آفتابنیوز : آفتاب: در بخش دوم نتايج اين نظرسنجي مسائل موثر در ايجاد فشار رواني بر مردم مورد بررسي و مداقه قرار گرفته است و در هر حوزه مهمترين عامل استخراج و بين تهران و ساير نقاط كشور نيز مقايسه شده است.بر پايه اين گزارش، مسائل مربوط به «امنيت» در جامعه يكي از حوزههاي مورد بررسي اين نظرسنجي بوده است كه با سه سوال «ترس از سوءاستفاده مالي»، «ترس از سرقت يا اخاذي» و «ترس از افراد شرور» مورد سنجش قرار داده است.به نقل از مركز افكارسنجي دانشجويان ايران(ايسپا)،جامعه آماري اين نظرسنجي،افراد 18 سال به بالاي كشور (اعم از شهري و روستايي) و تعداد نمونه 5450 نفر بوده است. از مجموع پاسخگويان شركتكننده در اين نظرسنجي، 52.7 درصد نمونه را مردان و 47.3 درصد مابقي را زنان تشكيل دادهاند.
ميانگين سني پاسخگويان 36.1 سال بوده است. بنابر اين گزارش، ترس از سوءاستفادههاي مالي با ميانگين 3.54 از پنج در كل كشور و چهار در تهران، موثرترين عامل ايجاد فشار رواني بر شهروندان است.بايد افزود: 67.3 درصد از شهروندان تهراني به ميزان خيلي زياد و زياد، 17.7 درصد متوسط و 15.1 درصد به ميزان خيلي كم و كم ترس از سوءاستفاده مالي را عامل ايجاد فشار رواني دانستهاند. اين ميزان براي ساير نقاط كشور 54.1 درصد خيلي زياد و زياد، 25.1 درصد متوسط و 20.8 درصد خيلي كم و كم بوده است.
دكتر اصغر مهاجري جامعهشناس و پژوهشگر مسائل اجتماعي،در مورد ناامني در جامعه به تهران امروز،مي گويد: «ما در كشور ايران احساس ناامني را بيشتر داريم و در مقطعهاي زماني مختلف هم بر اساس آمار جمعآوري شده همين موضوع را تاييد ميكند.هرچند كه احساس ناامني با خود ناامني متفاوت است و احساس ناامني شايد به لحاظ عيني و اتفاقاتي كه رخ ميدهد كم اهميت باشد نسبت به خود ناامني كه رخ ميدهد،ولي به لحاظ اثرگذاري و پيامدهايي كه ايجاد ميكند بسيار مهم و اولي است.
چون اگر جامعهاي كه در يكي از آنها ناامني بالا باشد و در ديگري كه احساس ناامني بالا باشد،جامعهاي كه متزلزل ميشود،جامعهاي كه دچار مشكلات عديدهاي ميشود همان جامعهاي است كه در آن احساس ناامني بيشتر است نسبت به جامعهاي كه در آن خود ناامني وجود دارد.»
اين پژوهشگر مسائل اجتماعي تاكيد ميكند: «نكته بعدي كه وجود دارد اين است كه ما بايد يك مقدار كليد واژه «ناامني» را دقيقتر و وسيعتر ببينيم تا بتوانيم به آن چند لايه اي،چند بعدي و بهويژه به گستردگي اين واژه نزديكتر بشويم.اين واژه هم بسيار مهم است و هم بسيار پيچيده و چند بعدي است و هم معلولي است كه علتهاي بيشتري را ايجاد ميكند و هم خود علتي است كه معلولهاي زيادي را ايجاد ميكند و يكي از شاخصهاي معتبري است كه روانشناسان،جامعهشناسان، رفتارشناسان و حتي سياستمداران و مديران ميتوانند با تكيه بر آن شاخص بسياري از مصائب و مشكلات پنهاني جامعه را دريابند.زماني كه از احساس ناامني صحبت ميكنيم،برميگردد به اين واژه كه پهناي باندش بسيار گسترده است كه از ناامني اقتصادي گرفته تا ناامني رواني،سياسي،فيزيكي و خيلي موارد ديگر را در برميگيرد.»
به ناامني بايد نگاه سيستمي داشت
اين جامعهشناس معتقد است: «اين مقدمه معنياش اين است كه بايد يك نگاه سيستمي به امنيت و ناامني داشته باشيم.يعني در نگرش سيستمي معني و مفهوم ناامني را متوجه ميشويم.زماني كه حوزه اقتصاد ناامن است و افراد قادر نيستند با احساس امنيت حداقلي به فرداي شغليشان،ميزان درآمدشان انديشه كنند،بايد همان لحظه منتظر ناامني خياباني،زورگيري،باجگيري و دزدي باشيم و حتي تركيبي از اينها كه شامل دزديها و برخي از آسيبهاي حوزه جنسي است.»
