آفتابنیوز : آفتاب: نشست سیاستگذاری شبکههای اجتماعی در ایران، دیروز عصر؛ بیستم آبان ماه؛ در دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران با حضور مسعود کوثری، مجید حسینی و نعمت الله فاضلی برگزار شد.
به گزارش خبرنگار ایلنا؛ در این نشست؛ مسعود کوثری با اشاره به اینکه یک دهه است که روی شبکههای مجازی بحث میشود؛ گفت: شبکههای اجتماعی متوقف شدنی نیستند. شبکهها روز به روز قویتر و هوشمندتر میشوند و طرفدارانشان روز به روز افزایش مییابند و این فکر که ما باید شبکههای اجتماعی را کنار بگذاریم؛ فکر غلطی است.
وی در ادامه افزود: این چیزی نیست که ما برای آن سیاستگذاری کنیم. ما در میانه ایستادهایم. جایی که از یکسو شبکههای اجتماعی رشد میکنند و کنترل ناپذیرند و از سوی دیگر ما باید راه خودمان را پیدا کنیم. در این بین برخلاف آنچه تصور میشد موبایل؛ خیلی خزندهتر توانست شبکههای اجتماعی را رشد دهد.
کوثری با اشاره به اینکه موبایلهای لمسی برای میانسالان بیشترین نقش آموزشی را دارد؛ اظهار داشت: شاهد هستیم که موبایلهای لمسی به نسل میانسال که نمیتوانستند با کامپیوتر کار کنند کمک زیادی کرده است. ۱۲۰ درصد نرخ نفوذ موبایل، در جامعه ایران است که در گوشه و کنار سرزمین ما نفوذ پیدا کرده است.
این استاد دانشگاه با بیان اینکه باید تکلیفمان را با رشد شبکههای اجتماعی مشخص کنیم؛ گفت: شبکههای اجتماعی یک حالت سرگرمی به خود گرفته و به گونهای جنبه سرگرمی پیدا کرده است و به زندگی یک معنای سرگرمی بخشیده. حتی مسائل جدی زندگی هم به صورت سرگرمی درآمده. همانگونه طلاق گرفتن بسیار ساده به نظر میرسد و زوجها میگویند خب طلاق هم بگیریم خوش میگذرد!
وی در رابطه با نقش موبایل در توسعه شبکههای اجتماعی اظهار داشت: به نظرم موبایل امکان تجلی و ابراز خود را به ویژه برای میانسالان و زنان بیشتر کرده است. شخص میانسال که در یک دوره جدی زندگی را گذرانده؛ حالا با وسیلهای جدید آشنا شده که فلسفه دیگری دارد. پیدایش شبکههای اجتماعی مثل وایبر و واتس اپ در یک اتفاق بزرگ زنان میانسال را بیش از همه با خود درگیر کرده. آنهم به این دلیل که میل به کنترلهای خانوادگی و خبرگیری برای زنان جالبتر از مردان است.
کوثری ادامه داد: در آینده نزدیک زنان مصرف کنندههای جدیتری در موبایل خواهند شد. شبکههای اجتماعی برای زنان یک بازنمایی و اظهار وجود تلقی میشود. برای زنان میانسال فرصت این ابراز در گذشته کمتر بوده و حالا میتوانند به وسیله این تکنولوژی بگویند که چه میپوشند چه میخورند و خودشان را به گونهای ابراز کنند. این میتواند هم یک فرصت و هم یک خطر باشد. دختران نوجوان امکان تطبیق با این فضای جدید را بهتر از زنان میانسال دارند. در این تعاریف یک چرخش جدید به وجود میآیند که با ساختار حقوقی ما هماهنگ است.
وی افزود: میل به اینکه جدایی صورت بگیرد با توجه به ساختارهای حقوقی ما امکان پذیر است. امروزه خانوادهها از فرزندان خود در جهت طلاق حمایت زیادی میکنند و مهریهها آنقدر هست که دختران بگویند آقا بالا سر نمیخواهم! این شکنندهترین زمان، در جامعه ماست.
کوثری در پایان اظهار داشت: مشکل اساسی ما در تعریف از نظم اجتماعی است. مشکل اساسی ما نسل میانسال است که این وسط گیر کرده و نمیتواند تکلیف خود را روشن کند. سیاستگذاریها باید دو سویه باشد. در شرایط حقوقی باید بازنگری شود و در این بازنگری آدمها باید با یک گره محکمتر به هم متصل باشند تا شاهد کاهش این آسیبهای اجتماعی باشیم.
نعمت الله فاضلی در ادامه این بحث با اشاره به اینکه چطور میخواهیم یک موجود رها شده و آزاد را کنترل کنیم؛ اظهار داشت: باید بدانیم در چه پارادایم یا گفتمانی از سیاستگذاری قرار داریم؟ چه تعریفی از منظر سیاستگذاری میشود برای شبکههای اجتماعی تعیین کرد؟ و اینکه خود جامعه چه برخورد و سیاستی را با شبکههای اجتماعی درنظر دارد؟
فاضلی با بیان اینکه برنامهریزی برای مردم نیست، بلکه برنامهریزی برای مردم است؛ گفت: این مردم هستند که باید خواستهها ونیازهای خود را معرفی کنند و در قبال آن مسئولیتپذیر نیز باشند. مردم باید خودشان مجری برنامهها و در عین حال مسئولیت پذیر باشند.
