي کنند، جاي سوال دارد. تداوم اين رويکرد که از ديپلماسي گذشته به وضوح فاصله گرفته است، تنها به منافع ايران لطمه خواهد زد و موضع قدرت هاي جهاني را که مصرانه خواستار انزواي ايران هستند، تقويت خواهد کرد.

سياست خارجي سنجيده ايران بايد مانع از اقداماتي شود که به طور مستقيم و يا غيرمستقيم به قدرت هاي جهاني مخالف ايران کمک مي کند تا به منظور موجه جلوه دادن حمله آتي نظامي به تأسيسات هسته اي ايران، مبارزه عمومي و فراگيري را به راه اندازند. عدم مشروعيت قانوني اين قبيل طرح هاي شيطاني عليه ايران، اکنون تاحدودي توسط بيانات تند ضد اسرائيلي رئيس جمهور ايران توجيه شده است. اميد است مشاوران رئيس جمهور و ساير مقامات مسوول دولت ايران به خاطر داشته باشند که تعهدات بيش از حد به اصول آرمان گرايانه مي تواند به منافع ملي ايران لطمه بزند. اين اصول به شدت نيازمند بازبيني واقع گرايانه است تا پاسخگوي نيازمندي ها و اولويت هاي سياست خارجي ايران در خاورميانه ناآرام باشد.
بازدید از صفحه اول
ارسال به دوستان
نسخه چاپی
ذخیره
عضویت در خبرنامه
نظر شما
پرطرفدار ترین عناوین