کد خبر: ۲۵۲۲۵۷
تاریخ انتشار : ۲۱ تير ۱۳۹۳ - ۱۱:۵۹
ناگفته های امامی کاشانی؛ مهدوی کنی راضی نبود

پشت صحنه انتخابات ۸۹ خبرگان چه گذشت؟

چند روز پیش آیت‌الله هاشمی به من تلفن کردند که می‌خواهم شما را ببینم. کجا ببینم و چکار کنم؟ من خدمت ایشان در مجمع تشخیص رسیدم. همه مسائل را مطرح کردند و گفتند: صحبت‌های شما با آیت‌الله مهدوی به کجا رسید؟ دوباره همان مطالب را گفتم. ایشان فرمودند: من به اینجا رسیدم که اعلام کنم آیت‌الله مهدوی هستند. من هم گفتم: خیلی خوب است. به شما بگویم که اگر چه ریاست خبرگان مسئله بسیار مقدس و پاکیزه‌ای است، ولی بود و نبودش چیزی به شما اضافه و کم نمی‌کند.
آفتاب‌‌نیوز : آفتاب: آیت الله امامی کاشانی در اسفند 1389 و بعد از برگزاری هیات رئیس خبرگان رهبری در دیدار نمایندگان این مجلس با آیت الله هاشمی رفسنجانی، برای اولین بار به بیان ناگفته هایی از وقایع پشت صحنه انتخاب رئیس خبرگان پرداخت.

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی اطلاع رسانی آیت الله هاشمی رفسنجانی، متن کامل سخنان آیت الله امامی کاشانی در پی می آید:

بسم لله الرحمن الرحیم

یک روز آیت‌الله هاشمی رفسنجانی در یکی از جلسات مجمع تشخیص به من فرمودند: شما آیت‌الله مهدوی‌کنی را می‌بینید؟ من گفتم: ایشان کسالت دارند و بنا دارم که به عیادت ایشان بروم. ایشان فرمودند: حتماً بروید و از قول من بگویید اگر شما داوطلب هستید، من نیستم و من می‌گویم که شما هستید. یعنی خودم هم اعلام می‌کنم.

بنده با آیت‌الله مهدوی‌کنی سابقه دوستی 60 ساله دارم، همان‌گونه که با حضرت آیت‌الله هاشمی هم همین سابقه را دارم. ایشان کسالت داشتند و من برای عیادت به منزل ایشان رفتم و این نکته را گفتم. ایشان تعابیری داشتند، نظیر اینکه آقای هاشمی از صاحبان انقلاب هستند. بنا نداشتم بیایم و همیشه می‌گفتم که قطعاً نمی‌آیم. ولی اخیراً – به تعبیر ایشان- شل شدم و نمی‌دانم چکار کنم. اما اگر ایشان چنین چیزی را بگویند، من احساس شن روزی نمی‌کنم.

در ادامه صحبت از کسالت و دکتر شد و از این صحبت‌ها عبور کردیم. روز دیگری که باز در مجمع تشخیص بودیم، خدمت برادر عزیز جناب آیت‌الله هاشمی رفسنجانی، شرح گفتگوی با آیت‌الله مهدوی را نقل کردم. صحبتی هم با مقام معظم رهبری داشتند که برای من فرمودند که چند شب پیش مطرح شد.

مدتی گذشت و جریان به صورت معلق ماند. چند روز بعد که شنیدم آقای مهدوی در بیمارستان بستری شدند، تلفن کردم تا حالشان را بپرسم. در گفتگوی تلفنی این نکته را به ایشان گفتم که خدمت جناب آقای هاشمی عرض کردم. آیت‌الله هاشمی از همان روز اول خیلی تأکید می‌کردند که نباید در جامعه این‌گونه تلقی شود که درون خبرگان اختلاف و تضاد است.

مسائل گذشت تا چند روز پیش آیت‌الله هاشمی به من تلفن کردند که می‌خواهم شما را ببینم. کجا ببینم و چکار کنم؟ من خدمت ایشان در مجمع تشخیص رسیدم. همه مسائل را مطرح کردند و گفتند: صحبت‌های شما با آیت‌الله مهدوی به کجا رسید؟ دوباره همان مطالب را گفتم. ایشان فرمودند: من به اینجا رسیدم که اعلام کنم آیت‌الله مهدوی هستند. من هم گفتم: خیلی خوب است. به شما بگویم که اگر چه ریاست خبرگان مسئله بسیار مقدس و پاکیزه‌ای است، ولی بود و نبودش چیزی به شما اضافه و کم نمی‌کند. به ایشان عرض کردم که به جناب آقای مهدوی هم این تعبیر را گفتم که ریاست خبرگان چیزی بر شما اضافه نمی‌کند و الان هم که نیستید، چیزی از شما کم نکرده است. ولی هر طور که صلاح می‌دانید، عمل کنید.

آیت‌الله هاشمی خیلی تأکید می‌کردند که نباید در جامعه این‌گونه تلقی شود که درون خبرگان اختلاف و تضاد است. البته آیت‌الله مهدوی‌کنی هم روی این مسئله خیلی حساس بودند. هر دوی بزرگوار روی این نکته حساسیت داشتند. به هر حال آیت‌الله هاشمی رفسنجانی فرمودند: من کنار می‌روم تا میدان باز باشد و آیت‌الله مهدوی‌کنی انتخاب شوند.

من همان شب به ایشان زنگ زدم. یعنی وقتی به منزل آمدم، تلفن و احوال پرسی کردم و گفتم: امروز با آیت‌الله هاشمی قرار داشتم و صحبت کردم و ایشان هم قطعاً به اینجا رسیده‌اند. آیت‌الله مهدوی‌کنی فرمودند: اشکال ندارد. می دانید که آیت‌الله مهدوی‌کنی کسالت دارند که به خاطر سابقه بیماری سیاتیک است و عمل قلب هم کردند. این‌گونه مسائل استرسی برای آدم دارد. ایشان گفت: خیلی خوشحال کردید که تلفن زدید. چون ناراحت بودم. قبول کردم، ولی واقعاً ناراحت بودم.

آیت الله مهدوی کنی و آیت الله هاشمی  از ذخایر انقلاب، اسلام و امید جهان اسلام هستند انشاءالله خداوند متعال این دو برادر بزرگوار و عزیز را که واقعاً از ذخایر انقلاب، اسلام و امید جهان اسلام هستند، حفظ کند. هر مسلمان، مخصوصاً شیعیان و برادران اهل سنت در داخل کشور و علمای شیعه و سنی کشور، از اینکه این‌گونه برخوردها می‌شود، خیلی خوشحال می‌شوند و از اینکه خدای نخواسته تشاقّی باشد، ناراحت هستند.

تفویض رسم متداول علماست یکی از دوستان ما مطالبی راجع به تفویض‌ها نقل کردند. واقعاً تفویض‌ها در تاریخ تشیّع زیاد بود. شخصیتی که به شهر، زیارتگاه یا جایی می‌آمد، شخصیت سابق و برجسته گذشته، جای نماز و درسشان را به آن عالم می‌دادند. این رسم در بین علما متداول است.
بازدید از صفحه اول
ارسال به دوستان
نسخه چاپی
ذخیره
عضویت در خبرنامه
خبرهای مرتبط
نظر شما
پرطرفدار ترین عناوین