این استاد دانشگاه چند خطا در رابطه با شبکههای اجتماعی را چنین بیان کرد: شبکههای اجتماعی ابزار نیستند بلکه یک ساختار هستند. شبکههای اجتماعی ساختار احساسات ما هستند و محیطی هستند که در آن زندگی خود و هویتمان را باز تعریف میکنیم. شبکههای اجتماعی مثل کارد و چنگال نیستند که هرکس هر جور خواست با آنها برخورد کند. ما در دنیای شبکهها به دنیا میآییم و در محیط شبکه میمیریم. شبکه هویت است. شبکه جامعه است و نمیتوان آن را از زندگی حذف کرد.
وی ادامه داد: شبکه چیزی نیست که بتوان آن را با مقرارات کنترل کرد. بلکه این شبکه است که برای ما قانون و مقررات وضع میکند. سیاستمداران باید در چهار چوب شبکه یاد بگیرند که چگونه رفتار کنند. این فکر غلط را نکنیم که با ابزار قانون میتوانیم ماهیت، کارکرد و عملکرد شبکه را تعیین کنیم.
فاضلی در ادامه اظهار داشت: شبکهها مجموعه وسیعی از عوامل انسانی و غیرانسانی هستند که بعد گفتمانی واقعی و اجتماعی دارند. شبکهها موجودات انعطاف پذیری هستند و با هر کیش و آیین سازگار هستند. همانطور که بدویترین شکل تفکر سیاسی یعنی «داعش» هم درگیر این شبکههاست. شاید بدویتر از داعش تفکری نشناسیم. امر انسانی مؤلفه شبکههاست. امروزه بهتر است به جای اینکه بگوییم چگونه برای شبکهها سیاستگذاری کنیم بگوییم چگونه همه سیستم را شبکهای کنیم؟
وی در پایان افزود: ما باید از همین شبکهها برای خودش بهره بگیریم. باید دانش وسیعی در مورد شبکههای اجتماعی صورت بگیرد. این آموزشها باید به نحوی مؤثر در جامعه توزیع شود. باید جامعه را نسبت به شبکهها حساس کنیم. ما سردرگم و پرتاب شده در این شبکهها هستیم و نیاز آشنایی کامل با آن ضروری است.
مجید حسینی از دیگر سخنرانان این نشست بود. وی با اشاره به اینکه قبل از بحث در رابطه با سیاستگذاری شبکهها باید در مورد خود آنها صحبت شود؛ گفت: باید بدانیم آیا شبکههای اجتماعی میتوانند معنا و صدای ما را عوض کنند؟ آیا بعد از شبکههای اجتماعی ما با ایرانی جدید روبه رو هستیم یا خیر؟
وی ادامه داد: براساس آمار موجود ۲۳ نوع شبکه اجتماعی شناخته شده. تنوع و تکثر و تنوع فلسفی در این شبکهها زیاد است و انواع مختلفی دارد. هرکدام از این شبکهها فلسفههای متفاوتی را دنبال میکنند. به صورت عجیبی شاهد افت تلوزیون و افت رسانه مکتوب هستیم. دریافت اخبار آنلاین، موارد دیگر را کنار میزند گرچه هنوز به پای تلوزیون نرسیده. در رقابت بین رسانه تصویری و رسانه آنلاین ممکن است رسانه مکتوب به کلی از بین برود. روزنامههای معروف دنیا در تویتر فعالیت میکنند که بتوانند زنده بمانند.
این استاد دانشگاه با اشاره به اینکه ما در جهان نوع استفاده و کاربردهای متفاوتی از شبکههای اجتماعی داریم؛ اظهار داشت: براساس آمار موجود ما ۴ میلیون عضو فیسبوک داریم که از ۱۰هزار نفر ۸ هزار نفر با وی پی ان وارد میشوند که اینها دارای تحصیلات دانشگاهی هستند. ۵۹درصد این افراد روزانه چند بار به فیسبوک سر میزنند. بخش اعظم معتاد به فیسبوک هستند. ۳۲درصد این جمعیت بالای ۱۰ ساعت در فیسبوک وقت میگذرانند. این مفهومش این است که حجم زیادی از ساعات مردم اینگونه هدر میرود.
حسینی افزود: بعد از فیسبوک ایرانیان بزرگترین استفاده کنندگان از وایبر هستند. بزرگترین وقت هدردهندگان در جهان ما هستیم. در جهان ۲۸۰ میلیون عضو وایبر هستند که درصد بالای آن شامل ایرانیان میشود. اتفاقی که در شبکههای اجتماعی ایران میافتد اتفاق تازهای نیست. شبکههای اجتماعی به صورت بنیادین نتوانست جهان معنایی ما را تغییر دهد. آن چیزی که اتفاق میافتد تکرار ایرانی بودن است در شبکههای اجتماعی. همان اتفاقاتی که در آموزش و پرورش، دانشگاهها و مطبوعات میافتد در شبکههای اجتماعی هم تکرا میشود.
وی در ادامه گفت: مهمترین خصلتی که در شبکههای اجتماعی وجود دارد رد شدن از دوره نخبهگری است. ما در شبکههای اجتماعی با دانش عامه مواجه هستیم نه دانش نخبگان. اینها به هیچ وجه ایرانی جدید نساختند. ما اگر در گذشته به اقوام ایرانی توهین میکردیم و برایشان جک میساختیم امروز هم همان کار را در شبکههای اجتماعی میکنیم. در گذشته به زن احترام نمیگذاشتیم در شبکههای اجتماعی هم همین کار را ادامه میدهیم.
این استاد دانشگاه اظهار داشت: شبکههای اجتماعی نمیتواند قصد و غرضهای ما را کنترل کند، یک توهین به اقوام ایرانی که به صورت سرگرمی بیان میشود با سرعت عجیبی در سراسر کشور منتشر میشود اما یک پیام علمی سرعت چندانی ندارد. آش همان آش است فقط کاسه عوض شده!