آفتابنیوز : 
با پایان یافتن دولت هشتم و روی کار آمدن محمود احمدی نژاد تعامل مجلس و دولت روند دیگری را طی کرد. بر طبق انتظار مجلس و دولت اصولگرا حرف همدیگر را بهتر می فهمیدند و به همین نسبت هماهنگی های مربوطه سهل تر انجام می شد. حتی در جریان معرفی 21 وزیر پیشنهادی هم بر این تعامل خدشه ای وارد نشد و گرچه با انتقادهای صورت گرفته از جانب نمایندگان سرانجام چهار وزیر پیشنهادی رأی اعتماد نگرفتند اما این موضوع هرگز به دلگیری منجر نشد.
با این همه از زمان معرفی چهار وزیر پیشنهادی تا روز انصراف محصولی، فضای حاکم در مجلس و دولت از شکل سابق خود فاصله گرفت. علت هم مشخص بود. احمدی نژاد نه تنها وزیری را به عنوان عالی ترین مقام وزارت نفت به مجلس معرفی کرده بود که تجربه ای در حوزه نفت و انرژی نداشت بلکه اساسا با شعارهای ساده زیستی رئیس جمهور نیز قرابتی نداشت. از این رو در روزهایی که اصلاح طلبان در سکوتی پاییزی به سر می برند شدیدترین انتقادهای وارده از جانب نومحافظه کاران بلند شد. این بار اعتراض تنها از این جنس نبود که چرا وزیر جوان یا ناشناخته ای معرفی شده بلکه علاوه بر آن اساسا انتقاد به این بود که چنین انتخابی ماهیت شعارهای احمدی نژاد را زیر سؤال برده است. این مسأله از آنجایی قوت گرفت که محصولی صراحتا در جلسه کمیسیون انرژی خود را میلیاردر معرفی کرد و هر روز از گوشه و کنار لیستی از ثروت وی منتشر می بخشد. اینگونه بود که عماد افروغ در مجلس فریاد برآورد وزیر میلیاردی هیچ نسبتی با دولت عدالت محور ندارد.
از سوی دیگر روز به روز توجیه این مسأله نزد افکار عمومی سخت تر هم می شد. رأی دهندگانی که پس از مشاهده خانه کوچک و محقر احمدی نژاد در فیلم تبلیغات انتخاباتی تصمیم گرفته بودند به وی رأی دهند حالا چطور می توانستند قبول کنند وزیری که قرار است پول نفت را به سر سفره های مردم بیاورد در مجلل ترین خانه های شمال شهر سکونت داشته و دارایی اش سر به فلک می کشد.
در کنار همه اینها خالی شدن پشتوانه دولت از حمایت رسانه ای و انتقادات صریح نشریات و سایت های اینترنتی اصولگرا از وزیر پیشنهادی نفت، وضعیت بغرنجی را پیش روی احمدی نژاد قرار داد. به ویژه آنکه برای همه کاملا قابل پیش بینی بود که کسب رأی اعتماد «محصولی» تازه اول مصیبت های اصولگرایان است.
احتمال رنگین نشدن سفره های مردم توسط یک وزیر مرفه و ثروتمند و در تقابل قرار گرفتن وضعیت وزرای دولت با آنچه در زمان انتخابات گفته شده بود بسیار سخت جلوه می کرد از سویی حضور محصولی در وزارت نفت بر شکاف های درون جبهه ای اصولگرایان سرعت می بخشید و آنها را با شتابی بیشتر به سوی انشقاق رهنمون می کرد.
در این حال دو راه پیش روی احمدی نژاد بود یا با ثبات رأی و قدم، تا آخر پای محصولی می ایستاد و به قیمت نارضایتی نمایندگان مجلس و رسانه های محافظه کار شاهد رأی اعتماد یا عدم اعتماد وزیرش می بود دوم آنکه انگ بی دقتی در انتخاب وزیر و سستی رأی و نظر را پذیرا شده و به جای محصولی فرد دیگری را به مجلس معرفی می کرد.
در این میان فاکتور تاثیر گذار دیگری هم وجود داشت و اینکه به اعتقاد اکثر ناظران، محصولی نه تنها نمی توانست از مجلس رأی اعتماد بگیرد بلکه با دلخوری نمایندگان سبب می شد تا دیگر وزیر پر حرف و حدیث یعنی محمود فرشیدی وزیر پیشنهادی آموزش و پرورش نیز رأی عدم اعتماد بگیرد.
و سرانجام احمدی نژاد در برابر مجلس کوتاه آمد. رئیس جمهوری که تا به حال از سوی برخی از نمایندگان مجلس به این متهم شده که به نظر مجلس احترام نمی گذارد و با عدم حضورش در دو ساعت اول بررسی رأی اعتماد وزرای چهارگانه در پارلمان، اعتراض های بسیاری به جان خرید سرانجام یک گام در برابر خانه ملت کوتاه آمد تا در آینده حتی از موضع قدرتمندتری نیز سخن بگوید.
به این ترتیب یک تصمیم هوشمندانه نه تنها شخص محصولی، احمدی نژاد، دولت و مجلس اصولگرا را از بحران نجات داد بلکه حتی مجموعه جریان اصولگرا را نیز از اختلافاتی فراگیر رهانید تا لااقل دولت در سه ماهه اول کار خود از دست اندازی خطرناک به سلامت عبور کند.
پیش بینی می شود واکنش های پدید آمده سبب شود این بار احمدی نژاد در معرفی وزیر پیشنهادی نفت، مجلس را بیشتر به بازی گرفته و نظرات اعضای کمیسیون انرژی را بیشتر لحاظ کند. هر چند که روزهای سخت تمامی ندارد و یک جبهه گسترده باز هم در دست انداز قرار خواهد گرفت.