از سويي ديگر،«وقتي در حوزه فرهنگي،هنر و تفريح احساس ناامني ميكنيد و نميتوانيد شفاف و آشكارا و روي صحنه برخي از تمنيات و علايق و نيازهاي خود را برآورده كنيد بايد منتظر ناامنيهاي زير پوستي در شهر باشيد،به كوچههاي خلوت توجه كنيد،به شبهاي تاريك توجه كنيد به جاهايي كه ميتوان پشت پرده و صحنه ترجمه كرد كه در آن اتفاقات ناگواري رخ ميدهد.وقتي روي صحنه زندگي نيازها برآورده نميشود،بايد منتظر بود در پشت صحنه كه يكي از اين پشت صحنهها،ممكن است درون خانهها باشد،اتفاقات فراواني رخ بدهد به لحاظ امنيتي و تعرض و خطر كه اصلا در آمارها منعكس نميشود.
لذا اين نگاه سيستمي است كه ما را به معني واقعي احساس ناامني و دلايل آن و معلولهاي آن ميرساند.» اين جامعه شناس تاكيد ميكند هنجارشكنان و كساني كه هنجارشكني ناامني را گسترش ميدهند،آن افراد شرور و نابهنجار براي كار خود توجيهي پيدا ميكنند و توجيه اين است كه ديگران خون ما را به شيشه گرفتهاند،مافيا وجود دارد،رانت وجود دارد در نتيجه حق ما را خوردهاند،پس ما هم حق خود را با اين روش بستانيم.آنها قبح هنجار و امنيت را با روش توجيهي خود را ميريزند.در آن زمانها موجي از ناامني اتفاق ميافتد،كه خود اين موج ناامني،احساس ناامني را بسيار تشديد ميكند.»
مهاجري،به عنوان پژوهشگر اجتماعي معتقد است: «به نظر من به عنوان پژوهشگر و جامعهشناس،اكنون زمان مهمي است، يعني گذشته تقريبا هشت سال ما بخصوص ساليان اخير كه شرايطي را ايجاد كرد در حوزههاي مختلف اقتصادي،اجتماعي،سياسي و فرهنگي،بخصوص حوزههاي فرهنگي و اقتصادي نابرابريهاي اجتماعي يا به اصطلاح قوميتي،جنسيتي باعث شده است موجهايي را در جامعهشاهد باشيم واين موجها بسيار نگران كننده است زيرا كه ميتواند امواجش براي پهناي باند وسيعي باشد،حتي اگر پايتخت بيشتر درگير باشد سريعا اين موج امواجش به كلانشهرها هم ميرسد و به صورت الگوي رفتاري درميآيد،چرا كه اين الگوي رفتاري جديد همراه با يك توجيه است.سختي كار اينجاست كه قبح مسئله ميريزد،قبحش كه ريخته شد تبديل به يك خرده فرهنگ ميشود.»
تبديل ناامني به الگوي رفتاري
دكتر مهاجري ميگويد: «بايد اين نتيجه را گرفت كه ناامني و شكستن امنيت يك خرده فرهنگ ميشود.اين تعرضهاي با سلاح سرد يا رفتارها و تعرضهايي كه به خانمها ميشود،خودش يك الگوي رفتاري ميشود،يك خرده فرهنگي ميشود كه آدمهايي در جامعه وجود دارند كه آبستن پذيرش اين خرده فرهنگ هستند و هنگامي كه خرده فرهنگ شد اين نگراني وجود دارد،كه در هر صورت صاحبان آن فرهنگ اين رفتارها را توجيه ميكنند.زماني كه صاحبان اين خرده فرهنگ،اين الگوي نامناسب را ميپذيرند ناامني در كشور توسعه مييابد.»
جغرافياي ناامن اطرافمان
اين جامعهشناس درباره احساس ناامني در مرزهاي اطراف ايران ميگويد: «ما در بافت جغرافيايي در منطقهاي زندگي ميكنيم كه تمام اطرافمان ناامن است.بايد مراقب باشيم كه دود ناامني اطراف به چشم فرهنگ ما نرود تا ناامني در جامعهشيوع پيدا كند.
ما وارث يك خشونت و ناامني بهدليل جنگ تحميلي بودهايم و حالا نبايد اجازه بدهيم آتش ناامني كشورهاي همسايه در ايران نفوذ كند.همچنين در داخل هم بهدليل مشكلات اجتماعي،اقتصادي و فرهنگي پتانسيل ايجاد ناامني در داخل را داريم.بايد توجه كرد امنيت بسيار مهم است و احساس امنيت از خود امنيت مهمتر است.»
مشكلات اقتصادي زمينه ايجاد ناامني
در حوزه شخصي و خانوادگي از بين موارد، «مصائب ازدواج»، «معضل اعتياد در خانواده»، «ترس از بيماري خود يا يكي از اعضاي خانواده»، نگراني از «سلامت فردي» و «اختلافات خانوادگي»، مهمترين عامل ايجاد فشار رواني مصائب ازدواج است.لازم به ذكر است؛ مصائب ازدواج با ميانگين 9/3 از پنج در كل كشور و چهار در تهران مهمترين عامل ايجاد فشار رواني در ميان عوامل سنجيده شده است. 76.2 درصد از شهروندان تهراني در حد خيلي زياد و زياد، 12.8 درصد متوسط و 10.9 درصد خيلي كم و كم مصائب ازدواج را عامل ايجاد فشار رواني دانستهاند، اين ميزان در ساير نقاط كشور 67 درصد خيلي زياد و زياد، 18.6 درصد متوسط، 14.3 خيلي كم و كم است.
