آفتابنیوز : آفتاب: در جریان مسابقه تیمهای شهرداری یاسوج و نساجی مازندران در مسابقات لیگ دسته اول فوتبال، هنگامی که بازیکن تیم نساجی مازندران موفق شد از سد بازیکنان تیم حریف بگذرد تا توپ را وارد دروازه کند، با مانعیای روبرو شد که شاید هرگز تصورش را نمیکرد؛ بازیکن ذخیرهای از تیم حریف که پشت دروازه در حال گرم کردن بود، ناگهان وارد زمین میشود و مانع گل شدن توپ بازیکن تیم نساجی مازندران شد.
بعد از اتمام بازی، این بازیکن در پاسخ به اینکه چرا از بیرون وارد زمین بازی و مانع گل شدن توپ شدید، میگوید: «این تنها کاری بود که میتوانستم برای تیمم انجام بدهم. تمام توانم بود. در آن لحظه فقط همین کار از عهدهام بر میآمد. وی معتقد بود که کارش غیرارادی بود: «خودم را در زمین احساس کردم انگار. چون بحث مرگ و زندگی بود برای تیم ما که متاسفانه فایدهای هم نداشت.» وی در پاسخ به پرسش دیگری مبنی بر اینکه این صحنه اتفاق افتاد آیا جریمه و محرومیتی هم دارد، پاسخ میدهد «هر چه باشد مهم نیست.» مربی این بازیکن نیز با چهرهای متحیر میگوید: «نمیدانم به لحاظ ذهنی بازیکن ما چه فکر میکرد که وارد زمین شد.»
این صحنه در عرصه ورزشی کشور رخ داد اما میتوان نمونههای زیادی از اینگونه رفتارها و صحنهها را در عرصه سیاسی کشور –بهخصوص بعد از انتخابات 24 خرداد 92- مشاهده کرد. گروهها و جریانهایی که به قواعد و چارچوبهای رقابتهای سیاسی و مدیریتی احترامی نمیگذارند و با قانونشکنی و رفتارهای نابخردانه خود باعث ایجاد چالش و بحران در جامعه میشوند. فرقی نمیکند کجای قدرت باشند؛ هر کجا که هستند تمام توان خود را بر ایجاد چالش و درگیریهای سیاسی با مخالفان خود متمرکز میکنند. تنها کاری که فکر میکنند میتوانند انجام دهند، سنگاندازی و بحرانآفرینی است؛ چه صاحب دولت و عهدهدار اداره امور جامعه باشند و چه خارج از حلقه مدیریتی کشور.
از همان ابتدای روی کار آمدن دولت تدبیر و امید نیز برخی بنا را بر مخالفت و بحرانآفرینی برای دولت اعتدال گذاشته بودند؛ البته این موضوع تنها مربوط به گروههای داخلی نیست، بلکه دولت در خارج از کشور نیز مخالفان خاص خود را دارد. دولت که شبانهروز در تلاش برای برونرفت از تنگناهای سياسی و نابسامانیهای اقتصادی حاصل هشت سال گذشته است با حاشیهسازی و جنجالهای مخالفان تندروی خود نیز روبرو است. یک روز تغییرات مدیریتی، وضعیت مطبوعات و عدم تحمل مخالف را بهانهای برای هجمه علیه دولت قرار میدهند و روز دیگر سبد کالا، هدفمندی یارانهها و اختلال در سایت رفاهی و دفن ایرانشناس آمریکایی در اصفهان و ... .
در آنسوی مرزها نیز مخالفان بیکار ننشسته و در برابر تلاشها و دیپلماسی تعاملگرایانه و صلحطلبانه دولت چالش ایجاد میکنند؛ از تلاش برای تحریمهای جدید برخلاف توافقنامه ژنو گرفته تا مانعتراشیهای غیرقانوی برای ویزای حمید ابوطالبی. بر همین اساس شاید بتوان گفت که وجه مشترک مخالفان داخلی و بینالمللی دولت تدبیر و امید، مخالفت با ثبات و آرامش شرایط داخلی، بهبود اقتصاد و عادی شدن روابط ایران با جهان باشد.
بیشک حل مشکلات کشور نیازمند آرامش و همکاری همه جناحها و اقشار جامعه است، اما هستند کسانی که بخاطر منافع باندی خود به هیچگونه قاعدهای پایبند نیستند و همچون بازیکن مذکور، بدون توجه به تبعات رفتار و اظهارنظرهای نابخردانه خود، زحمت دولت اعتدال برای توسعه و بهبود وضعیت کشور را دوچندان میکنند. زیرا قاعده این نیست که وقتی دولت در حال رفع مشکلات جامعه، مذاکره و ترمیم چهره مخدوش ایران در نزد جهانیان و بازیابی اعتماد از دست رفته و تنشزدایی است، عرصه داخلی را با کشمکشهای جناحی خود دچار تنش کنیم. اگر مدعی و مدافع منافع ملی و مطالبات مردم نیز هستیم مسلماً قاعدهاش این نیست که با بزرگنمایی و کشمکش در برخی مسائل، برای دولت حاشیه ایجاد کنیم.
به گزارش خرداد، هرچند که این افراد و گروههای بحرانآفرین در نهایت در برابر رای و خواست مردم عقبنشینی خواهند کرد اما در هر صورت همیشه باید تدبیری اندیشید که حتی در کوتاهمدت نیز نتوانند برای جامعه تنش و بحران بیافرینند و بر رنج و مشکلات مردم بیافزایند.
حالا رییس دولت بجای نشان دادن عملکرد، از روی منبر یکطرفه به مردم اهانت کند. نمیدانم بعد از دوسال چطور میخواهد در نقش یک فرد عادی با مردم روبرو بشود؟