آفتابنیوز : 
اینکه دو تیم مذکور ضمن برخورداری از« راهبرد مشترک» در« اتخاذ تاکتیک ها» تفاوت دارند، اگر چه مدعای برخی محافل و جریان های نزدیک به تیم جدید مذاکرات است نیز به صورت تام با واقعیت تطبیق ندارد، چرا که تیم قبلی نیز در مقطعی از مذاکرات از حربه لغو بخشی از توافقات خویش با سه کشور اروپایی به منظور مقید ساختن آنها به رعایت و لحاظ حقوق قانونی ایران در برخورداری از چرخه سوخت استفاده کرده بود، لغو توافق بروکسل در مورد تعلیق مونتاژ قطعات دستگاه های سانتریفوژ تصمیمی بود که از طرف تیم قبلی گرفته شده و واکنش گسترده اروپا و امریکا را در پی داشت، همان تصمیم البته با پذیرش مجدد تعلیق مونتاژ قطعات از طرف ایران، باعث شد، مذاکرات هسته ای وارد فاز جدیدی شده و طرفین با تشکیل گروه های کاری و گروه راهبردی مذاکرات دور جدی و نزدیکتری از مذاکره و تعامل را تجربه کنند.
فرآیند برنامه ریزیهای صورت گرفته پس از ماجرای رفع تعلیق مونتاژ قطعات سانتریفوژ سرانجام باید به آنجا منجر می شد که طرف اروپایی در پیشنهاد خود به ایران ( در سایه تضمین های عینی و محکم طرفین به یکدیگر) بر حق ایران و اعمال غنی سازی اورانیوم با اهداف صلح آمیز اذعان و تصریح می کرد.
اروپایی ها در ماه های آخر دولت خاتمی از ارایه چنین پیشنهادی سرباز زده و آن را به بعد از انتخابات موکول کردند، پس از انتخابات نیز آنها حاضر به تکمیل پیشنهاد خویش به گونه ای که مورد رضایت تهران باشد نشدند، اتفاقا تصمیم به رفع تعلیق از کارخانه فرآوری اورانیوم در اصفهان (UCF) نیز تصمیم و تاکتیکی بود که در زمان مسئولیت تیم قبلی مذاکرات در کشور اتخاذ شد، یعنی پس از آن که پیشنهاد اروپا رضایت تهران را جلب نکرد، بخشی از توافق های گذشته توسط ایران کنار گذاشته شد و می توان گفت مرحله کنونی که در آن قرار داریم میراث و نتیجه همان مذاکرات قبلی است که توسط تیم جدید نیز مورد تایید و تاکید قرار گرفته است، اما اگر تفاوتی در نوع رفتار و عملکرد و تیم های قدیم و جدید هسته ای باشد( که هست) باید آن را در جای دیگری جست، یعنی همانجا که تلاش شده تداعی تغییر و اتخاذ سیاست تازه هسته ای جلوه گر باشد، حاصل وضع تازه البته تاکنون گرهی از کار فرو بسته مذاکرات دشوار هسته ای نگشوده است و برای دست یابی ایران به تمام حقوق خویش هنوز باید روند ماجرا را انتظار کشید.
با دشمنان مروت با دوستان مدارا تحمل و مدارا با داخل و خارج از جمله تاکتیک های تیم قبلی مذاکرات هسته ای بود، در طول دو سال مذاکره با آژانس اتمی و کشورهای اروپایی آن تیم سعی داشت ضمن پاک کردن موارد اتهامی علیه کشور به هر طریق از حقوق قانونی ایران نیز صیانت به عمل آورد، ضمن اینکه دست اندر کاران پرونده هسته ای در برابر تندترین انتقادات داخلی شاید چاره ای جز مدارا و تحمل نداشتند، نتیجه این تحمل و مدارای فعال آن که از یک سو پرونده ایران نه تنها در طول دو سال گذشته به شورای امنیت سازمان ملل ارجاع نشد بلکه موارد مهمی از ابهامات و چالش های فنی موجود نیز به سرانجام و پاسخ رسید؛ از سوی دیگر علی رغم انتقادات تند گروه های ذی نفوذ در داخل، ایران پروتکل الحاقی npt را امضا کرده و برای اعتماد سازی بیشتر قبل از تصویب در مجلس آن را اجرایی کرد( که هنوز هم در حال اجرا شدن است) تیم قبلی هر گاه تصمیم پربازتابی مثل رفع تعلیق مونتاژ قطعات اتخاذ کرد، طرف مقابل یک گام برای شنیدن حرف ایران به پیش برداشت، در اوج بحران ها معمولا شخص البرادعی یا وزرای خارجه اروپایی و دیگران به ایران آمدند و طرح و ایده تازه ای جنبه اجرایی یافت، سیاست تهاجمی و انعطافی در مقاطع خاص آگاهانه به کار بسته می شد تا راهکار حفظ چرخه سوخت اتمی در میانه انواع و اقسام فشارهای بین المللی پی گرفته شود، اگر چه مسیر پر دست انداز و طولانی می نمود.
