آفتابنیوز : آفتاب- سرویس سیاسی: در تقسیمبندیها و ادبیات سیاسی کشور جبهه پایداری بعنوان شاخه تندرو جریان اصولگرا شناخته میشود که بسیاری از جریانات اصولگرایان نیز با آنها مواضع جدی داشته و آنها را از خود ترد میکنند، این طیف تندرو اصولگرا که در زمان تصدی دولت توسط محمود احمدینژاد شکل گرفت از همان ابتدا با اصولگرایانی که رفته رفته راه خود را از دولت نهم و دهم جدا میکردند، موضع پیدا کرد و در نهایت در سال پایانی دولت احمدینژاد تنها جریان سیاسی بود که به صراحت همچنان از احمدینژاد حمایت میکرد.
به گزارش آفتاب، پس از آن در انتخابات مجلس نهم به صفبندی جدی با اصولگرایان پرداخت و با ارائه لیستی جداگانه نه تنها حاضر به ائتلاف با آنها و پذیرفتن شیخوخیت چهرههایی همچون مهدوی کنی نشد بلکه در قالب رقیب اصولگرایان سیاست تخریب آنها را در انتخابات بر عهده گرفت؛ اینچنین در غیاب اصلاحطلبان انتخاباتی دو قطبی بین اصولگرایان را رقم زد.
عملکرد 8 ساله احمدینژاد و اطرافیانش گرچه منتقدان جدی را در بین اصولگرایان به همراه داشت اما طیفی از دل اصولگراها سر برآورد که حیات خود را در ادامه همین تندرویها و فضای امنیتی کشور میدانست. این جریان افراطی و تندرو در انتخابات ریاستجمهوری نیز با کاندیدایی که آن را ادامهدهنده راه احمدینژاد میدانست، برای بقای سیاسی خود تلاش کرد اما شکست خورد. گرچه شکست سیاسی جریان اصولگرا در انتخابات تا مدتی موجب سکوت و شوک سیاسی به آنها شد، در مقابل این جریان افراطی بدون هیچگونه وقفهای بعد از شکست به رویارویی با دولت اعتدال پرداخت.
این تقابل نه از باب سنگینی شکست در انتخابات و پیروزی رقیب بلکه به دلیل آن بود که افراطیگری با اعتدال نسبتی نداشته و ندارد. اقداماتی همچون برگزاری تجمع اعتراضی مقابل فرودگاه مهرآباد در بازگشت حسن روحانی از نیویورک در حالیکه کمتر از پنج ماه ازعمر دولت گذشته بود، برخورد با وزرای پیشنهادی روحانی برای کابینه، طرح سوالات مکرر از ورزا و دادن کارت زردها، در مجلس، انتشار سی دی "من روحانی هستم" با حمایت جریان افراطی برای تخریب دولت از همان ابتدا نشان داد، دولت روحانی راه سختی در پیش دارد.
همزمان جبهه پایداری با رهبرمعنوی خود، محمد تقی مصباح یزدی در مشهد تشکیل جلسه داد؛ آنگونه که آقا تهرانی از این نشست خبر داد در آن جلسه درباره نحوه برخورد این جریان با دولت اعتدال تصمیماتی اتخاذ شد و مشی این جریان مشخص شد. جلسه پشت درهای بسته برگزار شد و اخبار چندانی از آن منتشر نشد اما نشانهها حکایت از نتیجه تصمیمات آن گعده در مشهد داشت.
مصباحیزدی در قم در حاشیه جلسات سخنرانی خود هر چند وقت یکبار انتقادهای تندی را علیه دولت و شخص روحانی مطرح میکند. اخیرا او در سخنرانی خود گفته "اینگونه نیست که کسی 500 هزار رأی بیشتر آورد خیال کند مالک کشور است و اختیار همه چیز به دستش است بلکه تازه نیاز به نصب رهبر و ولی فقیه دارد. "او این سخنان را در جمع گروهی از دانشجویان بسیجی دانشگاههای تهران مطرح کرده است.پیش از این هم گفته بود "تحصیل کردگان انگلیس و بعد آمریکا و فرانسه مهمترین انحرافات فرهنگی کشور را رقم زدهاند؛ چرا که ساختار فکری آنها به دست آن کشورها ساخته شده است.ما باید ببینیم این میانه چه کاره هستیم و برخی میگویند که اعتدال میکنیم، نه به آن شوری شور، نه به این بینمکی. نه همهاش اسلام ناب و نه همهاش فرهنگ آمریکایی، کمی از آن و کمی از این و این میشود اعتدال."
اینگونه بود که القای ورود تفکر غربی و انگلیس وارد ادبیات منتقدان به دولت شد.آنها که محل تحصیلات روحانی،انگلیس را نشانه رفته بودند اتهامات جدیدی را علیه دولت و شخص رییسجمهور مطرح کردند. در داخل مجلس این خط ادامه یافت.
کریمی قدوسی یکی از اعضای جبهه پایداری در نطق میان دستور خود در صحن علنی اتهامات عجیبی را به روحانی وارد کرد و گفت او در قالب پایان نامه خود مطالب مهمی را در اختیار انگلیس قرار داده است.
اتهام جاسوسی به مقام اول اجرایی کشور با چنین صراحتی در مجلس به پشتوانه اظهاراتی است که خارج از بهارستان و مراکزی همچون قم در حال مطرح شدن است. در یکسال گذشته جبهه پایداری نشان داده که برای تقابل با دولت اعتدال از هیچ مکانیزمی نمیگذرد. اما آنچه این برخوردها و اتهامها را به نظر برای افکارعمومی و مسولان عادی کرده رویهای است که در 8 سال دوران احمدینژاد باب شد؛ سندسازی و طرح اتهاماتی علیه افراد که هیچگاه فرصت دفاع از خود نیافتند. این مشی میدان را برای تندرویها فراهم کرد و به شیوه جدید تقابل در ادبیات سیاسی برای یک جریان خاص تبدیل شد.این انتقادی است که عقلایی همچون ناطق نوری، هاشمی رفسنجانی، سید محمد خاتمی امروز مطرح میکنند تا شاید جلوی این آسیب جدی که تاثیر آن فراتر از عرصه سیاست به عمق خانوادهها نیز کشیده شده، گرفته شود.
استیضاح فرجیدانا وزیر علوم نیز که با حمایت این جریان در مجلس شکل گرفت و موفق به کنار گذاشتن او از دولت شدند در واقع پیش از آنکه ضربه به دولت باشد این نگرانی را نسبت به قدرت گرفتن آنها در پارلمان تقویت کرد. هشداری که بلافاصله فراکسیون اکثریت اصولگرایان یعنی رهروان ولایت را متوجه آن کرد. در این میان بازی چهرههایی همچون محمدرضا باهنر که علی رغم عضویت در این فراکسیون همنوا با خواست جبهه پایداری مساله استیضاح وزیر علوم را پیش بردند موجب نارضایتی اعضای فراکسیون رهروان ولایت شده و یک بار دیگر زمزمههای تشکیل فراکسیون قوی اعتدال را در مجلس ایجاد کرده است. فراکسیونی که در تقابل با افراطیگریهای جبهه پایداری برای برقراری تعامل بین دولت و مجلس تشکیل گردد.