آفتابنیوز : آفتاب: حال پس از هشت سال ریاست دولت احمدی نژاد و دفاع تمام قامت بحران سازان پیشین که البته ثمرات و اثرات عملکردهای دولت مهرورز بر همگان مکشوف بوده و هیچ کس را یارای دفاع از آن نیست و حتی همین تندروها در سال های آخر به قصد احیای حیات سیاسی خود با احمدی نژاد زاویه بندی کردند، یک روحانی دیگر در کسوت ریاست جمهوری است و بازهم آتش برگبار تندروها با تمام قدرت جان گرفته و این بار بحران پردازی ها تمامی مرزهای اخلاقی و اسلامی را هم درنوردیده است.
حتی یک ناظر منصف و بیطرف یا شهروندان عادی کوچه و بازار را در خرداد ماه سال 92 و در آستانه انتخابات ریاست جمهوری نمی یافتی که اذعان به وخامت شرایط اقتصادی و بین المللی و سیاسی کشور نداشته باشند. این نکته ای بود که جملگی کاندیداهای انتخابات ریاست جمهوری به آن معترف بوده و آمار و ارقام نهادهای متولی این حوزه نیز بر آن صحه می گذاشت.
دولتی که با رشد خیر کننده قیمت نفت و درآمدهای احصایی تا میزان 5 برابر دولت پیشین، می توانست رشد خیر کننده ای را رقم بزند نه تنها اینگونه نکرد که نرخ رشد توسعه را به عنوان مهم ترین فاکتور پویایی و رونق اقتصادی از 6 درصد مثبت به منفی 5.5 درصد رهنمون کرد. رشد چندین و چند برابری قیمت کالاهای ضروری و اقلام خوراکی، تورم 45 درصدی، بیکاری فزایند و آمار 14 هزار نفری اشتغال مولد برغم وعده ایجاد 2.5 میلیون شغل سالیانه ، تنها بخش کوچکی از عملکردهای دولت گذشته را هویدا می کند، نکاتی که البته منتقدین پر و پاقرص این روزها حتی کوچکترین زحمتی برای نقد عملکردها و اصلاح روندهای آن روزها مبذول نداشتند و امروز.....
امروزی که نیازمند هم افزایی میان تمامی ارکان قدرت و خیرخواهان به حال مملکت هستیم تا از فرآیندهای معوج گذشته برون رفتی مطلوب حاصل کنیم و کشور را به سمت و سوی پیشرفت و توسعه نیل دهیم، آن مدافعان تمام قامت دولت پیشین به میدان آمده اند تا به هر نحوی از انحا در مسیر قطار دولت سنگ اندازی کنند.
نکته جالب توجه آنکه نقدهای گداخته و سینه چاکی های بی پایه این وهله فراتر از پیش فرض ها و گزاره های مسبوق به سابقه است و در این مرحله مرزهای اخلاقی نیز از هم شکافته و به مسلخ برده می شوند.
تا بدانجا که بزرگان اصولگرا را نیز به واکنش واداشته و این سبک و سیاق آنان را نیز به خشم و ابراز تاسف واداشته است. نکته ای که البته می تواند با همه تلخی ها و آسیب هایش شیرین هم بوده و آغازگر فراز تازه ای در سپهر سیاسی کشور باشد.
نمی خواهیم از بالابری و شان بین المللی کشور از ثبات و آرامش بازارهای اقتصادی، از شکستن ساختارتحریم های ظالمانه، از احقاق حقوق هسته ای در وادی عمل نه در شعار و از کمک به اقشار آسیب پذیر در قالب سبد کالا یا نزول قابل توجه شیب تورم یا برقراری بالانسی مطلوب در زمینه نرخ رشد توسعه با توجه به شرایط و یا اعطای لایحه بودجه در موعد مقرر و برنامه ریزی های حساب شده دولت در عرصه های مختلف بگوییم که نیازی هم بر زیاده گفتن نیست که " مشک آنست که خود ببوید" نیازی هم نیست که منتقدین شناخته شده و معلوم الوضعیت این نکات را پذیرفته و به آن اذعان کنند اما این انتظار حداقلی وجود دارد که اگر زبان به اعتراف حقایق نداشته و انصاف نداریم لااقل با دروغ و غلو و جنگ روانی در پی آسیب به دولت منتخب ملت و بازوی اجرایی حاکمیت نباشیم.
میهمانی زنانه ای برگزار می شود با کمترین هزینه از بیت المال و در راستای هم افزایی میان نخبگان و فعالین زن بلافاصله موج رسانه ای کلید می خورد مبنی بر برگزاری مجلس لهو و لعب و اسراف های آنچنانی و پرداخت سکه آنهم در زمان دعوت مردم به دریافت از انصراف یارانه ، نکاتی که هیچ یک مبنای درست و واقعی نداشته اما مدعیان اخلاق راست و غلط را درهم می آمیزند تا دولت را تخریب کنند، نشانه همان تخریب است و البته دروغ و قلب واقعیت و فرافکنی وسیله؛ وسیله ای که هدف را توجیه می کند.
روحانی و دولت در پی اهتمام به سامان دهی وضعیت عمومی کشور در دو جبهه داخلی و خارجی در دو بزنگاه اجرای فاز دوم هدفمندی و مذاکرات هسته ای هستند که سامان دهی به آن خیر عمومی را نصیب عموم آحاد ملت می کند آنگاه با کمال وقاحت فیلمی سراسر دروغ علیه دومین شخصیت عالی کشور و رئیس جمهوری منتخب ملت ساخته می شود و تاریخ تحریف می شود تا مبادا تنوره هجمه به سردی گراید.
حال باید پرسید آنانی که نه اخلاق را رعایت و نه انصاف را قرین حرکت می کنند آیا می تواند با منافع ملی با اهداف و منویات انقلاب و آرمان های ترسیمس و سندهای چشم انداز کشور قرابتی و هم اندیشی داشته باشند.
واکنش روز گذشته محمدرضا باهنر به اخبار کذب پیرامون مهمانی جشن میلاد حضرت فاطمه و البته واکنش قاطعانه و تند رئیس مجلس شورای اسلامی به سازندگان فیلم " من روحانی هستم" حاکی از یک نکته بدیهی است و آن اینکه علیرغم تفاوت خاستگاه سیاسی و رویکردهای عمومی میان اصول گرایان سنتی و اعتدالیون دولت روحانی آنان که دل در گرو پیشرفت کشور داشته و در پی ایجاد ثبات در فرایندهای اقتصادی و سیاسی هستند در مواجهه با اقدامت ایذایی و غیر اخلاقی تندروها یکدل و یکلام بوده و حاضر نیستند منافع ملی کشور را قربانی مطامع فردی و جناحی کنند.
به گزارش خرداد، نکته ای که باید آن را پاسداشت و در راستای بسط و تعمیق آن گام برداشت. بی شک اصولگرایان سنتی همدل با دولت روحانی نخواهند بود اما آنان می توانند همراه خوبی برای دولت در راستای منافع ملی و در مواجهه با تندورهای هیاهوگر و تمامیت خواه باشند ضمن آنکه لاریجانی و طیف همراه بخوبی این نکته را می دانند که گفتمان مد نظر تندروها نه تنها به کشور آسیب های جدی وارد می کند که در نهایت مقبولیتی میان عموم مردم نخواهد داشت و همراهی با آنها اشتباه راهبردی بزرگی در آینده سیاسی این طیف خواهد بود.