همین وضع گروهی از منتقدان در داخل را به این نتیجه رساند که مذاکرات هسته ای به بازی بی سرانجام ناز و نیاز تبدیل شده و تیم مذاکرات اروپایی را به این نتیجه رسانده که ایران بدون نظر آنها ( غربی ها) کاری نخواهد کرد و اراده تعیین کننده در ماجرا اراده غربی هاست، به زعم ناظران، رقابت های انتخاباتی باعث دمیده شدن در این کوره شد و جناح های سیاسی سعی کردند از مذاکرات هسته ای در جریان رقابت ها بهره ببرند، استفاده از القاب و عناوینی چون توافق گلستان و ترکمن چای یا ترکیب آنها تحت عنوان گلستان چای! برای توصیف توافقات هسته ایران با سه کشور اروپایی تنها بخشی از سناریو تخریب مذاکره کنندگان هسته ای بود، چه آن که در گوشه و کنار گفته و شنیده می شد که تیم هسته ای ایران حاضر است یک دور مذاکره را به علت دید سرد شدن قهر؛ تعطیل و کار را به ماههای بعد موکول کند، بدین ترتیب مدارا با دوستان نزد برخی یکسو، به کنار نهاده شد تا اینکه در فردا روز انتخابات تیم هسته ای یک باره به کنار نهاده شد، این تغییر به زعم اروپاییان نشان از آن داشت که مذاکره کنندگان ایرانی که در مذاکرات دو ساله نفس گیر نه تنها پرونده ایران را از شورای امنیت دور کرده بودند، بلکه اروپاییان را در دشواری و فشار برای اقرار به حقوق هسته ای خویش قرار داده بودند، مورد اعتماد هیات حاکمه جدید در ایران نیستند، لذا آنها نتیجه گرفته و گفتند و نوشتند که گروه تازه حتما جریانی تندروست که نباید به آسانی در مقابلشان کوتاه آمد.
به نظر بسیاری از آگاهان امور و ناظران صحنه مذاکره کنندگان ایرانی که در مذاکرات دو ساله نفس گیر نه تنها پرونده ایران را از شورای امنیت دور کرده بودند، بلکه اروپاییان را در دشواری و فشار برای اقرار به حقوق هسته ای خویش قرار داده بودند، . البته طرف اروپایی در اثبات این ادعای خود شاهدی ندارد، چرا که تیم جدید چنانچه پیشتر گفته شد، تصمیم و اقدام جدیدی صورت نداده، اما بحث اصلی برسر همان احساس و تداعی رفتارهاست، به همین دلیل است که اعلام آمادگی کشور و تیم مذاکره هسته ای برای از سرگفته شدن مذاکرات هسته ای، با وجود تایید اروپا، هنوز نتیجه نداده و مذاکرات برای از سرگرفته شدن دچار دشواری وچالش است. همگان به یاد دارند که در مقاطع دشوارتر همچون تابستان سال 82 و صدور قطعنامه تند شورای حکام، و یا بعد از تصمیم ایران به رفع تعلیق مونتاژ سانتریفوژها مذاکرات از سرگرفته شد و مدیر کل آژانس و نمایندگان ارشد اروپایی همچون خاویرسولانا به تهران آمدند، اما این بار تاکنون که فرصت اندکی به اجلاس شورای حکام ماه نوامبر مانده چنین نشده است، در پاسخ به آن عده که خواهند گفت هدف ایران از راه اندازی مرکزucf اصفهان نه تاثیر بر روند مذاکرات که تنها اعمال حق کشور بوده است، باید گفت در این صورت چرا ایران همراه مرکز اصفهان، فعالیت مرکز غنی سازی نطنز را آغاز نکرد؟ لذا روشن است که تصمیم ایران ( اتخاذ شده و توسط تیم قبلی) از سرگرفته شدن و جهت دهی به مذاکرات دشوار هسته ای همچون موارد قبل بوده است، اما اینکه چرا تاکنون این نتیجه حاصل نشده حتما بخش مهمی از آن به نوع احساسی مربوط است که تیم جدید مذاکرات نسبت به خود نزد جامعه بین الملل ایجاد کرده است. احساسی که با تبعیت از سه اصل عزت، حکمت و مصلحت نیازمند بازبینی و ترمیم است.
