آفتابنیوز : آفتاب: سرویس سیاسی - کسانی که بر خلاف اراده، خواست، و رای مردم سخن می گویند و در خلاف جریان جامعه حرکت میکنند، بی تردید به دور از عقلانیت سیاسی و اجتماعی رفتار می کنند. از همه مهمتر آنچه که باید مورد توجه قرار بگیرد این مهم است که رفتار این عده غائلهآفرینان، بر خلاف آموزههای قرآنی ما است و چنین تفکر و تلاشی ریشه در نگرش ماکیاولیستی دارد و وقتی همانند این طیف فکری، عمل می کنند در واقع این ایده را که هدف، وسیله را توجیح میکند تایید می کنند.
برای هر انسان معقولی این سووال پیش می آید که اگر اینان مطمئن هستند که اقدامات، عملکرد و رفتارشان در نزد افکار عمومی مقبول است پس دیگر چه نیاز است که به هر عملی چنگ زنند تا برای خود در میان مردم جایی باز کنند.
بهتر است بجای پخش شبنامهها، اتهام زنیها، وارونه نشان دادن واقعیتها، دروغ پراکنیها و سوءاستفاده از ایام مذهبی و حتی مراسم بزرگداشت مقام شامخ حضرت امام(ره) و همچنین سخنرانیهای بی پایه و اساس و به دور از واقعیتها... قاعده بازی سیاسی را رعایت کنند.
یک پیشنهاد عاقلانه به این طیف این است که یک حزب مردمی تشکیل دهند و
با دریافت مجوزهای قانونی فعالیت خود را زیر پرچم
قانون ادامه دهند چراکه حزب ریشه قانونی دارد و در قرآن کریم نیز آمده است که برای تصمیمات خود از اهل عقل بپرسید و مشورت کنید سپس تصمیم بگیرید.
احزاب سیاسی به دلیل داشتن مرامنامه و اساسنامه و نیز داشتن راهبرد برای حوزههای سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی ... درباره همه این موضوعات مواضعی مشخص و شفاف دارد و در این صورت، کاسبکاری دیگر فلسفه وجودی خود را کاملا از دست میدهد.
البته ساختار جامعه ایران اسلامی این اجازه را نمی دهد که برخی با ایجاد فضای متشنج و ملتهب چیزی عایدشان شود چرا که مردم هوشیار ایران با اشراف کامل به واقعیات جامعه رفتار همگان را رصد میکنند و به روشنی و درستی در مورد رویدادها قضاوت می کنند و نمونه چنین روشن بینی را در آخرین دوره انتخابات ریاست جمهوری شاهد بودیم.
هر چند این گروه ها، خود نیز بر این واقعیت آگاهی دارند که فیلسوفان ما که همواره در ساحت دینورزی شهره بوده اند، به رابطه میان اخلاق و سیاست اعتقاد داشته اند. همانطور که فارابی فیلسوف شهیر سیاسی، آرمان مدینه فاضله خود را از همنوایی سیاست و اخلاق ترسیم کرده است.
انتظار می رود مدعیان کنشگر سیاسی این واقعیت را بپذیرند که اخلاق اگر غایت کنش سیاسی نباشد لاقل یک ضرورت اجتماعی و یک کنش انسانی است. بدون التفات به ارزشهای اخلاقی نمیتوان صلح، امنیت، آرامش و نیازهای بر حق بشریت را به ارمغان آورد و تمام دستاوردهای بشری از جمله توسعه همه جانبه در حوزههای مختلف بدون حاکم شدن اخلاق یک پروسه عقیم و ناقص است.
تردیدی نیست که هستی را حساب و کتابی هست که در راستای رستگاری، عدالت و آسایش مردم بوده و امید داریم در این مسیر اگر یارای کمک و همیاری ندارند سنگ اندازی نکنند.
همگان نیک می دانند که در سایه تدبیر و امید و با رعایت اخلاق و شفافیت، دیگر دروغ و تاریکی را به جای روشنی نتوانند فروخت.