همچنين در حوزه محيط كار و شغل با گويههاي نگراني از پيدا كردن شغل مناسب، نامساعد بودن روابط اجتماعي محل كار، عدم امنيت شغلي مورد سنجش قرار گرفت كه پيدا كردن شغل مناسب با ميانگين 3.90 از پنج در كل كشور و چهار در تهران موثرترين عامل ايجاد فشار رواني در اين حوزه است. دكتر عبدالله اميدي نايب رئيس انجمن روانشناسي باليني ايران،درباره عوامل ناامني به تهرانامروز، مي گويد: «پشت مسئله اقتصادي احساس ناامني است.اينكه فرد بترسد از لحاظ مالي سرش كلاه برود و هم اين كه فرد آيندهاش را از لحاظ مالي چطور ميبيند.مسائل مالي با احساس ناامني بسيار مرتبط است.زيرا پشتوانه زندگي هر فردي مسائل مالي است و اين يك واقعيت است.
مبحث ديگر ازدواج است كه باز به مسائل و پشتوانه اقتصادي باز ميگردد.در واقع تا فرد ازدواج كند با مسائل مالي رو بهرو ميشود.متغيري كه هر دو را ساپورت ميكند مسائل اقتصادي هستند و ميتواند احساس ناامني را بهوجود بياورد.»
موارد ديگر فشار رواني عدم پيدا كردن شغل مناسب است و همين طور ناامني روابط اجتماعي در محيط كار است.«يك نوع ناامني عمومي وجود دارد كه جايي در مسائل اقتصادي بروز ميكند.بعضي مواقع در ازدواج وجود دارد و جايي هم بين روابط بين فردي بروز ميكند.يعني انگار چارچوبهايي كه انسانها بايد رعايت كنند كه بتوانند يك اجتماع را تشكيل بدهند وقتي در مسائل مختلف به آن بيتوجهي ميشود،احساس عدم امنيت بروز ميكند.مولفه احساس ناامني بيشترين استرس را ايجاد ميكند.وقتي رفتارها براساس ارزشها نباشد،يكي از پيامدهاي آن ناامني است.
راهكارهاي كاهش فشار رواني در جامعه
اميدي نايب رئيس انجمن روانشناسي باليني ايران،معتقد است: «راهكار كاهش فشار رواني،يك فاكتور ندارد.بخشي از آن از مسئوليت دولتهاست كه بايستي ثبات و امنيت را در جامعه فراهم كنند.ابزار و ادوات دولت چاره ساز است.اما اين موضوع باعث نميشود كه سلب مسئوليت از شهروندان جامعه بشود.هر شهروند به نوبه خود يك مسئوليت فردي دارد كه بايد چارچوبش را رعايت كند.فشار رواني يك مسئولان دو طرفه از طرف دولت و شهروندان است تا احساسي چون ناامني از بين برود.»
شاخص فشار رواني در تهران بالاتر است
همچنين يافتههاي اين گزارش بيانگر آن است كه 76درصد از شهروندان تهراني در حد خيلي زياد و زياد، 11.6 درصد متوسط و 12.5 درصد در حد خيلي كم و كم پيدا كردن شغل مناسب را عامل ايجاد فشار رواني ميدانند. اين ميزان براي ساير نقاط كشور 71 درصد خيلي زياد و زياد، 16.7 متوسط و 12.6 درصد خيلي كم و كم بوده است.
لازم به ذكر است؛ تبعيضات قومي و زباني، مشكلات اداري، مسائل اخلاقي جامعه، تغيير قوانين و مقررات جاري و نااميدي نسبت به آينده، گويههاي مورد سنجش حوزه معضلات و نابسامانيهاي اجتماعي بودهاند كه در اين ميان مشكلات اداري با ميانگين 3.8 از پنج در كل كشور و چهار در تهران از موثرترين عوامل ايجاد فشار رواني از نظر پاسخگويان بوده است.
بر اساس يافتهها 71.3 درصد از شهروندان تهراني در حد خيلي زياد و زياد، 16 درصد متوسط و 12.7 درصد در حد خيلي كم و كم مشكلات اداري را عامل ايجاد فشار رواني دانستهاند. اين در حالي است كه در ساير نقاط كشور 59.7 درصد در حد خيلي زياد و زياد، 25.4 درصد متوسط و 14.9 درصد در حد خيلي كم و كم مشكلات اداري را عامل ايجاد فشار رواني دانستهاند.در مجموع بر اساس نتايج حاصل از اين نظرسنجي، فشار رواني ايجاد شده بر شهروندان توسط اين شاخصها در تهران به ميزان معناداري بالاتر از ساير نقاط كشور بوده است.