چه باید کرد؟ با توجه به حساسیت بحث هسته ای برای کشور و آحاد مردم انتظار می رود در این بحث از همه ظرفیت و پتانسیل موجود در کشور استفاده شود، حال که ایران و اروپا هر دو بر ضرورت از سرگرفته شدن مذکرات تاکید و اصرار دارند، رفع موانع ذهنی این وضع نیازمند یک کار ویژه کارشناسی و با توجه به ضیق وقت ضربتی است.
همه کسانی که در داخل و خارج می توانند به نوعی موجبات قرار گرفتن ایران و اروپا پای میز مذاکره را فراهم آورند، حتی اگر از اعضای تیم قبلی مذاکرت یا نفرات رده بالاتر دیگری در کشور باشند به عنوان انجام یک وظیفه باید به میدان فرا خوانده شوند، در این جهت حتی می شود به تیم سوم مذاکرات هسته ای فکر کرد.
از یاد نبریم در مقطع کناره گیری علی اکبر صالحی نماینده سابق ایران در آژانس اتمی از تیم مذاکرات در جریان سفر البرادعی به تهران باز از صالحی استفاده شد و او در کنار البرادعی به عنوان میزبان و عضو تیم مذاکره قرار گرفت، آن سفر البرادعی در مقطع خود سفری بسیار موفق برای طرفین بود.
ایران بارها اعلام کرده که راهبرد حفظ چرخه سوخت هسته ای به منظور مصارف صلح آمیز را از طریق مذاکره پی گرفته و خواهد گرفت، در این مقطع می توان گفت تیم جدید هسته ای هنوز مذاکره جدی انجام نداده است، این تیم وظیفه به مذاکره دارد، که اگر چنین نبود اجازه داشت آغاز فعالیت سایت نطنز را در مقطع فعلی اعلام کند. لذا لازم است از فرصت های بالقوه در روند مذاکرات بهره وافی و کافی برده شود، این فرصت های بالقوه شامل پیشنهادهای افریقای جنوبی یا روسیه و نیز تمایل اروپایی ها به خروج مذاکرات از بن بست می شود که با کارکارشناسی و برخورد فعال در عین فخامت در رفتار و جلب اعتماد، حداقل می توان از آنها برای یک یا چند دور مذاکره جدی و مستقیم در سطح کارشناسان ارشد و نمایندگان عالی رتبه سیاسی استفاده کرد.
اگر گفته شود آزمودن همه راهها و امکان با در مذاکره، مترادف با مذاکره برای مذاکره است باید گفت همان طور که ادامه مذاکره تنها با هدف طولانی شدن روند مذاکرات امری عقلایی نیست و نباید چنین باشد، طفره از مذاکره و رساندن سریع پرونده به نقطه رویارویی نیز اصلا نیازی به داشتن تیم مذاکره و اعلام آمادگی کشور برای ادامه مذاکرات ندارد، اما چنانچه گفته شد تیم جدید وظیفه به مذاکره دارد، چرا که راهکار کشور در بحث هسته ای صیانت از حقوق هسته ای کشور در پرتو مذاکره وجلب اعتماد بین المللی است، اعتمادی که جلب آن با توجه به هجمه سیاسی و تبلیغاتی غرب علیه ایران، چندان آسان نبوده و نیست، پیدا کردن راهکار ورود به مذاکره در شرایط دشوار موجود اولین هنر و امتیاز تیم جدید مذاکرات هسته ای خواهد بود، تا بعد از آن چه پیش آید.